۱۰ شوال ۱۴۲۴ قمری – ۱۴ آذر ۱۳۸۲ شمسی – ۵ دسامبر ۲۰۰۳ میلادی – توضیحاتی درباره امتحان عقاید

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ للهِ وَ الصَّلاهُ وَ السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللهِ وَ عَلَی آلِهِ آل الله لَاسِیَّمَا عَلَی بَقِیَّهِاللهِ رُوحِی وَ اَرْوَاحُ الْعَالَمِینَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفَدَاءُ وَ اللَّعْنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی اَعْدَائِهِمْ اَجْمَعِینَ مِنَ الْآنِ اِلَی قِیَامِ یَوْمِ الدِّینِ.

«اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمْ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا»([1])، هفته‌ی گذشته درباره‌ی امتحانِ یک دوره عقاید که در سال گذشته برای دوستان و عزیزان بیان شد مطلبی گفته شد توضیح اینکه حدوداً چهل سوال از مجموع سی درسی که داده شده برای آن که جدیّت دوستان را بسنجیم و ببینیم تا چه حدّی به فکر این بحث‌ها بوده‌اند و یا لااقل در اعتقاداتشان تأثیری کرده یا نکرده یا باصطلاح تخت‌سیاهی که ما از مطالب منحرفه پاکش کرده‌ایم و دوباره چیزهایی نوشته‌ایم و طبق صراط مستقیم بوده آیا فهمیدند یا خیر؟ لذا ورقه‌هایی به دوستان داده می‌شود تنها این ورقه‌ها نمایشگر این است که امتحان کتبی است و کسانی که دوره‌ی اصول اعتقادات را سال قبل بوده‌اند یک هفته مهلت دارند که ورقه‌ها را برگردانند و کسانی که تمام دوره‌ی سال گذشته را نبوده‌اند دو هفته مهلت دارند و ما از مراحلشان می‌فهمیم و یا گفتار خودشان این هفته‌ی اضافه به خاطر این است که ان‌شاءالله نوارها را بگیرند و گوش بدهند و مطالب را یاد بگیرند و چون بنای نمره دادن و مدرک دادن و این حرفها نیست در کنارِ این که جدیّت آنها اگر معلوم شد با یک برنامه‌ی دیگری با آن‌ها عمل می‌شود و اگر جدیّت آنها از جواب سؤالات معلوم نشد و یا سستی احساس شد برنامه‌ی دیگری ان‌شاءالله با آن‌ها خواهیم داشت لذا بنابراین هیچ قیدی بر این که جواب سؤالات را در زیر نظر ما بدهند نیست البتّه نسبت به کسی که ما شاک شدیم و او مشکوک بود یک امتحان شفاهی از او خواهیم داشت آنچه که هدف اصلی ماست این است که دوستان در این زمانی که موجِ مطالبِ اعتقادی منحرفِ و تهاجم غربی و اروپایی و یونانی به طرف مسلمانها به خصوص شیعه حرکت کرده عدّه‌ای باقی بمانند که طبق آیات و روایات عقایدشان را تنظیم کنند و آنچه که در این درسها گفته شده بدون هیچ کم و زیادی مطابق آیات شریفه‌ی قرآن و روایات است و اگر خدای نکرده من مطلبی بر خلاف قرآن و روایات برای شما گفته باشم من رفوزه هستم نه شما بنابراین از شما امضا می‌گیرند ورقه‌ها شماره‌گذاری شده درست است به دست شما می‌دهند به منزل ببرید و نوار گوش بدهید و بنویسید و یا از دیگری بپرسید لااقل باید خط خود شما باشد و تقلّب در راه تزکیه‌ی نفس معنا ندارد که ما به شما اعتماد نداشته باشیم یا فکر کنیم از روی نوشته‌ی دیگری نوشته‌اید آن‌ها را بحمداللّه به لجنه‌ای که تشکیل شده به دوستان آن قدر فراست داده شده که افرادی که تقلّب می‌کنند بشناسند به آن‌ها هم ما ان‌شاءالله نخواهیم گفت که شما تقلّب کرده‌اید ولی یک جوری رفتار می‌شود که یک خرده‌ای غربال بشوند و دوستانی که توی این جلسات نباید شرکت کنند شرکت نکنند در قم نسبتاً مهذب‌تر است جلسات ولی در بعضی از شهرها هستند که یک عدّه مستمع‌آزاد می‌آیند و ما را محدود می‌کنند از این که بتوانیم حرف‌هایی که لازم است بزنیم. خود اختلاط جاهل با عالم، اختلاط کسی که جدّی تزکیه‌ی نفس می‌خواهد بکند با کسی که مسامحه دارد کسی که جدّی است طبق توصیه‌ی خاندان عصمت و طهارت و کسی که جدّی نیست این اختلاط سبب می‌شود که معلّم، استاد یا هر گوینده‌ای که به فکر رشد و تربیت طرف باشد نتواند حرفهایش را صریحاً بگوید همانطوری که در یک حوزه یا دانشگاه افراد مختلف از خارج دانشگاه از کلاس اوّل به کلاس پنجم از فرض کنید دبیرستان به دانشگاه نمی‌آیند و مختلط نیستند و استاد وقتی که برای تدریس حاضر می‌شود می‌داند با چه کسانی برخورد می‌کند، باید جلساتِ ما هم ان‌شاءالله رفته‌رفته همینطور باشد و ما زیاد شرایط نداریم، شرط اوّلمان این است که یک سالک الی اللّه اهلِ گناه نباشد و آنچه که ما می‌فهمیم گناه علنی است، گناه علنی لااقل نداشته باشد ، گناه مکتوم یا سرّی خدا با او برخورد می‌کند، ما به خدا وا می‌گذاریم اوّل شرطش این است که گناه نکند، دوّم شرطش این است که مطالب را خوب بفهمد، سوم شرطش این است که مطالب را جدّی عمل کند و پابند باشد و چهارمین شرطش این است که در جلسات مرتّب بیاید چه من حضور داشته باشم یا حضور نداشته باشم یک جوری باشند، یک جوری حرکت کنند که وقتی اگر من مکرّر گفتم و الان هم باز تکرار می‌کنم که دو چیز یقینی و یک چیز احتمالی ما را وادار می‌کند که ما هر چه زودتر به فکر تزکیه‌ی نفس خود باشیم، به فکر دیگران باشیم، به فکر اینکه از یاران حجه‌ابن الحسنباشیم این دو چیز یقینی یکی اینکه یقیناً امام زمانی هست، دوّم یقیناً یک روزی خواهد آمد و سوّم اینکه احتمال دارد همین امروز که جمعه هست که می‌گویید: «المتوقع فی ظهورک»، احتمال که باید داد، «یأتی بغته»، ناگهانی می‌آید، منتظر اینکه مثلاً فرض کنید فلان علامت به وجود بیاید یا نیاید نیست، اذا امر الله، وقتی که خدا او را امر بکند وقتی که اجابت بکند مضطر واقعی را، که أَ مَّنْ یُجِیبُ الْمُضطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ، سوره / ۶۲، آن مضطر حقیقی که در تفاسیر دارد حضرت بقیه‌الله هست وقتی که ببیند عدل و داد به کلی از بین رفته و بر سر همه‌ی مردم مظلوم ظلم و ستم سایه افکنده در آنجا می‌بینید یک دفعه بغته، آمد به خاطر این دو چیز یقینی و این یک چیز احتمالی ما باید در اولین فرصت و با جدیّت کامل اوّل اعتقاداتمان را درست کنیم که خدای تعالی لطفی به من و شما کرد و این بحث‌ها را من عرض کردم و حجّتم را بر شما در نزد خدا تمام کردم و ان‌شاءالله از امتحان خدایی در مرحله‌ی اوّل و از این امتحان سطحی بی‌شرط و شروط در مرحله‌ی دوّم آن چنان خوب در خواهید آمد که اگر حجه‌ابن الحسن بغته بیاید همه‌تان بگویید ما حاضریم، شاعر سیفی، شمشیر و وسیله‌ی حربمان آماده، آماده‌ایم هر چه بفرمایید و هر کِه بهتر تزکیه‌ی نفس کرده باشد، هر کِه بهتر اعتقاداتش را اصلاح کرده باشد، هر کِه عملش را بهتر انجام داده باشد، فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ، مؤمنون / ۱۰۱، پدرم کیست، برادرم کیست اینها در محضر حجه‌ابن الحسن و موقع ظهور آن حضرت که قیامت صغری است ارزشی ندارد فقط به اعتقاداتان نگاه می‌کنند تا چه اندازه‌ پایبند به دینتان، به قرآنتان، به اسلامتان هستید، تا چه اندازه شما می‌توانید فرامین حجه‌ابن الحسن را عمل کنید چه لیاقتی از خودتان نشان می‌دهید و تا چه اندزاه لیاقت دارید؟ اینهاست که انسان را به امام زمان نزدیک می‌کند دعا البته بسیار پرارزش است امّا تنها مفید نیست، ما اهل تزکیه‌ی نفس نباشیم، اهل عمل نباشیم، اهل علم و دانش نباشیم، شب‌ها چند ساعتی بنشینیم حتّی اگر دعا بکنیم و اشک بریزیم و بخواهیم بدون هیچ چیزی حتّی اگر در مسجد جمکران و سهله باشد اثر زیادی ندارد بلکه باید عمل کنیم، بفهمیم، درک کنیم، خودمان را پاک کنیم. بنابراین ان‌شاءالله این ورقه‌ها را می‌گیرید دفتری هست امضاء می‌کنید که ورقه‌ی شماره فلان به این جانب، اسم مستعار هم قبول نیست یعنی موقع برگردانندن حتماً با شناسنامه باید برگردد، اسم و خصوصیّات‌تان را می‌گویید و ورقه را می‌گیرید یک هفته فرصت است چون بعضی از شهرهای مختلف است که ورقه‌ها هنوز به دستشان نرسیده در ظرف این هفته تا جمعه آینده باید خودشان چون یکی از امتحاناتشان است این مسأله، بیایند و از این سه دفتر یعنی از مشهد و تهران و قم ورقه بگیرند  وامضاء بگیرند حالا اگر در شهرهای مختلف هر جا هستند نه شخصِ خودشان ، نماینده‌ی معتبرشان بیاید و آن نماینده‌ی معتبر امضاء بگیرد و ورقه را بدهد، آنهایی که مراحلشان بالاست یقیناً یک سال را بودند  وهیچ عذری از آن‌ها پذیرفته نیست که مثلاً یک کسی که یک سال است توی دفترش نوشته است که در استقامت مثلاً بوده این عذری از او پذیرفته نیست که بگوید من نبودم توی جلسه، چرا نبودی؟ تو معلوم است که بدرد برنامه‌ی ما نمی‌خوری، من مکرر هم در گذشته گفته‌ام که امتحانی در کار خواهد بود و لذا آن‌هایی که یک سال گذشته را بودند توی برنامه‌های یا تزکیه‌ی نفس اعم از اینکه توی مرحله‌ی یقظه بودند، چون حقیقتش این است که این اعتقادات باید قبل از یقظه درس داده شود و باید آن وقت انجام شود ولی خوب شاید مسامحه‌ی من بوده و شاید هم نیازی احساس نمی‌شده، می‌گفتیم اعتقاداتشان بحمداللّه درست است، شیعه هستند، مسلمانند، اعتقاداتشان درست است ولی در برخوردهایی که در این سالها با دوستان داشتیم دیدم اعتقادات انحرافی بسیار زیاد است در بین دوستان و عزیزانی که حتّی مراحلی گذرانده‌اند، چند مرحله گذرانده‌اند ولی اعتقاداتشان یا متّخذ از متصوفه است یا متّخذ از مثلاً شیخیه، صوفیه و یا البته اعتقادی به فلسفه کسی پیدا نمی‌کند این را مطمئنم ولی خوب متصوفه چرا، افرادی هستند در بین ما که همه‌اش به فکر مکاشفات و یک معجزه‌ای بشود که اینها به کمالات برسند و امثال اینهاست، لذا مجبور شدم و از خدا توفیق خواستم که بتوانم یک دوره اعتقادات مخصوصاً فصول ختام را، یعنی آنهایی که اگر یک مقداری توجهّی به آن بشود انحراف پیدا می‌شود آن‌ها را همه‌اش را برایتان عرض کردم و اسمش را هم معارف قرآن گذاشتیم و لذا از راه اعجاز قرآن وارد شدیم بهرحال ان‌شاءالله با کمال سلامتی و بدون اضطراب، با کمال راحتی  وبسیار خوب آن‌هایی که نبودند می‌شناسم اکثرشان را که در وسطِ سال به شما ملحق شدند و یا تازه آمدند اینها یک هفته اضافه وقت دارند که نوارها را گوش بدهند، اعتقاداتشان را تصحیح کنند و این اعتقادات باید در ذهن دوستانی که بعد از این امتحانات در جلسات راه داده می‌شوند باید آن چنان ثبت بشود که وقتی که به یک مطلب اعتقادی می‌رسیم مجبور نباشیم دوباره برای اینها توضیح بدهیم مثل درس‌خوانده‌ای باشد که با اشاره ان‌شاءالله بفهمد. این مطلب مهمی بود که باصطلاح یادم بود و عرض کردم اگر آقایان، چیزی، سؤالی در اینجا دارند بپرسند تا من جواب عرض کنم. چیزی، نقصی باقی نمانده، نه، بعد از امتحان نه، سؤال می‌کنند که کسی که این سؤالات را جواب داد بعد می‌تواند نوارها را گوش بده یا نه، ها؟ ما نوارها را می‌گوییم گوش بدهند برای اینکه سؤال را جواب بدهند.

 

وقتی که گرفتید یک هفته می‌برید مطالعه می‌کنید، جوابش را می‌نویسد، توی یک کاغذ دیگر، چون آن جا ندارد، چهل سؤال است توی یک ورقه، می‌برید روی یک کاغذ دیگری می‌نویسد برای ما ان‌شاءالله جمعه دیگر نه، جمعه بعدی می‌آورید، یعنی اینهایی که اینجا ورقه می‌گیرند در واقع دو هفته وقت دارند، آنهایی که شهرها دیگر هستند و تمام نکردند باصطلاح، یعنی دیر آمدند در وسط سال آمدند از این هفته سه هفته وقت دارند، دقت کردید؟

 

توی ما دوستانی که ما داریم و ان‌شاءالله خواهند بود با ما، متلقّب نداریم این را بدانید، ما اگر خودمان را، اسم دوستانمان را، اسم شاگردمان را گذاشتیم متقلّب، خودمان هم متقلّبیم. ما توی دوستانی که ان‌شاءالله بعد از این امتحان انتخاب می‌شوند متقلّبِ دروغگو نخواهیم داشت، این حرفها را اصلاً اینجا مطرح نکنید به جهت اینکه ما ورقه می‌دهیم این می‌برد خانه، یکی دو هفته وقت دارد هم می‌تواند از روی رفیقش بنویسد، هم می‌تواند بگوید تو برای من بنویس، البته خط خودش را رعایت می‌کنیم والاّ این به خاطر این است که کار بکند، بنویسد، اگر هم بلد نیست در موقع نوشتن، کل علم                    ، در موقع نوشتن یاد بگیرد همین، نه نمره به شما می‌دهیم، نه مدرک به شما می‌دهیم، نه شما بعد از اینکه خوب توانستید جواب دادید و همه‌ی نمره‌هایتان بیست بود نمی‌توانید به رفیق‌تان بگوید من اینجوری بودم، چون خودِ این برخلاف تزکیه‌ی نفس است، یک کار بسیار راحت، بدون تقلب، ما اصلاً تقلّب معنا ندارد، تقلّب می‌خواهید بکنید این قدر جا هست برای تقلّب‌های زیاد و استفاده‌های زیاد که حساب ندارد اینجا که یک چایی بیشتر به شما نمی‌دهند چی می‌خواهید تقلّب کنید؟ خیلی هم پیش من بخواهید محبوب بشوید، محبوبیتان پیش من یک شاهی ارزش ندارد، این را بدانید، باید محبوب پیش خدا باشید، اگر  بخواهید جلب توجّه من را بکنید باز یک پول ارزش ندارید، باید خدا را متوجّه خودتان بکنید، با خدا هم نمی‌شود مکر کرد، وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ، بدانید اگر یک کار جزئی کردید که یک مکری با خدا بود، گوش می‌دهید؟ خدا آن چنان می‌شکند شما را که چوب خدا صدا ندارد و هر کِه هم بخورد دیگر دعوا ندارد، ما اصلاً  کاری نداریم به شما، یک ورقه هم به شما می‌دهیم این هم برای نظمش است که می‌گوییم امضاء بکنید و بعد برگردانید و بعد هم اگر مسامحه دیدیم در جواب کردید توی مجلسمان راهی ندارید این به خاطر این است که نظمی برقرار بشود، نظمی باشد، الان من یک سال و خورده‌ای است که دارم نفس می‌زنم می‌خواهم ببینیم فایده‌ای داشته یا نه؟ اگر دیدیم همه‌تان رفوزه هستید که خداحافظ، ما هم رفوزه، معلوم است که من رفوزه هستم به جهت اینکه اگر رفوزه نبودم حرفهام تأثیر می‌کرد شماهایی که خودتان را آماده کردید، آماده‌تر از این می‌شدید و اگر همه‌تان خوب شدید که با هم ان‌شاءالله مثل یک ارتش، مثل یک سربازخانه همه آماده‌ایم برای استقبال حضرت ولی عصر ارواحنافداه، و آنچه هم که از این بعد ان‌شاءالله اگر توفیقی پیدا شد توانستم به سمع‌تان برسم مربوط به همان تزکیه‌ی نفس است ما یکی عقاید، یکی تزکیه‌ی نفس این دو چیز را خیلی اهمیّت می‌دهیم چون من بررسی کردم، الان من نزدیک هفتادسال عمرم هست این طوری که می‌گویند و من از چهارده سالگی، شما بروید توی اینترنت ببینید من از سنّ چهارسالگی معمّم، اقلاً از چهارده سالگی مشغول تحصیل بودم و آدم کم، هر که هم بگوید بی‌سواد است معنایش این است که من، یعنی خودش نمی‌فهمد، آدمی که استعداد ما، خوب می‌بینید کتابها را، می‌دانید کسی که کتاب نوشته، کسی که دارد حرف می‌زند، کسی که مطلبی می‌گوید، کسی که یک مطالبی می‌گوید که بعضی‌ها معتقدند کمتر جایی گیر می‌آید، این نمی‌شود کم‌استعداد بشود و دائماً هم مشغول بودم، این را برای چی گفتم؟ نمی‌خواهم از خودم تعریف کنم، چون بدترین چیزها تعریف خود است، تعریف کردن است، می‌خواستم این را بگویم که من تحقیق کردم، تحقیق کردم یک چیز را باید همه‌ی دوستانمان ان‌شاءالله در یک جلسه‌ای خواهم گفت در نظرمان باشد و آن هم این است که شما ابدی هستید، ابدی، همانطوری که خدای‌تعالی  ابدی است شما هم ابدی هستید، اِ، توی همین دنیا؟ ممکن است  توی همین دنیا، چطور؟ یک لباس عوض می‌کنید، شما الان اگر بروید روز جمعه خانه، خانم‌تان به شما بگوید، یا رفیق‌تان به شما بگوید آقا لباست کثیف است عوضش کن ناراحت می‌شوی؟ عذاب می‌‌گیری؟ چرا من باید لباسم را عوض کنم؟  این لباس پاره و پوره را بنداز دور، و واللّه، این قدر اعقتاد دارم، واللّه مردن برای اولیای خدا لباس کثیف را عوض کردن به لباس تمیزِ قابل مجالستِ با ائمه‌ی اطهار است، اینها را ان‌شاءالله برایتان می‌گویم، خیلی دوستان وقتی که من مریض بودم توی بیمارستان، دیدم آن‌ها خیلی ناراحتند با اینکه من، نمی‌خواهم بگویم من به آن حدّ رسیدم ولکن همه‌‌تان دعایتان این باشد که اللهم ارزق تجافی فی دار الغرور، از این خانه مغرور، خانه‌‌ی گول، خانه‌ی گول، همه‌تان هر چه هم تزکیه‌ی نفس کنید باز می‌خواهید همدیگر را گول بزنید، همه‌ی خوبان می‌خواهند همه را گول بزنند، شیطان هم که رئیس همه‌مان است، این دارالغرور است، و انابه دار فی الخلود، آنجایی که باید همیشه بمانید، مقرّرتان است، آنجا اصل است، به سوی او حرکت کنید، واستعداد الموت قبل الحلول الموت، قبل از اینکه فوت برسد، قبل از اینکه مرگ برسد انسان یک آمادگی باید داشته باشد، بنابراین ان‌شاءالله اگر سؤالی نیست، توضیحی نیست این مطالبی که عرض کردم عملی بشود و ان‌شاءالله خدا توفیقتان بدهد و هر کس غیر از این راهی که من شرح دادم بخواهد برود من نمی‌دانم ان‌شاءالله خدای‌تعالی همه‌ی مردم مسلمان را به بهشت واردشان کند، برساند، ما حرفی نداریم ولی آن جوری که از آیات و روایات که خدا خودش فرموده استفاده می‌شود که تا اعتقاداتان کامل و در صراط مستقیم نباشد، تا قدم به قدم تزکیه‌ی نفس را عمل نکنید و پیش نروید به آنچه که خدای‌تعالی فرموده نخواهید رسید و عقلاً هم نخواهید رسید، با صفاتِ رذیله نمی‌‌شود توی بهشت رفت، با اعتقاد انحرافی نمی‌شود توی بهشت رفت چون آنجا با ائمه دعوایتان می‌شوند خدای‌نکرده می‌بینید اینها خیلی فشار می‌آورند بالای شما، از گوشه و کنار بهشت هم ممکن است  یک شمشیری، یک سمی را پیدا کنید این مزاحم را از سر راه خودتان بردارید نستجیرباللّه، همانطوری که در گذشته عمل کردید، اعتقاداتتان باید درست بشود این زیربناست من همه‌ی مسائل اعتقادی را نگفتم بیشترش را می‌دانید ولی انچه که گفتم باید اینها را داشته باشید و مسائل تزکیه‌ی نفس را هم که ان‌شاءالله اگر خدا توفیق عنایت کند در امسال برایتان می‌گویم و این دو تا کار.

سؤال ایشان این است که اگر یک کسی مثلاً یک مقداری از سؤالات را جوابش را بلد بود، یک مقدارش را بلد نبود یک دانه‌اش نباید بلد نباشد، مراجعه کنند به نوار، به دوستانشان، به رفقاهایشان، به کسانی که بلدند و بردارند بنویسند. بله، باید مطلبشان درست باشد، ما البتّه کمکی به آنها نخواهیم کرد، من شخصاً کمکی به آن‌ها باز بنشینم یک دوره منبر بروم برای این مسائل و این حرفها و فلان مطلب و شما خوب توضیح ندادید و اینها نیست. من دقیق مواظب بودم و من کمکی نخواهم کرد ولی خوب می‌توانند از همه‌ی دوستان کمک بگیرند و بفهمند ، مهم‌اش فهمیدن خودشان است یعنی شما الان اگر از جناب حاج آقای رفیعی سؤال کردید ایشان یک جوابی به شما دادند، شما بفهمید و بنویسید نه همین جور دیکته بکنند و شما بنویسید، آنها را یک فراستی بعضی از دوستان دارند، من خیلی کودن و کندفهم هستم، ولی دوستانی داریم که فراستشان بهتر است چون عدّه‌‌ای به سؤالات توجّه می‌‌کنند و به جواب سؤالات، آنها می‌فهمند آن وقت می‌بینید با اینکه خوب نوشتید ولی یا می‌خواهند شما را برای اتمام حجّت که ببینید شما فهمیدید نوشتید، یا رونویسی کردید یا هر چه گفته شده دیکته شده، آن وقت فرق می‌کند، عرض کردم فرق گذاشته می‌شود کسی که یک دانه از سؤالات را بلد نباشد، یک دانه حالا مبالغه است مقداری از سؤالات را جواب نتواند بدهد، و خوب هم گوش ندهد و نرود هم نوار را بگیرد چون ما از مضامین همین نوارها، همین درسها این مطالب را نوشتیم، یک عدّه‌ای بودیم که اینها را انتخاب کردیم و نوشتیم، اگر که بلد نباشد معلوم است که گوش نداده، و اگر هم گوش نداده معلوم است که مسامحه‌کار است وقتی هم که مسامحه‌کار بود دیگر بدرد آن کاری که ما می‌خواهیم نمی‌خورد، ما نمی‌خواهیم بگویم امام زمان فردا می‌آیند، فکر این جهت را نکنید، یک وقت ممکن است نتسجیرباللّه، خدای نکرده که خاک بر فرق من این حرف من که من بگویم شاید صد سال دیگر هم حضرت تشریف نیاورند خدا نکند ولی اینها را شما بالاخره باید بلد باشید، برای قیامت‌تان بدرد می‌خورد، برای ورودتان به محشر بدرد می‌خورد، برای اینکه از اولیای خدا بشود بدردتان می‌خورد و نگویید حالا این عجب آدمی است که حرفهای خودش را می‌گوید اینها را، چون خواهند گفت و می‌گویند که اینها فقط صراط مستقیم است من عدّه‌ای شاید متجاوز از نشمردم ولی حدس می‌زنم بیست نفر اهل علم پای منبرمان، شاید هم بیشتر بشوند، توی همین مجلس هم هستند حالا توی مجالس دیگر هم هستند هم بماند اینها بروند تحقیق کنند اگر یک کلمه از این مطالبی که در نوارهای سی‌گانه من گفتم برخلاف آیات و روایات بودم، من حاضرم، گفتم که من رفوزه‌ام، من می‌شوم، من بیرون می‌روم، معلوم است که من لیاقت بیان حقایق خاندان عصمت و طهارت را ندارم. امروز می‌خواستم درباره‌ی کسی که سؤالی ندارد؟

 

دیگر بعید می‌دانم توی رفیق‌های ما که اصلاً سواد نوشتن نداشته باشد آن هم در چهل سؤال را در ظرف دو هفته نتواند بنویسد فکر نمی‌کنم داشته باشیم، القائش هم خیال نمی‌کنم خیلی خوب باشد، همچین معلوم است که کسی که سنّش بالا هست و سواد خواندن و نوشتن را ندارد این خیلی، ان‌شاءالله خدا می‌بخشد او را روز قیامت، توی برنامه‌های ما نمی‌تواند یعنی نمی‌توانیم همچین برنامه‌ای داشته باشیم، فکر نمی‌کنم آن‌هایی که سن و سالشان به قول آقا بالاست و نوشتن بلد نیستند و شاید توی خانم‌ها پیدا بشوند ولی توی آقایان فکر نکنم پیدا بشوند، ما زیاد باصطلاح یک مقداری هم باید بالاخره حساب‌شده باشد برنامه‌هایمان، بهرحال این مطالبی که عرض کردم مثل اینکه سؤالی نیست که ته دیگ خورده این سؤالات و تلق و تلوقی فقط دارد، سؤالی نیست؟ نه اشکالی ندارد، ما همه‌ی هدفمان این است که شما بروید نوارها را گوش بدهید، از مردم بپرسید، از دیگران بپرسید، سؤالتان را خوب، این عقیده‌تان بشود، فقط رونویس نکنید، دیکته نکند دیگر برایتان، آن که عقید‌ه‌تان نمی‌شود والاّ مسأله‌ای نیست، شما هر وقتی، حالا بعد از این مدّت امتحان هم عرض کردم برای نظم‌مان است بعدش هم مطالعه بکنید خوب است امّا بدرد برنامه‌ی ما دیگر نمی‌خورد ولی باز خودش استفاده می‌کند، خوب:

نسئلک اللّهم و ندعوک باعظم اسمائک و بمولانا صاحب‌الزمان یااللّه و یااللّه و یا اللّه و یا اللّه یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب یا قاضی‌الحاجات، یا کافی‌المهمات، خدایا جدّی عرض می‌کنیم آماده‌ بشویم برای اینکه امام زمانمان را استقبال کنیم، خدایا به همه‌ی ما توفیق استقبال امام زمان مرحمت بفرما، فرج آن حضرت را برسان، خدایا روز جمعه است گرفتاری‌های مسلمین برطرف بفرما، خدایا ما را از این دنیای دار الغرور بسوی دارالخلود متوجه بفرما، پروردگارا به آبروی خاندان عصمت و طهارت وجودِ همه‌ی ما را برای مردم مسلمان مفید قرار بده، همه‌ی ما را آمر به معروف و ناهی از منکر قرار بده، پروردگارا همه‌ی ما را مبلّغ اسلام قرار بده، خدایا قلم‌مان، قدم‌مان، اعتقادمان را، عملمان را در راه اسلام و ترویج اسلام قرار بده، خدایا به آبروی ولی‌عصر تمام وابستگانمان را در راه دینت قرار بده، خدایا به آبروی خاندان عصمت و طهارت اعتقادات ما را خودت تصحیح بفرما، صفاتِ رذیله را از ما دور بفرما، استقامت کامل به ما مرحمت بفرما، مرض‌های بدنی‌مان را رفع بفرما، امواتمان غریق رحمت بفرما، خدایا اگر ما مردیم ما را در آسمان چهارم همانطوری که آسیه زن فرعون می‌گوید: رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّهِ، خدایا برای ما هم خانه‌ای در آسمان چهارم مهیّا بفرما، ما را از اولیای خودت قرار بده، خدایا قلب مقدّس امام زمان را از ما شاد بفرما، کارهایمان را مرضی امام زمانمان قرار بده، عاقبت امرمان ختم بخیر بفرما، و عجل فی فرج مولانا.

 

 



[۱]فصلت/۳۰

 

جهت دانلود صوت و یا پخش آنلاین کلیک کنید

 
 
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *