۱۰ ذی الحجه ۱۴۲۵ قمری – ۲ بهمن ۱۳۸۳ شمسی – تقوا-توضیح آیه قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا

اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم

بسم اللّه الرحمن الرحيم

الحمدللّه والصلوة و السلام علي رسول‌اللّه و علي آله آل اللّه لاسيما علي بقيةاللّه روحي و الارواح لتراب مقدمه الفداء و العنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين..

اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم، قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا – الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا (كهف / 103 و 104) عيد سعيد قربان را به همه‌ي دوستان و همه‌ي محبيّن اهل تزكيه نفس كه زير سايه‌ي حضرت بقيةاللّه ارواحنافداه قرار گرفته‌اند تبريك عرض مي‌‌كنم اميدواريم بركات وجود امام عصر ارواحنافداه نصيب همه‌مان بشود و خداي‌تعالي ما را در ثواب حجّاجي كه امروز و ديروز و فردا در صحراي عرفات و منا، مشغول عبادتند قرار بدهد. آياتي كه امروز تلاوت شد يك تنبّهاتي براي افرادي كه ان‌شاءاللّه مي‌‌خواهند به خدا برسند و سير و سلوكي داشته باشند و حركتي به سوي لقاي پروردگار بكنند مشاهده شد. اوّلين آيه اين بود كه اي پيغمبر بگو به اين مردم كه آيا شما را خبر بدهم به كساني كه از همه ضررشان در عمل بيشتر است؟ يك عدّه از مردم هستند كه اهل تقوا نيستند، تقوا را رعايت نمي‌كنند، تقوا وقتي كه در دل مستقر شد و انسان يك مقداري كار كرد و مرحله‌ي يقظه را كاملاً گذراند و تقوا در دلش جا افتاد، قسمت‌هاي مختلف بدن كه تحت اراده‌ي قلب است تقوا آن‌ها را كنترل مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند، شما اگر خواب باشيد و قلب‌تان فعّال نباشد روح‌تان از شما جدا شده باشد، طبعاً دست و چشم و گوش و پا و زبانتان تحت اراده‌ي شما نيست، طبعاً تحت تقواي شما هم نخواهد بود، امّا اگر بيدار بوديد و دست و چشم و گوش و زبان و پاي شما نه فلج بود و نه كور و نه كر و نه لال، طبعاً همه‌ي اين‌ها تحت اراده‌ي شماست و اگر بخواهيد آن‌ها را به يك طرفي حركت بدهيد برايتان كاملاً آسان و بلكه حتي اراده‌ي شما با حركت دادن وحدت پيدا مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند، اگر قلب شما توأم با تقوا شد يعني متصّف به صفت تقوا گرديد، بيداري شما بيداري متّقين شد، بيداري شما، به خاطر تقوا بود، در اين صورت انسان هر يك از اعضاي بدنش با تقوا حركت مي‌‌‌‌‌كند، يعني چشمش، بر اثر تقوا مي‌‌‌‌‌بيند، گوشش در محدوده‌ي تقوا مي‌‌‌‌شنود و همين‌طور ساير اعضاي بدنش با تقوا حركت مي‌‌‌كند، چرا؟ به خاطر اين‌كه روحش با تقوا يكي شده و تقواي قلب پيدا كرده و اراده‌ي قلبي‌اش همان تقوايش است. آن‌هايي كه حركت دارند ولي تقوا ندارند، مثلاً فرض كنيد حركات بدنشان تحت كنترل تقوايشان نيست، همانطوري كه يك فرد خواب يك حركاتي گاهي بعضي از افراد دارند مثلاً حتّي گاهي از جا بلند مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند و حركت مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنند و راه مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌روند و كار خوبي گاهي انجام مي‌‌‌‌‌‌‌‌دهند و هم كار بد ممكن است انجام بدهند، اين شخصي كه ناظر اين جهت است مي‌‌‌‌‌‌‌‌گويد اين شخص خواب است، حرجي بر او نيست، لَيْسَ عَلَي الْأَعْمَي حَرَجٌ وَلَا عَلَي الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَي الْمَرِيضِ حَرَجٌ (نور / 61) حرجي نيست، نه ثوابي به او مي‌‌‌‌‌‌دهند و اگر تحت اراده‌ي و اختيارش نباشد معذبش هم نمي‌كنند، يك كار بي‌ارزش و يك وجود بي‌ارزش است. همينطور كسي كه تقوا ندارد، كارهايش بي‌ارزش، حركاتش بي‌ارزش، نه اجر و ثوابي نزد خدا دارد و نه هم اگر روي غفلتِ زيادي باشد جزء حيوانات محسوب مي‌‌‌‌شود و از مستعضفين است. و چون خداي‌تعالي فرمان داده كه بايد تقوا را هميشه زاد و توشه‌ي خودتان قرار بدهيد، هميشه با تقوا حركت كنيد، حركات اعضاي بدنتان تحت فرمان تقوا باشد و اين دستور را انسان عمل نكرده، خداي‌تعالي او را تنبيه مي‌‌كند، بنابراين آيا به شما خبر بدهم، بگويم كه اخسرين، آن كسي كه بيشتر از همه خسارت برداشته، آن كسي كه بيشتر از همه ضرر كرده، آن كسي كه علاوه بر آن‌كه در دنيا نفعي نبرده، سرمايه را هم از دست داده كيه؟ الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا، تمام همتش دنياست، تمام زندگي‌اش دنياست، از اوّل تحصيلاتش كه به مدرسه رفته به خصوص در كنار او يك پدر و مادر و يا اقوام و خويشاونداني باشند كه برايش لالايي بگويند، مدرسه برو با سواد بشوي، دبيرستان برو يا تحصيلات عاليه كن كه مدرك بگيري، مدرك كه گرفتي كارمند بشوي، حقوقت به تو داده مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود بعد حتّي در دوران بازنشستگي در خانه رفتي لميده‌اي، خوابيدي به تو حقوق مي‌‌‌‌‌‌‌دهند كه راحت باشي، اين لالايي را مخصوصاً پدر و مادرهاي ضرر كرده در دنيايي كه وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًاكه اكثر ماها اينطوري هستيم كه گمان مي‌‌‌‌‌‌كنيم، حساب مي‌‌‌‌‌‌كنيم كه خوب عمل مي‌‌‌‌‌‌كنيم براي فرزندانمان هم مي‌‌‌‌‌‌گوييم در تمام اين مدت از تقوا صحبت نمي‌كنيم، تقوايي كه آقا تو اگر مدرك تقوا را گرفتي، يك قدري اينطوري صحبت كنم، اگر تو مدرك تقوا را گرفتي، مدرك تقوا چيه؟ چشمت كنترل، گوشت كنترل، زبانت تحت كنترل، دست و پايت تحت كنترل، اگر خودت اين چنين خودت را يافتي، خودت هيچ  احتياجي به استاد و معلم و رئيس و ساير افراد نيست، خودت به خودت مدرك مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهي و مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌فهمي كه تو بهترين كارها را مي‌‌‌كني. ممكن است يك كسي بگويد چه فايده‌اي دارد؟ اول فايده‌اش اين است كه مردم به تو اعتماد مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنند، مهم‌ترين چيزي كه امروز از نظر مردمِ دنياپرست حتّي، از نظر مردم دنياپرست ارزش دارد اعتماد است. يعني شما اعتماد بكنيد به يك شخصي، اموالتان را به او بسپاريد، ناراحت نيستيد كه زن و فرزندتان تحت سرپرستي او باشد، به تمام معنا به او تكيه مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنيد، حتي او از ثروت شما ممكن است استفاده كند شما ناراحت نيستيد، اولين چيزي كه ظاهراً در اين دنيا انسان به آن مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد جلب اعتماد مردم است، مردم اعتماد دارند، اين اعتماد مردم در دنيا براي انسان خيلي مفيد است، حتّي افراد بي‌تقوا كوشش مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنند كه بي‌تقوايشان را از ديگران مخفي كنند كه اعتماد مردم از آن‌ها سلب نشود، همه دوست دارند مردم به آن‌ها اعتماد داشته باشند، اگر يك كسي يك مطلبي از شما سراغ داشت در بين مردم گفت، شما مي‌‌‌‌گوييد چرا آبروي مرا بردي؟ خيلي به شما بر مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورد. چرا من را بدون اعتماد معرفي كردي؟ اين اولين فايده‌ي تقواست، مردم مثل خداي‌تعالي نيستند كه گناهان انسان را ببخشند، كوشش كنيد در بين مردم تقوا را خيلي رعايت كنيد، يك گناه از شما در جواني ديده باشند تا وقتي زنده هستند مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گويند اين همان آدم است، حالا شما صد برابر بهتر از او شده باشي در عين حال مردم گناه شما را، و بي‌تقوايي شما را فراموش نمي‌كنند. خدا مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذرد به همين دليل هم خداي‌تعالي به بندگانش مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرمايد اي بندگان من گناه علني نكنيد اين مردم از شما نمي‌گذرند، خدا چون شما را دوست دارد ستّارالعيوباست، اظهرالجميلاست، خوبي‌ها را ظاهر مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند ازشما و بدي‌هاي شما را مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پوشاند و حتّي گاهي خدا شما را بهتر از آن‌چه كه هستيد معرفي مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند، اگر تقوا آمد تمام وجود شما را گرفت هر چه شيطان آمد حرف زد شما اعتنا نكرديد، كارهايتان روي حساب، نزد خداي‌تعالي حجّت داشته باشيد كه خدايا فلان عمل را كردم براي خاطر تو كردم يا لااقل بر خلاف خواسته‌ي تو نكردم، اين شخص در دنيا ضرر نكرده، الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا همه كارهايي كه در زندگي دنيا مي‌‌كنيد عاقبت نابود مي‌‌شود، ثروت زيادي روي هم كرديد، حقوق واجبه و مستحبه‌تان را نپرداختيد، خوب جمع شده، آخرش چي؟ آخرش هيچي، خوب از اوّل هيچي، آخرش مردن است و از دست دادن همه چيز، از اول اين فكر را داشته باش، نمي‌گويند نداشته باش، مي‌‌‌‌‌گويند داشته باش ولي فكرت بر اساس تقوا باشد، بتواني از آن‌چه داري اگر خدا خواست بگذري، پروردگار متعال گاهي از بعضي اشخاص خيلي تعريف كرده، منجمله علي بن ابيطالب، خوب امام معصوم است، حسن بن علي، حسين بن علي، فاطمه‌ي اطهر سلام اللّه عليهم اجمعين اين‌ها معصومند و همه چيز داشته و دارند.

امّا كنار اين‌ها فضه‌ي خادمه هم هست، كه سوره‌ي هل اتي نازل شده، هَلْ أَتَي عَلَي الْإِنسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا (انسان / 14) تا مي‌‌رسد به آن‌جا كه مي‌‌فرمايد خداي تعالي وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَي حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا -إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا (انسان / 7 و 8) همه‌ي آن‌چه كه ما به شما داديم نه شكري مي‌‌خواهيم شما از ما بكنيد، يعني اعطاكننده نبايد اين خواسته را داشته باشد، بگويد مردم از من متشكر باشند، ممنون من باشند، اعطا كننده نبايد اين توقع را داشته باشد، نه اين‌كه فكر كنيد اگر به شما محبت كسي كرد شما بگوييد طرف مثل علي بن ابي‌طالب باشد و از من توقع تشكر نداشته باشد، شما بايد تشكر كنيد، من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالقكسي كه مخلوق را شكر نكند بلد نيست شكر كردن، هيچ وقت نمي‌تواند شكر خالق را هم بكند، عادت كنيد به تشكر كردن، سلام به شما كردند بگوييد عليك السلام، متشكرم، به شما محبّت كردند، محبّت را جواب بدهيد و بگوييد متشكرم، شكرگزار باشيد، با لفظ هم تنها اكتفا نكنيد، شكر معنايش اين است كه در مقابل محبت او شما هم محبّت كنيد، اين چنين شخصي كه در دنيا خودش را توانسته بر اساس تقوا تربيت كند اوّل مورد اعتماد مردم است، دوّم خدا او را دوستش دارد، در آيات قرآن چند نفر صريحاً خداي‌تعالي آن‌ها را فرموده كه من دوست  دارم، يكي متّقينند، آن‌هايي كه تقوا دارند، آنهايي كه پاكند، إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ(بقره / 222) يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ (آل عمران / 76) اهل تقوا را خدا  دوست دارد، حالا تقواي مرحله‌ي اول باشد، تقواي مراحل بعد باشد كه مرحله‌ي بعد از آن مراحلي كه در هفته‌هاي گذشته درباره‌ي تقوا عرض كردم مرحله‌ي بعدش اين است كه امروز گفتم، تمام وجودتان را تقوا احاطه كند، همانطوري كه خدا علمش بر تمام وجود شما احاطه دارد، همانطوري كه معلومات پيغمبراكرم و ائمه‌اطهار بر وجود شما احاطه دارد، همانطور بايد تقوا هم بر وجود شما احاطه داشته باشد، مي‌‌رويد اصلاح كنيد، خوب بايد سر و صورت و قيافه را خوب نگه داشت، پيش سلماني هم سلماني بايد تقوا داشته باشد، هم تو كه فرمان مي‌‌دهي. از اين جزئي گرفته تا به آن‌جايي كه مي‌‌خواهي نماز بخواني و با خدا روبرو بشوي، همه‌ي اين‌ها تقوا لازم دارد، اگر خداي‌نكرده جزء اين اخسرين اعمال بشويم كه خيلي ضرر كنيم خدا مي‌‌فرمايد نتايجش را ببينيد چقدر بد است، أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ اول اشكالش اين است كه به ائمه‌اطهار عليهم الصلوةو السلام ما كافر مي‌‌شويم، در آن آيه‌ي ديگر مي‌‌فرمايد كه كسي كه معصيت بكند، كسي كه أَسَاءُوا السُّوءَ (روم / 10) كارهاي بد بكند، نتيجه‌ي اين كار بدش اين مي‌‌شود كه به آيات پروردگار در دَم مرگ كافر مي‌‌شود، شما شنيده‌ايد درباره‌ي تارك حج فرموده‌اند من ترك الحج، كسي كه مستطيع بشود و حجّ نرود، به او در دم مرگ مي‌‌گويند مت يهودياً او نصرانيا تو لياقت نداري كه مسلمان بميري يا يهودي بمير يا نصراني، و كسي كه امام زمانش را نشناسد، منكر آيتي از آيات الهي بشود آن هم آيت‌اللّه العظمي، آيت عظمي پروردگار منكر او بشود بدتر از يهودي و نصراني بايد بميرد،مات ميتة جاهليهمرده است به مردن زمان جاهليت، يعني يك مدّت زماني بود كه هر چه انبياء به اين مردم مي‌‌گفتند كه انسان بشويد اين‌ها به سوي حيوانيت بيشتر پيشرفت مي‌‌كردند، اسمش را گذاشتند زمان جاهليت، زمان نفهمي، زمان بي‌علمي و بي‌دانشي، قبل از آمدن پيغمبر البته نه اين‌كه خداي‌تعالي حجت را بر آن‌ها تمام نكرده بود، حضرت عبداللّه، حضرت عبدالمطلب، حضرت هاشم اين‌ها همه انبياء بودند، همه از بزرگان بودند، همه پاك بودند، لااقل اجداد پيغمبر، در بين همين مردم هم بودند اما اين‌ها اعتنا نمي‌كردند خودشان را كشانده بودند به زماني كه اسمش براي هميشه باقي ماند، زمان جاهليت، خوب حضرت عبدالمطلب هم در زمان جاهليت از دنيا رفت خوب ما هم كه امام زمانمان را نشناسيم در زمان جاهليت، چه اشكالي دارد؟ زمان مطرح نيست، جزء افراد جاهلي كه در كنار انبياء زندگي كردند تو مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشي، اين همه نشانه‌هاي الهي، اين همه آيات الهي، اين همه دلائل الهي، من يك وقتي مطالعه مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كردم همين شبها هم در سخن روز اين مطلب را مطرح كردم كه تا شب عيد غدير بتوانم هر شب يك دليل بر خلافت بلافصل علي بن ابي‌طالب بگذارم ولي دو هزار كم نيست دو هزار دليل بر اثبات خلافت علي بن ابي‌طالب عليه الصلوةو السلام مرحوم علامه حلّي در كتاب الفين نوشته، دو هزار، مي‌‌‌‌‌‌‌دانيد مردن زمان جاهليت حالا چيه؟ دو هزار دليل نه، هزارتا، هزار تا نه، صد تا، صد تا، ده تا، خوب ده تا دليل هم انسان بر اثبات چيزي داشته باشد خيلي است، اگر باز هم علي را به عنوان خليفه بلافصل پيغمبر انسان قبول نكرد اين‌جا مات ميتة جاهليه، مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بينيد ديگر، خيلي حساب راحت و ساده است، كسي كه به تصديق تمامِ علماي اهل‌سنت لااقل سيصد آيه در شأنش نازل شده، لااقل سيصد آيه كه يكي از آن‌ها سوره‌ي هل اتي است كه دوازده دليل من يك وقتي جمع كردم بر عصمت علي بن ابيطالب و فاطمه‌ي زهرا و امام حسن و امام حسين از سوره‌ي هل اتي بيرون مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آيد. حالا يك همچين فردي در مردم مسلمان باشد اين را به عنوان خليفه‌ي پيغمبر نپذيرند، خانه‌نشينش كنند، معناي مات ميتة جاهليه يعني چه؟ غير از اين است، نه جدّاً شما چگونه حكم مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنيد؟ خدا در قرآن همين معنا را فرموده كه فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ(يونس / 35) أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ (يونس / 35) آيا كسي كه مردم را به حقّ هدايت مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند احقّ است كه پيروي بشود أَمَّنْ لَا يَهِدِّي يا كسي كه خودش هدايت نشده، أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَي شما از اين‌جا مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهيد برويد خانه‌ي يك كسي برسيد دم دَر خانه‌ يك غريبه‌اي را پيدا مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنيد هيچ جاي قم را بلد نيست، او بهتر است كه شما را آدرس بدهد يا آن كسي همه را آدرس مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد، همه جاي قم تحت نظر او هست، مثل كف دست بلد است، اين را خدا در قرآن مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گويد أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَي فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ شما را چه شده، خطاب به آن‌هايي كه نمي‌فهمند اي ديوانه‌ها به تعبير من چه شده شما را؟ فَمَا لَكُمْ،شما چطور حكومت مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنيد، چطور حكم مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنيد، چي مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوييد اصلاً؟ بنابراين اگر تقوا در قلب انسان وارد نشود، مات ميتة جاهلية، مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانيد براي حج نرفتن مت يهودياً او نصرانيا، براي تاركالصلوةمت يهودياً او نصرانيا، ولي براي كسي كه ولايت را نفهمد، نشناسد، حقيقت را به دست نياورد، امام زمانش را نشناسد و نبيند و با او نباشد مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گويد مات ميتة جاهليه، پس اخسرين اعمال از نظر عمل كسي ضررش بيشتر است كه ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًابعد مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرمايد: أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْاين‌ها علاوه كه به خدا نمي‌رسند من اين‌ها را براي شما ها نمي‌گويم، شماها ان‌شاءاللّه قدم‌هايي برداشتيد كه مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهيد به خدا برسيد ولي اگر يك وقتي خيال كنيد كه كار خوبي مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنيد ولي تقوا در تمام اعضاي بدنتان سرايت نكرده باشد اين شخص به آيات پروردگار هم كافر مي‌‌‌‌‌شود، عاقبتش اين طوري مي‌‌‌‌‌شود و لقاي پروردگار را هم، مي‌‌گويد خدا را چطور مي‌شود ديد، چطور مي‌‌شود خدا را ديد؟ خدا را چطور نمي‌شود ديد؟ خدايي كه از همه ظاهرتر است، ديروز در دعاي عرفه خوانديد كه حضرت ابي‌عبداللّه الحسين مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرمايد كور باد چشمي كه تو را رقيب بر خودش نبيند، عميت عين لا ترك عليها رقيبا، اين شخص از لقاي پروردگار مرحوم مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْاعمال خوبش هم از بين مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود، آخر من اين همه كار خوب كردم، كار خوب را براي كي كردي؟ فلان دانشمند آن اختراع را كرده، آن همين برق را درست كرده، اين كار را كرده، اين كار را كرده، بسيار خوب، امّا نيتش براي كي بود؟ اين كار را چرا كرد؟ براي اين‌كه معروف بشود، خوب معروف شد، براي اين‌كه به او امتياز بدهند؟ امتياز دادند، براي اين‌كه در نزد مثلاً رئيس جمهور مملكتشان يا مثلاً فرض كنيد شاه مملكتشان اين موقعيت پيدا كند؟ خوب كرد. معنا دارد كه من براي شما كار كنم، مي‌‌خواهم مزدم را بروم از آن آقا بگيرم، براي خدا اگر كرده مزد به او مي‌‌دهند، امّا اگر براي اينجور چيزها كرده باشد كه سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ باشد خوب مزدش را هم گرفته، بعضي‌ها مي‌‌گويند دانشمنداني كه اين همه كمك و خدمت به خلق كردند چطور مي‌‌شود؟ اگر براي خدا كرده باشند ولو كافر باشند خدا يك مزد مناسبي به آنها مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد، حالا مسيحي است مثلاً خدا را قبول دارد، براي خدا يك اختراعي كرده مردم خوش بگذارنند، راحت باشند، خدا مزدشان را مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد و ما نمونه‌اش را داريم، حاتم طايي معروف است كه چون كافر بود ولي يك لطفي پروردگار به او كرد، اولاً فرزندان خوبي به او داد، علي بن حاتم از شيعيان خالص علي بن ابي‌طالب است، اين باقيات صالحات برايش مهم است، و بعد هم روايت دارد كه تخفيف در عذابش داده مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و شايد هم خداي‌تعالي بخاطر سخاوتش او را ببخشد، بهر حال، چرا؟ براي اين‌كه سخاوت را داشت و شايد هم براي خدا انجام داد، اعمال كسي كه كارهايش را براي خدا انجام نداده باشد ولو خوب باشد حبط مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا، (كهف / 105) ما برايش ارزشي قائل نمي‌شويم خيلي بد است آدم در قيامت خدا برايش ارزشي قائل نشود، شما وارد يك مجلسي مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شويد جا نيست، هيچ كس تكان نمي‌خورد كه به شما يك جا بدهد بنشينيد، همين جور معطل، صاحبخانه هم يك جوري قيافه‌اش را كرده كه مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گويد اصلاً چرا تو آمدي؟ خيلي به شما سخت مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذرد، چقدر بد است، وزني براي شما قائل نيست، علاوه بر اين جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ حالا كه آمدي بيا برو در آن مثلاً فرض كنيد تنور آتش آن‌جا بايد تو بروي و آن‌جا بسوزي، اين به خاطر اين است كه اينجايش را دقّت كنيد، ما يك وقتي اينطور نباشيم، جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا كفران نكنيم، نعمت‌هاي پروردگار را كفران نكنيم، ماها كافر آن طوري كه شما فكر مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنيد خوب نمي‌شويم، امّا نعمت‌هاي الهي را كفران نكنيم، وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي هُزُوًا (كهف / 106) من از اين تكّه خيلي مي‌‌‌‌‌‌‌‌ترسم بر خودم و بر شما، آيات و پيغمبران و اين‌ها را ما هُزُوًا يعني بي‌ارزش، اهميت ندهيم، اين خيلي مشكل است، صحبت از خدا كه مي‌‌‌‌‌شود همه‌مان چرت‌مان مي‌‌‌‌‌گيرد، صحبت از دنيا كه مي‌‌‌‌‌شود همه سرحاليم، صحبت از معارف كه مي‌‌‌‌‌شود صدتا ان قلت و قلت داريم، صحبت از كارهاي زشت كه مي‌‌‌‌‌شود خيلي مي‌‌‌‌‌خنديم و نشاط داريم، اينجور نباشيم. آيات الهي را خيلي اهميت بدهيم، درست است در قرآن اين جمله به صراحت گفته شده امّا خوب بعضي از بزرگان ديگر، بزرگان ديگري ما نداريم. اصحاب پيغمبر در سقيفه جمع شدند درست است علي بن ابي‌طالب را خدا تعيين كند، پيغمبر تعيين كرده ولي در سقيفه اكثريت مسلمان‌ها، كه ده نفر بيشتر نبودند آن زمان ديگر حالا آقايان مي‌‌گويند جمع شدند و ديگري را جاي علي بن ابي‌طالب گذاشتند. اين آيات خدا و رسل خدا را كه مي‌‌گويد وَرُسُلِي به بازي گرفتند، ما شيعيان هم همينطور خداي نكرده نباشيم، جدي باشيم. خدا را آقا قبول داري يا نه؟ بله، جدّي باش. خدا همه جا هست. هر مشكلي داريد اول به خدا بگوييد، دوم هم به خدا بگوييد، سوم هم به خدا بگوييد، چهارم اگر خدا خودش يك زمينه‌اي ساخت كه با وسيله آن كار را انجام بدهد آن وقت به وسيله بگوييد كه تازه او به خاطر خدا انجام بدهد. بعضي‌ها مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آيند مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گويند آقا اول خدا بعد شما، مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گويم عجب مشركي هستي تو. دست به دامن خدا، خدا را بي‌خود مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گويد، اگر بگويم برو خوب همان اولي را شما بگير بدش مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آيد. يك كاري از من بر بيايد مثلاً ها، مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آيد به من مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گويد اول خدا بعد شما، آدم به او اگر مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهيد بفهميد راست مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گويد يا دروغ، بگوييد كه نه همان اولي، قدرتش بيشتر، كارش بيشتر، محبتش به تو بيشتر، هر چيزيش نسبت به تو بيشتر است، همان اولي چرا دومي آوردي در كار؟ بعد مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گويد كه زبان حالش اينست، ممكن است زبان قالش نباشد ولي حالش اين است كه او كاري نمي‌كند تو بايد كار بكني نستجيرباللّه. از آن طرف إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا(كهف / 107) قربان اين خدا بشويم كه هر جا يك جاي تنبيهي براي ما هست فوراً پشت سرش آن‌هايي كه ايمان آوردند و عمل صالح كردند، كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا خَالِدِينَ فِيهَا لَا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا (كهف / 107 و 108) قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ خداي‌تعالي آن قدر به ما مهرباني كرده كه يك شخصيتي كه اوّل موجود و اول مخلوق و اول دانشمند عالم امكان است به صورت يك بشر معمولي، او را در آورده، رابط بين خودش و مردم قرار داده، مي‌‌‌فرمايد: قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ من يك بشري مثل شما هستم. يك وقتي من مَثل مي‌‌زدم، حضرت سليمان، ايني كه مي‌‌گويم حضرت سليمان چون اين مثال است، حضرت سليمان به صورت يك مورچه ريزي در بيايد برود در لانه مورچه، ولي همان عقل و فكر و هوش را داشته باشد، با آن‌ها بخواهد صحبت كند كه آن‌ها را هدايت كند، ببينيد اين چقدر محبّت است. به سالكين الي اللّه ما مي‌‌گوييم هر چه پولدار هستيد، زيور و آلات و لباسهاي خوب در جمع نپوشيد كه آن‌ها يك وقتي نگويند كه اي كاش ما هم مي‌‌داشتيم اين جوري بوديم، زن‌ها فقط زينت‌شان براي شوهرهايشان باشد، از پيغمبرتان ياد بگيريد، پيغمبراكرم جايش در كره‌ي زمين نيست، امام زمانمان كه هزار و صد و هفتاد سال جايش در كره‌ي زمين نيست، خلقكم اللّه انواراً فجعلكم بعرشه محدقين، حتّي منّ علينا بكم، يك منتي خدا بر ما گذاشته كه پيغمبراكرم و ائمه‌اطهار را در بين ما قرار داده، آن آقا در ميان ما هست، اين قدر هم محبّت دارد، بد نيست در شهر قم، شهر امام عصر اين مطلب را عرض كنم. در مسجد صاحب‌الزمان مشهد نماز مي‌‌خواندم، يك مرد ساده‌اي، خيلي ساده، آمد گفت به من كه اين پول را شما بگيريد من خانه‌ام برق ندارد برق بكشيد. گفتم آخر من چكار مي‌‌توانم بكنم؟ من كه رئيس اداره‌ي برق نيستم. گفت كه ديشب من در اتاقم تاريك بود خوابيده بودم، يك اتاق دارم چند تا هم بچه دارم با زنم، خيلي تشنه‌ام شده بود زير كرسي خوابيده بوديم، خواستم پاشوم بروم آب بردارم بخورم ديدم بچه‌ها بيدار مي‌‌‌‌‌‌شوند، اين‌ها را پايمال مي‌‌‌‌‌‌كنم، با خودم گفتم چه مي‌‌‌‌‌‌شد كه من هم برق مي‌‌‌‌‌‌داشتم، تعبيرش يادم است كه مي‌‌‌‌‌‌گفت تيكي مي‌زدم مثلا كليد را مي‌‌‌‌‌زدم روشن مي‌‌‌‌‌شد بچه‌ها را پايمال نمي‌كردم، مي‌‌‌‌گويد همينطور كه با خودم داشتم صحبت مي‌‌‌‌كردم اين آقاي مهربان، اين آقاي عزيز كه اگر شخصيت‌هاي بزرگ سياسي خودشان را بكُشند بخواهند يك دفعه با آن حضرت ملاقات كنند حضرت ممكن است ملاقاتشان ندهد، خودش آمده، گفت اين پول را بگير برو به فلاني بده بگو براي تو برق بكشند من برگشتم پشت سرم نگاه كردم ديدم رئيس ادراه‌ي برق محل اتفاقاً استثناءً امروز آمده نماز جماعت، خيلي هم استثنائي بود. صدايش زدم، جريان را به او گفتم و بعد هم بلند شدم گفتم مردم اين پولي كه مي‌‌بينيد ايشان به من داده جريانش اين است، يك نفر احتمال نمي‌داد كه اين مرد دروغ بگويد به جهت اين‌كه يك رفتگري بود خيلي ساده، مردم اين پول‌ها را خريدند، پول زيادي تهيّه شد، داديم به آن شخص و جالب اين بود كه تمام مخارج برق جايي بود كنار  افتاده كه ستون مي‌‌خواست، تمام مخارج برق و تمام آن چه كه لازم بود با همان پولي كه آقا داده بودند كافي شد، اين آقاي شماست، اين امام زمان شماست. اين كسي است كه هزار و صد و هفتاد سال منتظر شماست، منتظر كمك شماست، منتظر است كه شما لااقل هر كدامتان يك نفر را به سوي امام زمان غريب‌تان دعوت كنيد و امام زماني‌اش كنيد، لااقل يك نفر، قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَي إِلَيَّ قربانت اين پيغمبر، خدا دستور داده كه بگو من جزء يك بشري مثل شما نيستم، ولي به من وحي مي‌‌شود، يعني من با خدا در ارتباطم، باز فكر نكنيد كه من خدايم، أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ، حالا كسي كه مي‌‌خواهد، كسي كه يَرْجُوا لِقَاءَربهحالا دوست داريد خدا را ملاقات كنيد؟ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا عمل‌تان را عمل صالح كنيد و در عبادت احدي را با خدا شريك نكنيد، اميد است ما جزء اين دسته باشيم كه با خدا احدي را شريك نكنيم و تقواي پروردگار همه‌ي اعضاي بدن ما را و بلكه قلب ما را تسخير كرده باشد و همه‌ي ما جزء متّقيني كه محبوب خداي‌تعالي هستند باشيم. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته.

روز عيد قربان است و ان‌شاءاللّه هفته‌ي ديگر روز شنبه ظاهراً عيد غدير است و همه‌ي ما بايد خودمان را مهيّا كنيم براي استقبال از عيد غدير، تا اوّل محرم يا اوّل سال ان‌شاءاللّه بايد اين دوازده روز را ما عيد بگيريم، عيد بسيار باعظمتي است، اگر قبل از اسلام ايراني‌ها سيزده روز عيد مي‌‌گرفتند ما دوازده روز به نام دوازده امام ايّام بسيار پربركتي است، ان‌شاءاللّه عيد داشته باشيم، از حالا تمرين كنيد كه وقتي يكديگر را مي‌‌بينيد در عيد غدير خم بگوييد الحمدللّه الذي جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمؤمنين چون واقعاً شكرش را دارد، اگر ما هدايت به اين معنا نشده بوديم، من خودم گاهي فكر مي‌‌كردم اگر نستجيرباللّه من غير شيعه بودم جواب مردم را با اين مشكلاتي كه دارند چگونه مي‌‌دادم؟ ولي حالا از روايات، از آيات قرآن، صدها هزار، اين‌كه مي‌‌‌‌‌‌‌‌گويم صدها هزار اغراق نمي‌گويم جواب سؤالات را دادم و به هيچ چيز و به هيچ كس و به هيچ دانشمندي هم اعتماد و اعتنا نكردم جز قرآن و روايات و مي‌‌‌‌‌‌‌گوييد شما خوب تو همين جوري جواب دادي، اگر همين جوري بود ما را نمي‌گذاشتند كه اين قدر وقت حدود چهل و سه سال ما پاسخ به سؤالات مردم بدهيم، دشمن‌ها نمي‌گذاشتند، هومان مي‌‌‌‌‌كردند، از رده خارج‌مان مي‌‌‌كردم، در عين اين‌كه اين كار را در اين ارتباط نكردند مي‌‌‌بينيد باز هم دوست ندارد ما در رده باشيم. بهر حال اميدواريم خداي‌تعالي ما را متصّل به خاندان عصمت و طهارت و قرآن و اهل‌بيت قرار بدهد، بگوييم الحمدللّه الذي هدانا لهذا و ما كنّا لنتهدي لو لا ان هدانا اللّه. خدا را شكر مي‌‌كنيم كه خدا ما را هدايت كرد به اين راه و اگر خودمان بوديم هيچ وقت هدايت به اين راه نمي‌شديم ان‌شاءاللّه روز عيد غدير هر كجا كه هستيد جشني بگيريد، هر چه مي‌‌توانيد خرج كنيد، هر چه مي‌‌توانيد فعاليت كنيد و ديشب بعد از آن جلسه دعاي ديروز، من يك كار خيلي كم‌ارزشي از نظر خودم يعني چون كار من بوده خيلي، ولي از نظر ارتباطش با خداي‌تعالي اين ترجمه قرآن را چاپ كرده بودند، يك جلدش را ديشب براي من آوردند، خيلي خوشحال شدم حتي يك مقداري ديشب از خوشحالي خوابم نبرد و ان‌شاءاللّه تا عيد غدير به ما وعده كردند كه بقيّه‌اش را يا لااقل يك مقداري به ما برسانند به آن‌هايي كه قرآنشان را تمام آوردند دادند حتّي يك جزوه هم كم ندارد، به آن‌ها يك قرآن هديه مي‌‌شود ان‌شاءاللّه اسامي‌شان نوشته شده، تشريف بياورند قرآنشان را روز عيد غدير بگيرند، البته از دفاتر مي‌‌توانند بگيرند حالا مشهد نمي‌دانم چون دور است نمي‌دانم برسند يا نرسند بهر حال ان‌شاءاللّه محفوظ است و سايرين ان‌شاءاللّه آن‌ها هم از اين قرآن بگيرند، اين قرآن و ترجمه خيلي رويش زحمت كشيده شده، خود شماها زياد زحمت كشيديد، مطالعه كرديد خوانديد و هم CDاش هست با ترجمه خوب و قرائت خوب و هم خدمت شما عرض شود قرآنش را به شما هديه مي‌‌دهيم و ان‌شاءاللّه اميدواريم كه كوشش كنيد، خواهش من مي‌‌كنم خدايا تو شاهد باش من روز قيامت مي‌‌گويم كه از دوستانم خواهش كردم كه قرآن زياد بخوانيد، متوجّه معناي قرآن باشيد، متوجّه برداشت‌هايتان باشيد، فكر نكنيد كه ما برداشت‌هاي شما را توجّه به آن نكرديم، نه، تمامش بايگاني مي‌‌شود و ان‌شاءاللّه از آن استفاده خواهد شد منتها آني كه مقصود ماست اين است كه شماها كار بكنيد روي برداشت‌ها، روي آيات قرآن فكر بكنيد و برداشتي داشته باشيد و اينطور مسامحه نسبت به قرآن نكنيد كه به نظر من اگر شخصي كه به مكّه نمي‌رود به او مي‌‌گويندمت يهودياً او نصرانياً و كسي كه امام زمانش را نشناخته مي‌‌گويند مات ميتة جاهليهكسي كه قرآن را سبك بشمارد، علاوه بر آن‌كه همه‌ي اين‌ها را دارد روز قيامت قرآن مي‌‌آيد شكايت مي‌‌كند، قرآن هم فكر نكنيد حالا قرآن چه شكايتي دارد؟ كاغذ است و مركّب، اين قرآن در قلب علي بن ابي‌طالب است. در قلب پيغمبر است، در قلب ائمه‌اطهار است، همه‌ي اين‌ها شاكي از شما هستند كه خدايا اين قرآن را به آن توجّه نكردند، هر چه داريد ان‌شاءاللّه در زير سايه‌ي قرآن باشد و ان‌شاءاللّه اميدواريم همه‌تان موفق باشيد.

نسئلك اللّهم و ندعوك باعظم اسمائك و بمولانا صاحب الزمان يا اللّه و يا اللّه و يا اللّه و يا اللّه و يا اللّه و يا اللّه يا اللّه خدايا ظهر جمعه است، ظهر عيد قربان است، اين دو تا عيدي ما را خدايا جمع كن فرج امام زمان ما را همين امروز مقرّر بفرما، خدايا ما را به امام زمانمان نزديك بفرما، پروردگار قلب مقدسش را از ما راضي بفرما، معرفت آن حضرت را به ما مرحمت بفرما، قلب ما را مملو از محبّت آن حضرت بفرما، پروردگار امام زمانمان را از غربت خارج بفرما، خدايا امام زمانمان را به آبروي ولي‌عصر به آبروي خود  آن حضرت قسمت مي‌‌دهيم هر چه زودتر موفق به ايجاد عدل و داد در كره‌ي زمين بفرما، پروردگارا مرض‌هاي روحي‌مان شفا عنايت بفرما، مريض‌هاي منظور، مريض منظور الساعه لباس عافيت بپوشان، امواتمان غريق رحمت بفرما، خدايا كساني كه از نزديكان و تازه از دار دنيا رفتند مادر خانم آقاي فاني و پدر خانم آقاي عرضي، آقاي ميري خدايا غريق رحمت بفرما. عاقبت امرمان ختم بخير بفرما. و عجل اللّه في فرج مولانا. 

 

جهت دانلود صوت اینجا کلیک کنید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *