شب ۱۵ رمضان ۱۴۲۵ قمری – شب میلاد امام مجتبی (علیه السلام)
اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم
بسم اللّه الرحمن الرحيم
الحمدللّه و الصلوة و السلام علي رسول اللّه و علي آله آل اللّه لاسيّما علي بقيةاللّه روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء و اللعنة الدّائمة علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى (شوري / ۲۳).
شب ميلادِ مسعودِ حضرت امام مجتبي عليه آلاف التحية والثناء به پيشگاه مقدس حضرت بقيةاللّه تبريك عرض ميكنم اميدواريم همهمان زير سايهي آن حضرت به تمام خواستههاي خوبمان برسيم.
در آخرين جلسهاي كه در جمعهي آخر ماه شعبان در تهران مطالبي عرض شد يك وعدهاي دادم كه انشاءالله در اولين جلسهي صحبت دربارهي بركتي كه خداي تعالي در اين ماه در سفرهي احسانش قرار داده، حرف بزنم. زيرا رسول اكرم فرستادهي الهي در جمعهي آخر ماه شعبان كه فرمود دعيتم فيه الي ضيافة اللّه، به مهماني خدا دعوت شدهايد، موّاد غذايي اين سفره را بركت و رحمت و مغفرت بيان فرموده كه طبعاً مغفرت براي همه است مثل رحمانيّت كه مهرباني عام است و رحمت تقسيم به رحمتِ عام و رحمت خاص و رحمت خاصالخاص ميشود كه يا اكثرتان و يا همهتان مسبوق ذهني هستيد. و يك بخش ديگر اين سفرهي احسان بركت است، بركت خاص است يعني كساني كه سر اين سفره نشستهاند اكثرشان از مغفرت استفاده ميكنند. مگر آن كه ذائقهي غذاي روحي را نداشته باشند، كساني كه در اين ماه با آنكه شيطان در غل و زنجير است و زمينهاي براي فعاليّت ندارد معصيت و گناه ميكنند اينها مريضهايي هستند كه نميتوانند از مغفرت پروردگار استفاده كنند، زيرا خدايتعالي در اين ماه در سفرهي احسانش كه غذاهاي متنوع روحي قرار داده يك بخشش مغفرت است، مغفرت مال كسي است كه طلب مغفرت بكند، در همين سورهي مباركهي يوسف كه همين هفتهي گذشته تلاوت كرديد ميبينيد كه برادران يوسف پس از سالها كه آن گناه بزرگ را كرده بودند، يعني يوسف را به قصد از بين بردن در چاه انداخته بودند، به پدرشان ميگويند: يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا (يوسف / ۹۷) تا آنها به اين مسأله نرسيدند و اين ذائقه را پيدا نكردند كه بايد استغفار برايشان بشود به مغفرت نرسيدند. يعني از اين غذاي روح نتوانستند استفاده كنند. همچنين ما اگر در اين ماه باز هم قصد گناه داشته باشيم و بخواهيم گناه را ترك نكنيم و مغفرت پروردگار را طالب نباشيم مانند مريضي هستيم كه سر سفرهي پر نعمتي نشسته باشد و به هيچ وجه ذائقهي خوردن هيچ نوع غذا را نداشته باشد،
اقل غذايي كه در اين ماه بايد از آن استفاده كرد مغفرت است، يعني بايد همهي ما آمرزيده شويم، همهي ما از گناهان پاك شويم، اگر كسي باز هم گناه كرد معلوم است اين نيّت را ندارد و نميخواهد از مغفرت پروردگار استفاده كند، و بعد هم در مرتبهي سوّم در حقيقت بركت است، بركت چيست؟ بركت اگر بخواهيم آن را فارسي كنيم افزوني، زياده شدن، و آن چه كه انسان توقّع ندارد بوجود آمدن، كه خدايتعالي در قرآن شريف ميفرمايد: وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ (سوره طلاق ۲-۳) ببينيد تقوا نتيجهاش روزي مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ است، روزي كه انسان از طبيعتش، از برنامهي خودش انتظارش را ندارد، يك دفعه يك مال زيادي بدون اينكه انسان انتظارش را داشته باشد به او ميرسد، بركتي كه در اين ضيافتاللّه هست آن چيزي است كه انسان هم براي آيندهاش ذخيره ميكند و هم زياده اي، افزوني، آنچه كه انسان فكرش را نميكند به او ميرسد، مثلاً شما خيال ميكنيد اگر به مالتان خدا بركت داد يعني يك مقداري مثلاً پول داريد اين يك دفعه با بهرههاي مختلفي كه نصيب اين پول ميشود بركت پيدا كرده، ولي اصل موضوع آن هم در اين ماه، آن هم در ضيافتاللّه غير از اين است. بركت، بركتِ مادي نيست، شما از عالم ذر كه گذشته و عالم ارواح كه گذشته؛ در اين دنيا چند روزي كه هستيد و ميخواهيد امتحان بدهيد و دنياي بسيار زودگذري است، يك زندگي طولاني، طولاني نه به حدّي كه مثلاً اگر بخواهيد حساب كنيد حساب از دستتان خارج باشد، نه! تا خدا خدايي ميكند. يعني روح انسان ازلي نيست ولي ابدي هست، روح انسان با خدا هميشه نبوده ولي با خدا هميشه خواهد بود، اين معنا را بايد در مغزمان خوب ثبت كنيم كه ما هميشه خواهيم بود، يك لباسي عوض ميشود در موقع مرگ و آن لباس تدريجاً در زمان زندگي هم عوض ميشود، هيچ فرقي نكرده، آن بركتي كه خدا در ماه رمضان سر اين سفرهي احسان به شما ميدهد براي عالم آخرتتان بيشتر مفيد است، اين دنيا انسان مثلاً اگر ده ميليارد تومان داشته باشد، هر چه هم جوان باشد ممكن است تا آخر عمرش برايش كافي باشد، اما براي عالم آخرتتان چه؟ بركتي ميدهد خدايتعالي در ماه مبارك رمضان كه اگر تمامِ زندگي عالم آخرتتان خرج كنيد باز هم داريد، گاهي در روايات آمده كه يك سبحاناللّه گفتن در قرآن آمده كه يك مرتبه حضرت يونس گفت: سُبْحَانَكَ،از حبس ابديي كه خدا در آيهي ديگر ميفرمايد: فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِينَ، (صافات / ۱۴۳) اگر حضرت يونس از مسبّحين نبود، اين يك مرتبه سبحاناللّه را نميگفت، اين يك مرتبه سبحانك را نميگفت، لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ (صافات / ۱۴۴) زنداني او زنداني ابد بود تا روزي كه مردم مبعوث شوند. يعني تا قيامت. حالا يك سبحاناللّه اينقدر بركت دارد، شما چقدر سبحاناللّه در اين ماه گفته ايد؟ بيحساب. نه! من روزي صد تا هم نگفتم. خدايتعالي در اين سفرهي احسانش براي شما فرموده و پيغمبرش بيان كرده كه انفاسكم فيه تسبيح، نفسي كه ميزنيد هر كدام يك سبحاناللّه است. سبحاناللّهي كه زنداني ابدي تا روز قيامت را نجات ميدهد! ببينيد چقدر بركت دارد اين ماه! شما ميگوييد چرا هيچ چيز به دست ما نرسيد؟ تو الان ظرفيت اينكه يك سبحاناللّه را دريافت كني نداري. به جهت اينكه اگر حبسِ داخل دلِ ماهي، اگر ميخواست خريداري بشود چقدر ميخواست حضرت يونس پول بدهد تا اين حبس را بخرد؟ اصلاً ممكن بود؟ اگر كرهي زمين همهاش طلا بود و او را ميفروخت و ميداد ميشد از اين زندان نجات پيدا كند؟ نه! چون تا قيامت شايد ميلياردها سال باقي باشد. ببينيد يك نفسِ شما چقدر پربركت است كه انفاسكم فيه تسبيح. يك نفس ميكشيد، نفسي كه مجبوريد بكشيد، نفسي كه در اختيار شما نيست، نفسي كه زحمتي برايتان كه ندارد بماند كه چون فرو ميرود ممدّ حيات و وقتي كه بيرون ميآيد مفرّحذات، مايه زندگي است، يك لحظه اگر نفستان بالا نيايد چقدر به مشكل برخورد ميكنيد، اين نفس ـ خوب دقت كنيد ـ اينها قصّه نيست، ما كان حديثاً يفتري، اينها افترا نيست. راست است، انفاسكم فيه تسبيح. در همان خطبهي رسولاكرم كه ميگويد: دعيتم فيه الي ضيافةاللّه، ميفرمايد: انفاسكم فيه تسبيح، يك نفس ميكشيد نفسي كه بايد بكشيد، نفسي كه بايد براي حيات بدنيتان داشته باشيد، اين تسبيح است، تندتند اين ملائكهي موكّل شما، در نامهي اعمال شما تسبيح مينويسند يعني ميليارد ميليارد، ميلياردها چيزي كه بتوانيد در روز قيامت خرجش بكنيد، كه اگر بخواهيد حساب كنيد، من درست حساب نكردهام كه در شبانه روز انسان چند دفعه نفس ميكشد، يك ماه نفس كشيدن، تسبيح كردن، و هر تسبيحي آن قدر پرارزش كه ميليارد ميليارد زمانِ حبسِ حضرت يونس را ميشود با آن خريد! اين معني بركت، انفاسكم فيه تسبيح، نومكم، خوابتان چطور؟ خواب كه ديگر لازم است. يك شب بيخوابي به سرتان بزند ناراحتيد. راحتي شما در خواب است، همين دو چيزي كه سبب راحتيتان است همين دو چيز را انتخاب كرده! خوابتان عبادت است. بخواب عزيزم! اي خداي مهربان، چه كردي! چقدر تو دوستداشتني هستي! و ما از تو غافليم، بخواب! من برايت عبادت مينويسم، نومكم فيه عباده، اينها معني بركت است، يك چنين سفرهاي انداخته اند. اما قبل از ماه رمضان كه آن همه من سفارش كردم كه لباس تقوا بپوشيد، آن همه عرض شد كه به طبيب روحي مراجعه كنيد، ذائقهتان را باز كنيد، گاهي از اوقات انسان يك جايي دعوت است، خيلي غذاهاي خوبي ممكن است آنجا باشد، ممكن است از ظهر به هيچ وجه غذا نخورد كه جلوي غذايش را نگيرد، شيريني نخوريد قبل از غذا، جلوي غذايتان را ميگيرد، گرسنه باشيد تا بتوانيد از اين سفره خوب استفاده كنيد، ما بايد ماه شعبان، ماه رجب، اين دو ماهي كه خدايتعالي قبل از ماه رمضان قرار داده (كه اينها تقريباً تكرار عرايضِ گذشتهام است) بايد ذائقهمان را باز كنيم، بايد خودمان را بسازيم، يك ذائقهاي پيدا كنيم كه سر اين سفره كه نشستيم هر چه ميتوانيم از اين سفره استفاده كنيم، تجهّزوا، همهتان بايد مجهّز بشويد. زاد و توشه براي آخرتتان بوجود بياوريد. اينها به خدا قسم من كه شخصاً از قلبم ميگويم، از دلم ميگويم و اعتقاد راسخ دارم كه اين حرفها درست است. اگر اين حرفها درست است نفستان تسبيح است، در حال تسبيح گفتنيد الان. من كه دارم براي شما صحبت ميكنم، شما كه داريد گوش ميدهيد، همهمان ميگوييم سبحان اللّه، سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنْ الظَّالِمِينَ، خدايتعالي فرموده در قرآن كريم كه اگر گفتي سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنْ الظَّالِمِينَ، همانطوري كه حضرت يونس را نجاتش داديم تو را هم نجات ميدهيم، وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ (انبياء / ۸۸) هر جا گير كرديد فوراً بگوييد لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنْ الظَّالِمِينَ، و اين قسمتِ بعدش را هم بخوانيد، مؤثر است كه فَاسْتَجَبْنَا لَهُ، خدا خودش فرموده، فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنْ الْغَمِّ، ما او را از غم نجاتش داديم، خيلي غمناك بوده كار حضرت يونس، دو تا غم مهم به دل مقدسش نشسته، مهمترش آن بوده كه مورد غضب پروردگار واقع شده اين مهمتر است از آن كه داخل دهان ماهي در آن تاريكي در آن جاي مرطوب، در آن سلولِ تنهايي قرار گرفته، آن مهمتر است، چرا؟ به جهت اينكه اولياء خدا ميدانند بالاخره اين ماهي كه دوام ندارد بالاخره تمام ميشود ولو تا روز قيامت طول بكشد بالاخره تمام ميشود اما غضب پروردگار هيچ وقت تمام نميشود، هميشه هست، پس زودتر او را بايد معالجه كرد، چون خدايتعالي ميفرمايد: وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ،
خودتان را بسازيد. هيچ وقت فكر نكنيد چون شما مثلاً عالميد، چون شما سيّديد، چون شما شيعهايد، خدا بر شما سخت نميگيرد. امام صادق عليه الصلوة و السلام به يكي از اصحابشان فرمودند گناه از همه بد است ولي از تو بدتر است. نگوييد ما سالك الي اللّهيم پس خدا بر ما سخت نميگيرد! شايد به شما بيشتر سخت بگيرد، حضرت يونس پيغمبر است، معصوم است، كار مهمي كه از نظر عمل ما نكرده، يك مدتي تبليغ كرده، مردم به او بد گفتند، ديوانهاش گفتند، الان شما اگر به يك جايي برويد براي تبليغ، مردم ده جمع بشوند همهشان به شما بگويند تو ديوانهاي! ما آباء و اجدادمان را ترك نميكنيم. با شما درگير بشوند، دعوا كنند، مخصوصاً اگر انسان در ميان جمعيت خودش و اقوام خودش برود و آنها به او بد بگويند، ميآيد بيرون يك كار خيلي عادي است. اما از يك مبلّغ اين انتظار را ندارند، خدا اين انتظار را ندارد كه زود حوصلهاش سر برود، حضرت نوح نهصد و پنجاه سال صحبت كرد براي مردم، خودش ميفرمايد، خدا از قولش بيان ميكند كه رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا – فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلَّا فِرَارًا (نوح / ۵-۶) هيچ فايدهاي كه نداشت بماند همهشان از دور من فرار كردند ما خيلي مسئوليم در باب تبليغ، فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ، بلكه در بعضي از احاديث دارد كه ظن اينجا به معناي يقين است، يقين كرد كه خدا به او تنگ نميگيرد، انْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ، ما به او تنگ نميگيريم، امّا فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ، خدا او را زنداني عجيبي كه هيچ كس از زمان حضرت آدم تا آخر شايد يك چنين زنداني نداشته باشد. داخل شكم يك ماهي بسيار بزرگ، شما ميدانيد داخل شكم ماهي آن هم توي دريا چقدر مرطوب است، چقدر بيهوا است، چقدر سخت است، تاريك است، فقط خدا انسان را آنجا زنده نگه ميدارد والاّ انسان خفه ميشود خدا هم ميخواست نگهش بدارد، خدا ميخواست او را تا روز قيامت نگهش بدارد، تو كه بدرد مردم نميخوري پس به چه درد ميخوري؟ تو كه مردم را هدايت نميكني، وجودت چه فايده دارد؟ باش داخل شكم ماهي. آنجا يكدفعه متوجه شد كه اشتباه كرده، خدايا تو منزهاي، منزّهاي، يعني تو اين كار را با من نكردي، كلمهي لا اله الاّ اللّه، يعني لا مؤثر في الوجود الاّ اللّه، هيچ مؤثري در عالم وجود نيست جز خدا، خوب همهي كارها را خدا ميكند؟ اين كارها را خدا كرده؟ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، هيچ مؤثري نيست جز تو. امّا تو پاكي! تو هيچ وقت بدي براي من نخواستي، اين را آقايان بدانيد، خدا هيچ بدي براي شما نخواسته، نخواسته كه قيافهتان زشت بشود، نه خواسته كه مريض باشيد، نه خواسته كه مثلاً دردي داشته باشيد. هيچ چيز بد خدايتعالي براي شما نخواسته. محال است كه خواسته باشد، چون ميفرمايد من به بندگانم ظلم نميكنم، سرسوزني ظلم نميكنم اين را بفهميم. اگر اين را فهميديم ميگوييم سبحانك ، بعد ميگوييم إِنِّي كُنتُ مِنْ الظَّالِمِينَ، مائيم كه بد كرديم، مائيم كه بد رفتار كرديم، مائيم كه بد عمل كرديم، إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، دو تا كلمه يكي او پاك، همهي بديها مربوط به من، حالا بيا تو جبران كن، تا گفتي سبحانك، نه سبحانك معمولي! تو پاكي خدايا تو اين كار را نكردي، من خودم بودم كه به خودم ظلم كردم، إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، فوراً خدايتعالي فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنْ الْغَمِّ، از غم نجاتتان ميدهد، بعضيها ميگويند ما حالت افسردگي داريم، بگو سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، ما كسالت روحي داريم، ما ناراحتي بدني داريم، ما فشار قرض و دِين داريم، من خودم يك وقتي سر يك مرزي مبتلا شده بودم، گير كرده بودم، نه داخل ايران راهم ميدادند نه ميگذاشتند آن طرف بروم. حالا بحثش، شرحش مفصل است، سرم را گذاشتم به سجده، واقعاً گفتم: سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، فوراً فرج رسيد، يك نمونه خودم شايد در كتاب «شبهاي مكه» هم نوشته باشم. منتها بايد انسان درست بگويد، سبحانك، خدايا تو پاكي، اين را در اين ماه زياد بگوييد، اين ذكر يونسيه خيلي اهميت دارد چون خدا صريحاً ميفرمايد: وَكَذَلِكَ، يعني همينطوري، همينطوري كه يونس را نجاتش داديم نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ، سه تا شرط دارد اين كار، يكي اينكه سبحاناللّه را درست بگوييم، يكي اينكه واقعاً خودتان را مقصر بدانيد، واقعاً خودتان را مقصر بدانيد، و سوّم اينكه كوشش بكنيد مؤمن باشيد، وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ، اگر ايمان نداشته نباشيد هر چه بگوييد لا اله الاّ انت، يك آقايي به يك آقايي دستور داده بود كه چهارصد مرتبه آن هم در سجده بگو لا الهإِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، ميگفت هيچ فايدهاي هم نداشت به من مي گفت. گفتم يكي از اين سه ركن را تو نداشتي، اوّلاً ايمان ممكن است نداشته باشي، تجربه ميخواهي بكني، حالا بگوييم ببينم غممان رفع ميشود يا نه! خدا را هيچ وقت آزمايش نكنيد، قرآن را هيچ وقت تجربه نكنيد، اذكاري كه در قرآن بخصوص وارد شده ايمان داشته باشيد كه درست است، والاّ مسلمان نيستيد، يكي از اينها لنگ است، يا سبحانك را درست نگفتي، يا ظالم بودن خودمان را درست معتقد نبوديم، يا مؤمن نيستيم، و اكثراً مربوط به ايمان ماست. يعني كم اتفاق ميافتد كه كسي خدا را پاك نداند، و كم كسي اتفاق ميافتد كه ظلم خودش را يك قدري فكر بكند بهش نرسد، ولي همان ايمان، آيا ميشود؟! شما پيش يك طبيبي برويد يك قرصي به شما بدهد، اين سر من را خوب ميكند؟ ميگويد آقا فضولي تو نكن، اين را بخور خوب ميشوي، من متخصص اين مسأله هستم، خداي با آن عظمت كه اي كاش ما خدا را ميشناختيم، او ميگويد: كَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ، آن وقت اين سبحاناللّه را در اين سفره چقدر ريخته، انسان وقتي وارد ميشود چقدر جواهرات پر قيمت، چقدر سبحاناللّه در اين سفره هست، انفاسكم فيه تسبيح، عبادت هم كه معلوم است، وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ (يس / ۶۱) عبادت هم كه باز فراوان، بين هشت ساعت تا شش ساعت اين حد خواب يك انسان سالم است، خوب شش ساعت هم كه عبادت كرديد، نماز شب هم كه خوانديد، روزه هم كه گرفتيد، قرآن هم كه خوانديد، پس چه را كم داريد؟ ايمان، ايمانش را بايد داشته باشيم تا تقويت بشويم، امشب متوسل به امام مجتبي عليه الصلوة و السلام بشويم، سخيّ آلمحمد، آن قدر سخاوت دارد كه صلوات خدا بر پيغمبر و آل پيغمبر و اين امام عزيز! اين امام مهربان، اين امام مهرباني كه به خاطر سلامتي شيعيانش دستِ الهياش را به دست كافرترين افراد زمانش داد كه مردم سالم باشند، كه مردم اذيّت نشوند. امامي كه حاضر شد سجاده از زير پايش بكشند، به او توهين كنند تا مردم راحت باشند، مردم آرام باشند، همين بيوفاهايي كه دور و بر امام مجتبي بودند همين مردم پستي كه امام مجتبي را ميگفتند يا مذلالمؤمنين، همينها هم راحت باشند، چون خدا رحمان است و امام مجتبي هم مظهر رحمانيّت خداست. خدا رحمان است همهي مردمي كه در عالم هستند همهي آنها بايد از رحمانيت پروردگار استفاده كنند، امام مجتبي هم رحمان است كه جان همهمان به قربانش، قربان اين امام بشويم، سبط اكبر پيغمبر، الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنه، انشاءالله وارد بهشت كه شديم آقاي جوانها، كه همهمان هم جوانيم، همه در يك سنيم اين را هم بدانيد، همهمان در يك سن و در يك جواني، اماممان حسن و حسين، پيغمبراكرم فرمود اين دو فرزند من امامند، قاما او قعدا، چه قيام بكنند چه در خانه بنشينند، امامند، حضرت بقيةاللّه ارواحنافداه ايشان امامند، چه غايب باشند، چه حاضر باشند، همهي ائمه معصوم از جهلند و پر عظمتند، ظلاللّهاند، و مظهر اسماء و صفات خدايند فرقي هم بينشان نيست و همهشان عزيزند، اميدواريم امشب كه شب تولّد آن حضرت است از ضيافتاللّهمخصوصاً در كنارِ امام زمانمان بهرهمند بشويم و انشاءالله در اين ماه تمامِ آنچه را كه در بهشت به آن نيازمنديم به ما عنايت بشود و از خدا ميخواهيم كه خدايتعالي ما را از دوستان امام مجتبي عليه الصلوةو السلام قرار بدهد و به حقّ آن حضرت فرج امام زمان ما را برساند.
نسئلك اللّهم و ندعوك باعظم اسمائك و بمولانا صاحبالزمان يا اللّه يا اللّه يا اللّه يا اللّه يا اللّه يا اللّه يا اللّه يا اللّه يا اللّه يا اللّه يا اللّه يا اللّه،
پروردگارا به آبروي امام زمان فرج آن حضرت را برسان،
به آبروي امام مجتبي ظهور آن حضرت را برسان،
به آبروي امام مجتبي قسمت ميدهيم ما را از دوستان اين خاندان قرار بده،
قلب مقدس امام زمانمان را از ما راضي بفرما،
خدايا گرفتاريهاي مسلمين برطرف بفرما،
مريضهاي اسلام شفا مرحمت بفرما،
خدايا قرض مقروضين ادا بفرما،
پروردگارا مريضهاي منظور الساعه لباس عافيت بپوشان،
امواتمان غريق رحمت بفرما،
عاقبتمان ختم بخير بفرما،
و عجل في فرج مولانا.
لینک دانلود :
جهت دانلود صوت اینجا کلیک کنید
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.