۱۵ ذی قعده ۱۴۲۶

أعوذُ بِالله‌ِ مِنَ‌ الشَّيطان‌ الرَّجيم

بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحيم

 

 الحمد لله‌ و الصلاة‌ و السلام‌ علي‌ رسول‌ الله‌ و علي‌ آله‌ آل‌ الله‌ لا سّيما علي‌ بقية‌ الله‌ روحي‌ و ارواح‌ العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفداه‌ و اللعنة‌ الدائمة علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الان‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

 

اعوذ بالله‌ من‌ الشّيطان‌ الرّجيم

وَ قَالَ الَّذِينَ کَفَرُوا لاَ تَسْمَعُوا لِهٰذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ‌ ﴿فصلت‏، 26

 

         ايّام میلاد مسعود حضرت على‌ابن موسى‌الرّضا عليه‌السّلام است به همه دوستان و عزيزان و ارادتمندان به آن حضرت تبريك عرض مى كنيم و اميدواريم همه ما در زير سايه  حضرت بقية الله ارواحنا فداه از بركات اين ايّام بخصوص ماه ذى‌القعدةالحرام بهره هاي فراوانى ببريم. چند مسئله را بايد امروز تذكر بدهم اگر چه شايد وقت بعضى از عزيزان هدر بشود و فايده‌ايى براى بعضى نداشته باشد. اوّل اينكه انشاءالله اين جلسات جمعه در هر كجاى ايران تشكيل مى‌شود به قوت خود باشد و دعاى ندبه را حتماً با همین خصوصياتى كه خوانده مى شود، بخوانند. دعای ندبه را وقتی که می‌خوانید عملاً من خب دیده‌ام دوستان بحمدالله همه عمل می‌کنند عملاً دعا، چون خدای تعالی بلاخره خالق ماست خیلی صمیمی‌ایم حتی خودش فرموده الَّذِينَ يَذْکُرُونَ اللَّهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ ﴿آل‏عمران‏، 191 خدا را یاد کنید چه ایستاده باشید چه نشسته باشید چه به پهلو خوابیده باشید دیگه همه حال، حتی حضرت‌موسی علیه‌السّلام می‌گوید من در یک حالتی هستم که خجالت می‌کشم که خدایا نام تو را ببرم مثلا توی دستشویی به تعبیر ما هستم، خدای تعاتی می‌گوید: اذکرنی فی کلّ حال. همه جا من را یاد کن. حتی توی دستشویی دعا دارد الحمد الله الذی اذهب ان العذاب که دستی به شکم بکشید، خدایا را شکر می‌کنیم که اگر همین باصطلاح آنچه که از انسان دفع می‌شود، دفع نشود یک یا دو روز دفع نشود آقا من یبوست گرفتم چکار کنم، ده یا بیست روز اگر دفع نشود ممکن است یا غذا نتوانی بخوری یا زنده نباشی. اینها همه‌اش خدای تعالی اجازه داده که بلاخره ما در هر حال ذکر خدا را بگوییم با خدا حرف بزنیم. با ائمه اطهار چون بدنشان در کره زمین نیست خب احترام بدنی شاید ضرورت نداشته باشد، می‌شود نشست با آنها. همینطور سلسله مراتب می‌آید جلو با آنها خوابیده، دراز کشیده، بگویی مثلا السّلام‌علیک‌یاعلی‌بن‌موسی‌الرّضا این اهانت است. یک وقیت من هندوستان بودم دیدم شیعیان هندوستان پاهایشان را بطرف مشهد دراز نمی‌کنند وقتی که می‌خوابند. آنهایی که خیلی مقیدند. حالا این حد برای شما لازم نیست ولی بلاخره معصومین علیهم‌السّلام، آنهایی که از دار دنیا رفته‌اند آنها احترامشان دیگر حتماً ایستاده احترام کنید باز ضرورت ندارد می‌شود در هر حال توسّل کرد.

       اما حضرت‌بقیه‌الله اروحنافداه ایشان خطاب به حضرت اگر کردید کوشش کنید چون مخاطبتان حضرت است، کوشش کنید که ایستاده باشید. حالا درجه اعلی‌یش هم این است که نام حضرت هم که برده می‌شود ایستاده باشید. باز اعلی‌ترش این است که دستش را بگذارد روی سرش بگوید من تسلیمم. ولی در مقابل حضرت‌بقیه‌الله اروحنافداه چون بدن ایشان توی کره زمین است و این یک احترام خاص بدنی ما باید نسبت به حضرت داشته باشیم. بنابراین نسبت به حضرت‌ولی‌عصر علیه‌السّلام مخصوصا خطاب بشود، مخصوصا آن جمله که ایستاده عربی‌اش گفته بشود، این حتما باید انسان بایستد، تعظیم کند هر چه می‌تواند احترام کند به جهت اینکه بدن حضرت توی کره زمین است و احترام خاصی دارد. خب این کار را شما در دعای ندبه می‌کنید دعا می‌خوانید. دعای ندبه یک شکایتی است، یک دردلی است با خدای تعالی انسان می‌کند. و الا خدا اینها را می‌داند و شما هم از خدا در این مقدمات دعای ندبه چیزی نمی‌خواهید. دارید دردل می‌کنید که از اول تا به آخر چه جریاناتی شد و ما از این جریانات بیزاریم که نسبت به علی‌بن‌ابیطالب بخصوص، ایشان را با اینکه پیغمبراکرم روی دست بلند کرد، به مردم معرفی کرد مردم قبول نکردند، همه چیز خدا بهش داد، احقاد بدریه و خیبریه و حنینیه این حقد و حسدها و این دشمنی ها سبب شد که اشق الاشقیاء حضرت را در مسجد بکشد، یک شکایت و نقل تاریخ و محیا شدن خود انسان منتها در ارتباط با پروردگار.

        تا می رسد به أین الحسن و أین الحسین حالا امام حسن کو و امام حسین کو ما چرا نباید امام را آدرسش را داشته باشیم چرا ما نباید مثلا یک روز صبح غسل زیارت بکنیم پا شویم در خانه امام‌مان و یک لحظه ولو جمال مقدسش را ببینیم چرا نباید اینجوری باشد. أین بقیّه الله. تا می‌رسید به آنجا که در آن مکاشفه آن شخص که دنبال حضرت روحا می‌گشت دید که خود حضرت دست به در خانه کعبه زده و پشتشان به طرف مردم و رویشان به طرف کعبه است و دارند دعا می‌کنند که اینجا می‌گوید من دستم به دامن حضرت رسید وحضرت را دیدم، گفتم بابی‌انت‌وامی‌ونفسی‌لک‌الوقاءوالحمی پدرو مادرم بقربانت کجا بودی من کربلا رفتم، مشهد رفتم، مسجد جمکران رفتم، مسجد سهله رفتم هرجا گشتم شما را ندیدم. دامن حضرت را میگیرید اینجا بسیار کار خوبی می‌کنید که ایستاده، شما مثل سایرین نیستید که حواستون دنبال صدای خوشتون باشد، دنبال مسائل مختلفی غیر از امام زمان باشد. نه. یقین بدانید چون در قرآن خدای تعالی می فرماید وَ إِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ﴿النساء، 86 شما اینجوری کوچکی در مقابل امام زمان می‌کنید از جا بلند می‌شوید دست به سینه باصطلاح حالاچون دست به سینه بودن هم حالا باشد یا نباشد، ایستاده، مؤدب، گردن کج گریه می‌کنید حتماً حضرت  به شما عده   یک توجه   بهتری دارد تا آنهایی که لمیده‌اند و مثلاً حتی از تلویزیون دارند گوش می‌دهند دعای ندبه را. او می‌گوید بابی انت امی ونفسی یا شما می‌گویید.

        اینجوری خیلی امیدش بیشتر است که به حضرت‌بقیّه‌الله ارواحناه‌فداه نزدیک شوید همین ادب‌هایی را که اینجا تعلیم می‌گیرید کم‌کم ان شاءالله باید بلد بشوید و بعدها، بلاخره صدکار خدا، صدها کار خدا که وعده کرده به ما انجام شده تا به حال چطور می‌شود که این یکی انجام نشود. شکی اگر کسی در ظهور حضرت داشته باشد، شکی در این که آیا لازمه زودتر باشد، ما اصلاً می‌گوئیم از هزاروصدوهفتاد سال است که دیر شده. من بعضی از دوستان را می بینم که خدایا فرج امام زمان ما را نزدیک بگردان، نزدیک یعنی چه؟ برسان. بلکه می‌خواسته برساند ما آمادگی نداشتیم. یا مقدر بفرما. فرج امام زمان مقدر شده. دعا کردن را یاد بگیرید. خدایا فرج امام زمان ما را مقدر بفرما! مقدر شده، حدش، اندازه‌اش همان وقتی بوده که امام‌عسکری از دار دنیا رفته‌اند.آنجا مقدر بوده بقیه‌اش دیگه بداء است. هر چه تا بحال این هزار وصد وهفتاد سال که گذشته همه‌اش بداء شده. پشت سر هم، بخاطر عدم رعایت ادبی که ما باید داشته باشیم یک عده مؤدب لااقل 313 نفر مؤدب و هرنفری هم یک عده ای کمک داشته باشند تا حضرت تشرییف بیاورند.

      حالش را ندارم، حوصله‌اش را ندارم، پام درد می‌گیرد، نمی‌دانم خدمتتان عرض شود چه لزومی دارد بایستیم. یک کسی آمده بود می‌گفت من توی جلسات دعای ندبه دوستان شما رفته‌ام خنده‌ام گرفته این کارها چیه ؟ خوب یک آدم کور نمی‌فهمد که برای چیه، علت اینکه شما در مقابل خدا نایستاده‌اید،در مقابل حضرت ولی عصر ایستاده‌اید وگردن کج کرده‌اید این علتش چیه؟ الان من علتش را گفتم. خیلی انشاءالله این آداب را چون با فهم و درک و باصطلاح حکمت کار را انجام می‌دهید باید به دیگران هم حتی بگویید. یعنی چه؟ حتی من میبینم غیر رسمی گاهی نیمه شعبان یک شاعری شعر می‌خواند و خطاب به حضرت می‌کند من چند دفعه می‌خواستم بگویم پاشید بایستید دیدم خوب حالا انشاأالله خود حضرت صرف نظر می‌فرماید و الا همانجا هم ما باید وقتی یک شاعری، خیلی شده شعرهایی هست خطاب به حضرت و حضرت را مخاطب قرار می‌دهند اینجا ما نشسته باشیم وشیرینی بخوریم حالا بلاخره نمی‌شود کاریش کرد دیگه گفتم در شب چهارشنبه که صراط مستقیم ما خط خط آنقدر شده، جوی آنقدر وسطش کندند که ما گاهی باید از کنار گذر عبور کنیم. والا در میان خودتان حضرت بقیه الله را باید احساس بکنید. باید حضرت را ببینید. نمی‌گویم جلویشان همیشه بایستید لااقل وقتی که رویتان را به طرف امام می‌کنید می‌بینید امامت هستش چه نشسته باشد چه خوابیده باشد، چه ایستاده باشد، بعضی ها می‌گویند چون امام ایستاده است ما هم باید ایستاده باشیم نه، همیشه حضرت استاده نیستند، تو باید در مقابل او ایستاده باشی.

      وقتی توجه به ایشان می‌کنی با هاش حرف می‌زنی حالا بصورت شعر باشد، بصورت دعا باشد بصورت خدمت شما عرض کنم عرض حاجت باشد، خب فرقی نمی‌کند این کار را توی خانهایتان هم بکنید. در مقابل حضرت خیلی باید احترام کرد. امام زمان را آقایان باید حتماً در بین خوتان احساس بکنید. یعنی اگر احساس نکنید شماها چه عرض کنم، همان آیاتی که درباره کورها گفته شده، درباره کرها گفته شده، شامل ما هم ممکن است بشود. همیشه باید حضرت را در بین خودتان بدانید این یک. و وقتی که می‌خواهید با ایشان حرف بزنید، خطاب کنید خیلی باید احترام کنید خیلی باید مواظب باشید. اینها را ان شاءالله رعایت کنید ودر شب چهارشنبه گذشته مثل اینکه فکر می‌کنم نزدیک دویست نفر جمعیت بود صدوسی تا دفتر عقب افتاده بود که ما بایست آنها را بنویسیم و لذا آقایون هم عجله نکنند. ما یک مدتی شاید نرسیدیم به دوستان معذرت می‌خواهیم انشاءالله از این به بعد طبق، اگر شما انشاءلله کمک کنید اگر هم نکنید که از شما بخیر از ما به سلامت بالاخره التماس دعا. منم دیگه از بی‌نظمی‌های بعضی، از گوش به حرف نکردن‌های بعضی خسته شدم ولی من تا زنده باشم انشاءلله برنامه‌هایم را ترک نمی‌کنم و میخواهم دستمان به دست هم باشد تا به محضر حضرت‌بقیه‌الله برسیم ویا اینکه به محضر ذات مقدس پروردگار برسیم و با هم باشیم انشاءالله در دنیا وآخرت.

      انشاالله همه تان دارای استقامت می‌شوید و باید از آیات همین امروز که خواندند باید بگوئید ربنا‌الله، مربی ما خداست. حالا این ربنا‌الله طبق نزول آیات، طبق نزول خود قرآن، در زمان ما فرق می‌کند با آن اول. آخه ما بعد از اینکه از حضرت آدم، از پشت حضرت آدم بصورت ذره بیرون آمدیم، آنجا هم تصدیق کردیم که پروردگار ما خداست. الان هم می‌گوییم ربنا‌الله. در وقتی که قرآن بر قلب پیغمبراکرم نازل شد و وقتی که ارواح ما دو هزار سال قبل از خلقت حضرت آدم خلق شد، و وقتی که ما را تربیت کردند قبل از خلقت حضرت آدم، روح ما را تربیت کردند، خلق الله الارواح قبل الابدان بالقی عام در آن دوهزار سال آنچنان تربیت مان کردند که ما گفتیم که بلی، رب  ما خداست. چون خدای تعالی تربیت کرده ناقص هم تربیت نکرده هرچه که لازم بوده یک بشر داشته باشد خدا بهش به وسیله ائمه اطهار تعلیم داده. یک وقتی هست آنجا می‌گوییم بلی، بلی همان رَبُّنَا اللَّهُ ،خدای تعالی می گوید أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ ﴿الأعراف‏، 172، همه گفتیم بلی اینجا یعنی رَبُّنَا اللَّهُ ، خب یعنی تربیت روحی شدیم. الان که این آیه که می گوید إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ﴿فصلت‏، 30﴾﴿الأحقاف‏، 13 مال نزول آخر است که وقتی پیغمبر تشریف آورد و مردم را ساخت، دو دسته شدند، یک دسته کافر یک دسته هم تربیت شده الهی. یک دسته بیدار یک دسته خواب، یک دسته کوریک دسته بینا، یک دسته عالم یک دسته جاهل که همه اینها را خدای تعالی در قرآن فرموده هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَ الْبَصِيرُ ﴿الأنعام‏، 50﴾﴿الرعد، 16 و آیاتی که این مسائل را بیان می کند.

       اینجا با زبان خودمان می گوئیم رَبُّنَا اللَّهُ، مربی ما خداست. اینجا باید دیگر درست بگوئیم ،اینجا درست است، اینجا چون ما داریم می گوییم باید واقعاً مربی ما خدا باشد و روی این کلمه هم بایستید ثُمَّ اسْتَقَامُوا یعنی دنیا و آخرت را بخواهند از دستمان بگیرند یک کلمه حقی را بگوییم هست، حالا آخرت را من شاید بیخود گفتم، یک کلمه حقی هست باید پایش بایستید. قل الحق ولو کان علیک، ولو به ضررت باشد حق را بگو. تا می توانید باید راه حق را بپیمائید. حق با شما باشد شما هم با حق باشید. امامتان درباره‌اش پیغمبراکرم فرمود علی مع الحق و الحق مع علی یدور حیث دار حق با علی است و علی هم با حق است. شما هم باید حق با شما باشد همیشه و شما هم با حق باشید دور هم بچرخید یدور حیث دار. فدای هم بشوید، قربان هم بشوید و به هیچ وجه از حق تجاوز نکنید. بنابراین استقامتش مهمتر است تا رَبُّنَا اللَّهُ. یک وقت هست انسان یک چیزی را درست می‌کند از برف، دیدید که یک برف بازی می‌کنند بچه ها مجسمه هایی از برف درست می کنند یک آفتاب تند و گرم بشود همه‌اش را آب می‌کند استقامت ندارد. اما اگر این مجسمه از فولاد درست شد زمستان، تابستان در هر حال هست. شما باید مؤمنی باشید که کالجبل الراسخ، مثل یک کوه محکم باشید و همج الرعاء نباشید. این جمله رَبُّنَا اللَّهُ یک بخش است که اصل تربیت خداست و بخش دومش ثُمَّ اسْتَقَامُوا دو تا کار بکن یکی تحت تربیت خدا واقع بشوید هر چه خدا گفته عمل کنید، یکی هم همیشگی باشد، استقامت داشته باشید می‌بینید که خدا بعدش فوراً می‌فرماید تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلاَئِکَةُ ﴿فصلت‏، 30، ملائکه بر او نازل می شوند این دو تا کار را بکنید رَبُّنَا اللَّهُ، آقا من گفتم ربم خداست،

در روز الست بلی گفتی                  امروز بر بستر لا خفتی

مرحوم شیخ بهایی گفته اینجا ما بلی گفتیم رب ما خداست امروز چرا استقامت نمی‌کنیم استقامت هم بکنید تا ملائکه بر شما نازل بشود اگر این دو تا کار را کردید ملائکه بر شما نازل نشد بیایید به من بگوئید ببینم علتش چیه؟ حتماً ملائکه بر شما نازل می شود و خوف و حزن را از شما بر می‌دارد. أَلاَّ تَخَافُوا ﴿فصلت‏، 30، نترس برو جلو کارت را انجام بده از چه می‌ترسی، می‌ترسی آبرویت برود،آبرو چیز با ارزشی نیست. غرورت بشکند تو نباید اصلا غرور داشته باشی. نمی‌دانم چه می‌شود که استقامت نمی‌کنید در تربیتهایی که خدای تعالی برای تو انجام میدهد.

       ملائکه می‌آیند می‌گویند نترس، محزون نباش. یک مسلمان هیچ وقت نباید مبتلای به افسردگی، دل‌گرفتگی، حتی افرادی هستند عشق به امام زمان ارواحنافداه دارند و طبعاً آن عشق و علاقه محزونشان می‌کند اگر جداً محزون می‌شوید حضرت خوشحالت می‌کند به شرطی که شما دو تا کار راکرده باشید یعنی تحت تربیت خدا واقع شده باشید. خدای تعالی بوسیله ائمه فرموده هلک المستعجلون آنهایی که عجله می‌کنند، هنوز تو یک میوه‌ائی هستی که نرسیدی، دندان می‌شکند اگر بخواهد الان تو را بچینند. الان بخواهی خدمت امام زمان برسی تو خودت  از بین می روی. یک نفر پیشم نشسته بود خیلی گریه می‌کرد گفتم الان اگر حضرت را ببینی چطور می‌شود؟ یک فکری کرد گفت من منفجر می‌شوم خوب حضرت نمی‌خواهد تو منفجر بشوی. همام به علی‌ابن‌ابیطالب می‌گوید صفلی المتقین. حضرت می‌فرماید نه. بعد برای اینکه بقیه بفهمند،آخه ظرفیتها فرق می‌کند. یکی خواب حضرت را دیده فردایش سر از پا نمی‌شناسد. یکی ساعتها خدمت حضرت نشسته بعد هم بلند شده آقا تشریف بردند.آقا همیشه که نمی‌تواند جلوی چشم تو بایستند که تو سرحال باشی تشریف بردند. مثل سایر معصومین که اصحابشان می‌آمدند خدمتشان و بعد هم می‌رفتند خانه‌شان. باید اینجوری باشید. عشق و محبت سر جای خودش، امّا عشق توأم با عقل امام زمان دوست دارند.

      کسی می‌گفت که یک عاشقی روی پشت بام بود معشوقش هم پایین. حالا عشق مجازی بوده یا عشق حقیقی نمیدانم. بعد معشوقش اشاره کرد که بیا، ازآنجا خودش را انداخت پایین، مرد. روی پشت بام کسی بخورد زمین، مخصوصا با مغز بخورد زمین می‌میرد. ولی یک عاشق عاقل، عاشق عاقل از پله ها می‌رود. می‌گوید لحظه‌ای دیر رسیدن بهتر از نرسیدن است. عقل با عشق توأم است آن اشعاری را که بعضی‌ها می‌گویند می‌خواهند سر پوشی برای کارهای نا مرتب خودشان بگذارند. عشق بر هر دلی که سربر زد  خیمه از عقل وعلم برتر زد این غلط است. اگر عشقی باشد که عقل وعلم از انسان بگیرد مثل همان است که خودش را از پشت بام بیاندازد پایین پیش معشوقش. امّا اگر علم وعقل همراهش بود اون از پله میاد. یک دقیقه هم طول نمی کشد چند ثانیه مثلا فرق است. چرا بجهت اینکه این تحت تأثیر عقل است تحت تاثیرعلم. ولی آن تحت تاثیر عقل و علم نبود. عاشق حسابی، محب حسابی نسبت به ذات مقدس پروردگار اینطوری است که اوّل معرفت خدا را پیدا می‌کند بعد می‌بیند در محضر خداست اصلاً. گفتم به کام وصلت خواهم رسید روزی     گفتا که نیک بنگرشاید رسیده باشی.

       خب اگر انسان نیک بنگرد نه مثل، سنگتراشی بود اندر کوه طور این سنگتراش، حضرت موسی می‌گوید، حالا اینها ظاهراً گفته‌های ملای رومی است مثال است، حضرت موسی از کنارش عبور می‌کرد یک چوپانی یا سنگتراشی بود، بهش گفت این حرفها چیه که می‌زنی. توکجایی تا شوم من چاکرت  چارقت دوزم کنم شانه شرت دارد به خدا می‌گوید.حضرت موسی دعوایش کرد. چرا؟برای اینکه اول معرفت خدا را پیدا کن بعد ببین چه کسی رادوست داری. تو نمی‌توانی همینطور بگویی من فلانی را دوست دارم، فلانی هم دشمن سر سخت تو باشد اینکه نمی شود. اول خدا را بشناس، بعد نیک بنگر، شاید رسیده باشی. عشق را با عشق مجازی قاطی نکنید. عشق های مجازی می‌رسد بجایی که مثل مجنون می‌شود که باصطلاح نمی فهمد چکار می‌کند. می‌گویند امام سجاد از مجنون عامری پرسید که حق با پدرم حسین بود یا با یزید؟ گفت حق با لیلی بود. اینقدر آدم اینجوری می‌شود. این عشق مجازی است. امّا اگر نه کسی که معرفت داشته باشد، شناخت داشتته باشد قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْکُمُ اللَّهُ ﴿آل‏عمران‏، 31 اگر خدا را دوست دارید تبعیت کنید از من حرفهای من راگوش بدهید. معرفتی که من به شما تعلیم می‌دهم، یاد بگیرید.

       امیدواریم که خدای تعالی این زحمات دوستان که از راههای دور ساعتها وقتشان را برای جلسات ما می‌گذرانند ، خدابهشان اجر کامل عنایت کند. این کارهایی را که اخیرا داریم انجام میدهیم فقط برای این است که یک خورده‌ای جدی باشید. چون من، عجیب بود درسفر کربلای چند سال قبل که بعد از اینکه راه کربلا باز شد بعد از جنگ ظاهراً اولین دفعه‌ای بود که من میرفتم .من یکی از حوائجم درحرمهای ائمه اینکه دوستان پیشرفت کنند. در آن سفرعجیب بود.دو دورة دیگه من رفتم اینجوری نبودها. تا می‌نشستم سلامی عرض کنم و برای دوستان تقاضای چیزی کنم، مثل اینکه ده نفر، صدنفردرِ گوشم می‌گفتند بگو جدی باشند. عجیب ها. نه اینکه صدایی بشنوم، الهام، اینها را من اصلا از توی برنامه‌های زندگیمان برداشتم. ما از اینها زیاد نمی‌خواهیم حرفش را بزنیم. چون اینها مثل شکلاتی است که توی هواپیما به انسان می‌دهند. بدهند،دادن. ندادند هم ندادند. ولی آنجا یادم است. لذا آمدم گفتم جدی باشید. نوشتند، حتی روی خودکار نوشتند، تابلو کردند، توی خانه‌هایشان دوستان زدند. خب الحمدالله دارد کاری انجام می‌شود.کم‌کم دیدیم نه برگشتند مثل حالت اول. حالا دیگه خودمان دست بکار شدیم. جدیت همینکه بیایند مرتب ما بهشان برسیم. برنامه‌هایشان را کلاسیک کنیم، مثل کلاس‌های دانشگاهیشان کنیم و ان شاءالله شماها هم به ما کمک کنید. یک وقتی اگر خدای نکرده به مسائل توجه نمی‌کنید و فقط به جلسه می‌آیید، وقتتان را نگیرید، لازم نیستش، کسی از شما مؤاخذه نمی‌کند. یک وقت ما آنقدر از دوستانی داشتیم چون که اینها بودند، مراحلی را هم گذراندند بعد هم دلشان خواسته نیایند، تشریف نیارید. ده نفر انشاءالله، چون شما از 313 نفر خیلی بیشترید ها. یعنی زن و مرد خیلی بیشترید. حلا مردهایش که اینطوری. خب آن 313 نفر را لازم نیست ما تامین کنیم. ما بناست که یک عده خدمت گذار به آن  313 نفرانشاءالله خود من که می‌خواهم این باشم یعنی لااقل این باشم ولی در همان راه باشیم، در همان صراط باشیم درراه تزکیه نفس باشیم. و انشاءالله امیدواریم که همه شما موفق باشید. و جلسه خانمها را روزهای جمعه نینداختیم چون روزهای جمعه معمولا مردهایشان می‌آیند خانه می خواهند چند دقیقه‌ای با زن و بچه‌شان بشینند ما مزاحمشان در روز جمعه نشویم و انشاءالله روزهای دوشنبه اگر جلسه‌ای تشکیل شد تشریف بیاورند.          

 

لینک ویدیو در آپارات : 

کلیک کنید

 
 
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *