۱ جمادی الثانی ۱۴۲۰ – معنای کوثر و اثرات آن در عالم

اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌.

الحمد لله‌ و الصلاة‌ و السلام‌ علي‌ رسول‌ الله‌ و علي‌ آله‌ آل‌ الله‌ لا سيما علي‌ بقية‌ الله‌ روحي‌ و ارواح‌ العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفداه‌ و اللعنة‌ الدائمة علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الان‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌، بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌. انا اعطيناك‌ الكوثر، فصل‌ لربك‌ وانحر ان‌ شانئك‌ هو الابتر.

اين‌ دو سه‌ شب‌ انشاء الله‌ درسي‌ كه‌ ما از كوثر پيغمبر اكرم‌، از كوثر خداي‌ تعالي‌، از كوثر عالم‌ وجود مي‌گيريم‌ مطالبي‌ باشد كه‌ ديشب‌ اشاره‌ كردم‌ و امشب‌ هم‌ به‌ بعضي‌ از نكات‌ باطن‌ اين‌ سورة‌ مباركه‌ اشاره‌ مي‌كنم‌ و انشاء الله‌ فردا شب‌ هم‌ كه‌ شب‌ شهادت‌ حضرت‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها است‌ و بي‌ لياقتي‌ بشر لااقل‌ در اون‌ زمان‌ سبب‌ شد كه‌ خداي‌ تعالي‌ اين‌ كوثر را زود از ما بگيرد و عمر شريفش‌ در دنيا كوتاه‌ باشد. اونقدر اين‌ سورة‌ مباركه‌ حرف‌ دارد كه‌ اگر سالها انسان‌ بخواد درباره‌اش‌ صحبت‌ كند شايد اگر ما نتونيم‌ افراد دانشمند، بزرگ‌، لااقل‌ راسخين‌ در علم‌ كه‌ تفسير و تعيين‌ و متون‌ قرآن‌ را مي‌دانند اونها مي‌تونند درباره‌اش‌ صحبت‌ كنند. يك‌ مطلبي‌ كه‌ انشاء الله‌ امشب‌ به‌ عنوان‌ درس‌، به‌ عنوان‌ تعليم‌ حقايق‌ عرض‌ مي‌شود اين‌ است‌ كه‌ اگر خداي‌ تعالي‌ به‌ شما نعمتي‌ عنايت‌ كرد قدر اون‌ نعمت‌ را با شكرتون‌ بدانيد. اگر خداي‌ تعالي‌ به‌ شما يك‌ نعمتي‌ كه‌ از نظر خودتون‌ نعمت‌ است‌ و اگر متوجه‌ نيستيد خداي‌ تعالي‌ به‌ شما تذكر مي‌دهد اين‌ نعمت‌ را پيدا كرديد، داشتيد خدا بهتون‌ عنايت‌ كرد از كارهايي‌ كه‌ بايد بكنيد اين‌ است‌ كه‌ نماز بخوانيد، نماز خيلي‌ بهترين‌ موضوع‌ است‌. خيلي‌ كار خوبي‌ است‌. همه‌ چي‌ دارد نماز. لذا وقتي‌ خداي‌ تعالي‌ به‌ پيغمبر مي‌فرمايد انا اعطيناك‌ الكوثر، بعد مي‌فرمايد فصل‌، نماز بخوان‌. نماز شكر بخوان‌. ركوع‌ كن‌، سجده‌ كن‌.

 يك‌ حقايقي‌ خداي‌ تعالي‌ توي‌ نماز قرار داده‌ يك‌ مطالبي‌ توي‌ نماز هست‌ كه‌ اگر ما درست‌ اون‌ نماز را بخونيم‌ هم‌ معراج‌ مي‌ريم‌، هم‌ گناهانمون‌ را ترك‌ مي‌كنيم‌ هم‌ از گناه‌ بدمون‌ مي‌ياد هم‌ به‌ واجباتمون‌ عمل‌ مي‌كنيم‌، هم‌ رشد مي‌كنيم‌ هم‌ به‌ كمال‌ مي‌رسيم‌، هم‌ به‌ همة‌ حقايق‌ و حكمت‌ خواهيم‌ رسيد. نماز. ما كه‌ هر روز داريم‌ نماز مي‌خويم‌. اينها نماز نيست‌. اينها اداي‌ نمازه‌، اداي‌ نمازگزاران‌ را درمي‌ ياريم‌. نماز اون‌ نمازي‌ است‌ كه‌ ائمة‌ اطهار عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ مي‌خوندند. همين‌ اندازه‌اي‌ كه‌ باز طبق‌ عرايض‌ ديشبم‌ كه‌ به‌ ما رسيده‌ نه‌ اون‌ نمازي‌ كه‌ در قلبشون‌ و ارتباطشون‌ با پروردگاره‌. نمازي‌ كه‌ با انس‌ با پروردگار انسان‌ مي‌خونه‌. اين‌ مراحل‌ تزكية‌ نفس‌ همه‌اش‌ براي‌ اين‌ است‌ كه‌ خودتون‌ را به‌ قرب‌ به‌ پروردگار برسونيد. قرب‌ يعني‌ چه‌؟ شما مي‌گيد تقرب‌ عن‌ الي‌ الله‌ يعني‌ براي‌ نزديك‌ شدن‌ براي‌ خدا. خدا مگر كجاست‌ كه‌ شما مي‌خواييد براش‌ نزديك‌ بشيد؟ خدا كه‌ مكان‌ نداره‌. براي‌ اين‌ كه‌ روحتون‌ با خدا نزديك‌ بشه‌، سنخيت‌ پيدا كنه‌، صفات‌ حميدة‌ پروردگار در شما به‌ وجود بياد. اگر شما با دوستتون‌ در يكي‌ از صفات‌ حميده‌ يا رزيله‌ اختلاف‌ داريد شما مثلا سخييد او بخيله‌ مي‌گيد او از من‌ دوره‌ با من‌ نمي‌تونه‌ رفاقت‌ داشته‌ باشه‌. چرا؟ بخاطر اين‌ كه‌ در يكي‌ از صفات‌ با هم‌ هماهنگ‌ نيستيد. نزديك‌ به‌ هم‌ نيستيد. اگر در تمام‌ صفات‌ روحي‌ انسان‌ با خداي‌ تعالي‌ نزديك‌ بشه‌ قرب‌ به‌ خدا پيدا كرده‌. شما مي‌گيد وضو مي‌گيرم‌ تقرب‌ الي‌ الله‌. خوب‌ چرا نزديك‌ نشدي‌ به‌ خدا؟ نماز مي‌خونم‌ قربتا الي‌ الله‌، خوب‌ قربت‌ از قرب‌ يعني‌ نزديك‌، نزديك‌ شدن‌ به‌ خدا. خوب‌ چه‌ جوري‌ نزديك‌ شدي‌ به‌ خدا؟ تو نماز كه‌ راه‌ نرفتي‌! توي‌ نماز كه‌ كاري‌ نكردي‌ كه‌ نزديك‌ بشي‌!

 نزديك‌ شدن‌ به‌ خدا يعني‌ قبل‌ از نمازت‌ اگر صفت‌ رذيله‌اي‌ داشتي‌ بعد از نماز ديگه‌ نداشته‌ باشي‌. يك‌ قدمي‌ بردار به‌ طرف‌ خدا. اگر يك‌ صفت‌ حميده‌اي‌ نداشتي‌ از اون‌ صفات‌ الهي‌ كه‌ فرمود تخلقوا باخلاق‌ الله‌ به‌ اخلاق‌ خدا تخلق‌ پيدا كنيد، خلقتتون‌، خلقتون‌ با خدا و ارتباط‌ با خدا باشند شما كه‌ در نماز فرقي‌ نكرديد، پس‌ نمازتون‌ هم‌ قبول‌ نشده‌. اين‌ را شما بدونيد هي‌ هم‌ دعا نكنيد خدايا نماز ما را قبول‌ كن‌. وقتي‌ قبول‌ نمي‌شه‌، نمي‌شه‌ ديگه‌. نمازي‌ كه‌ ديشب‌ گفتم‌ به‌ اندازة‌ سبحانه‌ شما را سير نمي‌كنه‌، صبح‌ بلند مي‌شي‌ هم‌ نماز مي‌خوني‌ هم‌ صبحانه‌ مي‌خوري‌. صبحانه‌ را كه‌ مي‌خوري‌ خوب‌ مي‌فهمي‌ كه‌ سير شدي‌، اما نماز را هم‌ مي‌فهمي‌ كه‌ روحت‌ سير شد؟ يك‌ چيزي‌ به‌ خودش‌ گرفت‌، يك‌ قدرتي‌ گرفت‌، يك‌ قوه‌اي‌ گرفت‌. صفت‌ رزيله‌اي‌ از تو رفع‌ شد، يك‌ صفت‌ حميده‌اي‌ در تو اضافه‌ شد. نه‌. نماز صبح‌ با اون‌ كسالت‌ مگر كاري‌ مي‌تونه‌ بكنه‌! من‌ خودم‌ يك‌ وقتي‌ نماز صبح‌ را مي‌خوندم‌، البته‌ سنم‌ كم‌ بود در اون‌ موقعها يك‌ كسي‌ را خيلي‌ دوست‌ داشتم‌، اون‌ شب‌ رفته‌ بود به‌ مسافرت‌ شب‌ تا صبح‌ هميجور تو فكرش‌ بودم‌ خوابم‌ هم‌ نمي‌برد. نماز صبح‌ را كه‌ خوندم‌ در تشهد گفتم‌ چرتم‌ مي‌زد، هم‌ چنين‌ هوشم‌ مي‌برد و اينها. اشهد ان‌ لا اله‌ الله‌ ديدم‌ مثل‌ اين‌ كه‌ يك‌ كسي‌ مي‌گه‌اي‌ دروغگو. گفتم‌ همچين‌ از خواب‌ پريدم‌. مي‌دونيد چرا دروغگو بودم‌؟ براي‌ اين‌ كه‌ من‌ در اشهد ان‌ لا اله‌ الا الله‌ مي‌گم‌ لا اله‌ الا الله‌ يعني‌ نه‌ محبوبي‌ غير از خدا، نه‌ رازقي‌ غير از خدا، نه‌ كمك‌ و ياري‌ غير از خدا، هيچ‌ كمك‌ و ياري‌ من‌ غير از خدا من‌ ندارم‌. ديشب‌ تا صبح‌ خوابت‌ نبرده‌ براي‌ دوستت‌. حالا كه‌ موقع‌ خدا شده‌، داري‌ چرت‌ مي‌زني‌. رفتم‌ پيش‌ استادم‌، مرحوم‌ حاج‌ ملا آقاجان‌ گفتم‌ ما امروز، واقعا اينطوره‌. خيال‌ نكنيم‌ كه‌ اينها نمازه‌ ماها مي‌خونيم‌. يك‌ مشت‌ دروغ‌ تحويل‌ خدا مي‌ديم‌ و مي‌ياييم‌ اينور. دروغ‌، از همان‌ اولي‌ كه‌ شروع‌ مي‌كنيم‌. دروغ‌ مي‌گيم‌. يكي‌ دو تاش‌ را من‌ مي‌گم‌. شما تنها خدا را عبادت‌ مي‌كنيدها؟

 اياك‌ نعبد، شما تنها از خدا حرف‌ گوش‌ مي‌كنيد؟ شما تنها از خدا كمك‌ مي‌خواييد؟ نه‌ جدا ببينيد دروغ‌ مي‌گيم‌ به‌ خدا يا نه‌؟ شما وقتي‌ الله‌ اكبر تكبيرة‌ الاحرام‌ را مي‌گيد همة‌ چيزها را با اون‌ دستتون‌ مي‌ريزيد پشت‌ سرتون‌ و فقط‌ خدا را مي‌پرستيد؟ شما وقتي‌ مي‌گيد اشهد ان‌ لا اله‌ الا الله‌ وحده‌ لا شريك‌ له‌ واقعا هيچ‌ معبودي‌، هيچ‌ خداي‌، هيچ‌ محبوبي‌ جز خدا نداريد؟ اينجوري‌ نيستيم‌ ما. يك‌ مشت‌ دروغ‌ تحويل‌ خدا، اون‌ وقت‌ مي‌گيم‌ ما چرا به‌ آسمان‌ نمي‌ريم‌؟ چرا ما نشاط‌ نداريم‌؟ خوب‌ براي‌ دروغ‌ گفتن‌ آدم‌ نشاط‌ نداره‌. هر چه‌ هم‌ آدم‌ دروغ‌ گويي‌ باشه‌. ديشب‌ گفتم‌ روز قيامت‌ هم‌ مي‌خواييم‌ همين‌ دروغها را تحويل‌ خدا بديم‌. خدا هم‌ در دهنمون‌ را مي‌بنده‌. در صحراي‌ محشر باز تكرار مي‌كنم‌ خيلي‌ بده‌ كه‌ يك‌ كسي‌ را بيارن‌ كه‌ دهنش‌ را بسته‌ باشن‌. براي‌ اين‌ كه‌ اين‌ دروغ‌ مي‌گه‌. نكنيم‌، نباشيم‌ اينطور. دستشون‌ اختياري‌ نداره‌، اراده‌اي‌ نداره‌ او راست‌ مي‌گه‌. فتكلمنا ايديهم‌. پاش‌ چون‌ تا حالا حرف‌ دروغ‌ نزده‌،عادت‌ به‌ دروغ‌ نكرده‌، پاش‌ هم‌ راست‌ مي‌گه‌. نماز را يك‌ نماز حسابي‌ بخونيم‌. وقتي‌ مي‌گيم‌ الله‌ اكبر واقعا تمام‌ چيزها را پشت‌ سر بريزيم‌ و خدا را در مقابل‌ چشممون‌ قرار بديم‌. اگر اينجوري‌ شديم‌ شب‌ خوابمون‌ نمي‌بره‌ تا نماز شب‌ درست‌ و حسابي‌ نخونيم‌. بعضي‌ از دوستان‌ مي‌گن‌ چرا نماز شب‌ كسليم‌؟ براي‌ اين‌ كه‌ با خدا حرف‌ نمي‌زنيم‌ با خدا مأنوس‌ نيستيم‌، والا انسان‌ دوستي‌ داشته‌ باشه‌، محبوبي‌ داشته‌ باشه‌، اون‌ هم‌ محبوبي‌ كه‌ رحمانه‌، رحيمه‌، روزي‌ مي‌ده‌، همة‌ قدرتها در اختيار اوست‌. وجودي‌ است‌ كه‌ پشت‌ انسان‌ را داره‌. انسان‌ بهش‌ مي‌تونه‌ تكيه‌ بكنه‌، توكل‌ بكنه‌. تسليم‌ در مقابل‌ او باشه‌. همه‌ چي‌ در اختيار انسان‌ گذاشته‌ و مي‌گذراه‌. قبل‌ از اين‌ كه‌ تو متولد بشي‌ غذات‌ را درست‌ كرده‌، بهترين‌ غذا كه‌ شير مادر باشه‌ و همانطور تو را تربيت‌ كرده‌، پرورش‌ كرده‌، مثل‌ حيوانات‌ تو را قرار نداده‌ كه‌ وجودتون‌، وجود براي‌ ديگر باشه‌. براي‌ خودش‌ تو را خلق‌ كرده‌. خلقت‌ الاشياء لاجلك‌ و خلقتك‌ لاجلي‌. همة‌ چيزها را من‌ براي‌ تو خلق‌ كردم‌. انسان‌ براي‌ خدا خلق‌ شده‌. هر چه‌ از انس‌ با خدا دور باشيد همان‌ اندازه‌ از انسانيت‌ دوريد. اين‌ را بدونيد. هر چه‌ بيشتر با پروردگارتون‌ مأنوس‌ باشيد، بيشتر به‌ انسانيت‌ نزديكيد. انسان‌ خدا ما را خلق‌ كرده‌. خلقتك‌، ببينيد خلقتك‌ يعني‌ خلقت‌ كردم‌ براي‌ خودم‌. واصطنعتك‌ لنفسي‌، خوشا به‌ حال‌ اونها. به‌ حضرت‌ موسي‌ خداي‌ تعالي‌ مي‌گه‌ واصطنعتك‌ لنفسي‌. بعضيها را خدا ساخته‌ براي‌ خودش‌. بعضيها را خلق‌ كرده‌ براي‌ خودش‌، بعضيها را ساخته‌ براي‌ خودش‌.

 يك‌ كاري‌ بكنيد خدا شما را بسازه‌، رب‌ شما باشه‌، تحت‌ تربيت‌ الهي‌ باشيد. اختيار بهتون‌ داده‌ كه‌ شما، احترامتون‌ كرده‌. مثل‌ حيوانات‌ شما را اختيار نمي‌داد براي‌ خودش‌ يا براي‌ هر چي‌ شما را خلق‌ مي‌كرد، نه‌. اختيار داده‌، احترام‌ داده‌. اختيار بهتون‌ داده‌ كه‌ شما خودتون‌ بريد به‌ طرف‌ خدا. قدر خدا را بدونيد. واصطنعتك‌، من‌ گاهي‌ اين‌ جمله‌ را كه‌ با خودم‌ فكر مي‌كنم‌، مي‌گم‌ خوش‌ به‌ حال‌ حضرت‌ موسي‌. حضرت‌ موسي‌ را خدا ساخت‌ براي‌ خودش‌. واصطنعتك‌ لنفسي‌. اون‌ وقت‌ بعد مي‌فرمايد كه‌ چطور شد كه‌ من‌ تو را ساختم‌ براي‌ خودم‌. از مادر كه‌ متولد مي‌شه‌ تو اون‌ وضع‌ فرعون‌ و فرعونياني‌ كه‌ بچه‌هاي‌ شير خوار را مي‌كشتن‌ اين‌ يكي‌ را تو دامن‌ فرعون‌، چون‌ دامن‌ فرعون‌ دامن‌ تربيت‌ يك‌ پدر يا حتي‌ يا ناپدري‌ حتي‌ نبود. دامن‌ دشمن‌ بود. فقط‌ بايد خدا اونجا كار بكنه‌ تا او اونجا بزرگ‌ بشه‌. خدا بايد عقل‌ فرعون‌ را بگيره‌. اين‌ بچه‌ محبتي‌ در دل‌ فرعون‌ پيدا كنه‌. حضرت‌ آسيه‌، سلام‌ الله‌ عليها كه‌ از بانوهاي‌ بسيار پر عظمت‌ است‌ و حجت‌ است‌ بر همة‌ زنهاي‌ عالم‌ زنهايي‌ كه‌ مي‌گن‌ آقا اين‌ شوهرمون‌ نمي‌گذاره‌ ما واجبات‌ را انجام‌ بديم‌. شوهرمون‌ نمي‌گذاره‌ ما خوب‌ بشيم‌، شوهرمون‌ به‌ طرف‌ فساد مي‌كشون‌، نوار مي‌ياره‌ مي‌گذاره‌ نمي‌دونم‌ فيلمهاي‌ نمي‌دونم‌ مزخرف‌ مي‌ياره‌ تو خونه‌ مي‌زاره‌ من‌ هم‌ زنم‌ نمي‌تونم‌ هيچ‌ كاري‌ بكنم‌ خداي‌ تعالي‌ آسيه‌ را تو خونة‌ فرعون‌ قرار داده‌، يك‌ خانم‌ كلاش‌ حسابي‌ پشم‌ داشت‌. چون‌ در مقابل‌ فرعون‌ يك‌ كسي‌ بتونه‌ دينش‌ را حفظ‌ كنه‌ خيلي‌ عظمت‌ داره‌. فرعون‌ با اون‌ قدرت‌. كه‌ خداي‌ تعالي‌ مي‌فرمايد ان‌ فرعون‌ علي‌ في‌ الارض‌. در روي‌ كرة‌ زمين‌ برجستگي‌ ظاهري‌ پيدا كرده‌، تسلط‌ پيدا كرده‌. همة‌ كارها را مي‌تونه‌ بكنه‌، فقط‌ نمي‌تونه‌ از قدرت‌ زنش‌ اون‌ هم‌ در راه‌ ايمانش‌ جلوگيري‌ كنه‌. خيلي‌ عجيبه‌. زنهايي‌ كه‌ يك‌ خرده‌ حجابشون‌ خوبه‌ خجالت‌ مي‌كشن‌ برن‌ توي‌ زنهاي‌ بي‌ حجاب‌ و حال‌ اين‌ كه‌ اونها بايد خجالت‌ بكشن‌ اينها ضعفشون‌، اينها ضعيفن‌ اينها بشكند. توي‌ زنهاي‌ پر ارزش‌ دنيا قبل‌ از اسلام‌ و قبل‌ از صديقة‌ كبري‌ سلام‌ الله‌ عليها چهار تا زنند، يكي‌ حواست‌. خوب‌ حوا مادر، يعني‌ به‌ اصطلاح‌ همدوش‌ پيغمبره‌! و همدوش‌ پيغمبري‌ مثل‌ حضرت‌ آدمه‌، حوا هست‌، مريم‌ هست‌ مادر حضرت‌ عيسي‌، خديجة‌ كبري‌ است‌ همسر پيغمبر. و يكي‌ هم‌ آسيه‌ زن‌ فرعون‌. ببينيد حضرت‌ موسي‌ را قبل‌ از اين‌ كه‌ بياد تو خانة‌ فرعون‌ آسيه‌ را هم‌ خدا اونجا قرار داده‌. به‌ احتمال‌ قوي‌ اونچنان‌ انس‌ با پروردگار آسيه‌ داره‌ كه‌ مي‌گه‌ كه‌ خدا يك‌ خونه‌ بساز مي‌خوام‌ بيام‌ خيليه‌ها! براي‌ من‌ يك‌ خونه‌ در بهشت‌ بساز كه‌ من‌ دارم‌ مي‌يام‌. ببينيد چقدر اين‌ زن‌ انسش‌ با خدا زياده‌، چقدر محبوبة‌ خداست‌. اين‌ در آية‌ قرآنه‌. كدام‌ يكي‌ از ماها مي‌تونيم‌ يك‌ همچي‌ حرفي‌ بزنيم‌ خدايا در بهشت‌ ما را حالا معلوم‌ نيست‌ كجا مي‌خواد ببره‌، در بهشت‌ يك‌ خونه‌اي‌ بساز من‌ اومدم‌. رب‌ ابن لی بيتا‌ في‌ الجنه‌، عين‌ كلام‌ قرآنه‌ خدا نقل‌ مي‌كنه‌. نمي‌گيم‌ بي‌ ادبي‌ كرد. نه‌، رو محبته‌، رو انسه‌. رب‌ ابن لی بيتا في‌ الجنه‌. ديگه‌ حوصله‌ام‌ از فرعون‌ و كارهاش‌ سر آمده‌. حضرت‌ موسي‌ را هم‌ كه‌ بزرگش‌ كرديم‌ و تحويلش‌ داديم‌. حضرت‌ موسي‌ خوب‌ آمده‌ توي‌ جامعه‌ همه‌ دوستش‌ دارند مخصوصا بني‌ اسرائيل‌ خيلي‌ بهش‌ علاقه‌ دارند بعد خداي‌ تعالي‌ فرستادش‌ پيش‌ شعيب‌. شعيب‌ تربيتش‌ كرد. هشت‌ سال‌ در محضر شعيب‌ ماند. هر جا هم‌  كه‌ از علمي‌، دانشي‌ خبري‌ مي‌شد كه‌ حضرت‌ موسي‌ مي‌تونست‌ استفاده‌ مي‌كرد فورا هم‌ خداكمكش‌ مي‌كرد هم‌ خودش‌ مي‌دويد. با اين‌ سستيهاي‌ ماها ما مي‌تونيم‌ به‌ كمال‌ برسيم‌! راه‌ دور حركت‌ كرده‌ آمده‌ خودش‌ را مي‌خود به‌ خضر برسونه‌.حضر خضر هم‌ سرش‌ را انداخته‌ پايين‌ اينها عبور كردند اصلا متوجه‌ نشدند كه‌ خضره‌. ماهي‌ را گذاشته‌ بود اونجا ماهي‌ حياتي‌ كه‌ خودش‌ گرفت‌ و وارد آب‌ شد. بعدي‌ كه‌ يوشع‌ بهش‌ گفت‌ كه‌ اونجا ماهي‌ حيات‌ گرفت‌ به‌ خودش‌، حضرت‌ موسي‌ گفت‌ همانجا بايد ما بريم‌ و از حيات‌ معنوي‌ استفاده‌ كنيم‌.

 برگشت‌ آمد ديد حضرت‌ خضر اونجاست‌. اگر يك‌ مقداري‌ پست‌ و مقام‌ داشته‌ باشيم‌ها، يك‌ مقامي‌ داشته‌ باشيم‌ يك‌ شخصيتي‌ داشته‌ باشيم‌، يك‌ اداره‌اي‌ ما را به‌ عنوان‌ يك‌ رئيسي‌، معاون‌ رئيسي‌ قبول‌ كرده‌ باشه‌، حاضر نيستيم‌ به‌ اين‌ آسونيها زير بار تعليمات‌ معنوي‌ بريم‌. حضرت‌ موسي‌ است‌. پيغمبر اولي‌ العظم‌ خداست‌. كسي‌ است‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ اين‌ همه‌ بهش‌ محبت‌ كرده‌. ولي‌ چون‌ مي‌خواد خدا بسازدش‌ براي‌ خودش‌. واصطنعتك‌ لنفسي‌.‌ بسازدش‌ براي‌ خودش‌. مي‌ياد خواهش‌ مي‌كنه‌، تمنا مي‌كنه‌، هر چي‌ حضرت‌ خضر بهش‌ مي‌گه‌ كه‌ انك‌ لن تستطيع‌ معی صبرا‌ تو نمي‌توني‌ با من‌ صبر كني‌، برو رد كارت‌. مي‌گه‌ كه‌ ستجدني‌ انشاء الله‌ صالحا، خواهي‌ ديد كه‌ من‌ صبر مي‌كنم‌. اين‌ امتحانات‌ مشكل‌ را جلوي‌ پاش‌ مي‌اندازه‌. قبول‌ مي‌كنه‌. ببينيد استفاده‌ بكنه‌، هل‌ اتبعني‌ تعلمني‌ مما علمت‌ رشدا، هل‌ اتبعك‌ علي‌ ان‌ تعلمني‌ مما علمت‌ رشدا، اينجوري‌ مي‌گه‌، مي‌گه‌ من‌ پيروي‌ از عقل‌ تو بدارم‌. تا از اون‌ علومت‌ استفاده‌ بكنم‌، رشدي‌ پيدا بكنم‌  كمالي‌ برسم‌، ببينيد چقدر ارزش‌ داره‌ اين‌ رشدشون‌ و كمالشون‌ براي‌ بودن‌. اينجوري‌ بوده‌. تا اين‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ مي‌تونه‌ بگه‌ و استعمت‌ و نفسي‌. بينيد چه‌ انسي‌ با خدا داره‌! انسش‌ اونقدر زياده‌، اين‌ انس‌ حتي‌ قبل‌ از بعثتشه‌. قبل‌ از بعثتشه‌. خدا وقتي‌ كه‌ ازش‌ سؤال‌ مي‌كنه‌ كه‌ چيه‌ تو دستت‌؟ مي‌گه‌ اني‌ عصاي‌ و توكل‌ عليها و احش‌ بها غنمي‌… مي‌خواد همين‌ جور صحبت‌ كنه‌ با خدا. ماها يك‌ ذره‌ دعا مي‌خونيم‌ خسته‌ مي‌شيم‌ مي‌گذاريم‌ كنار. براي‌ چي‌؟ براي‌ اين‌ كه‌ نمي‌دونيم‌ چكار مي‌كنيم‌. خيلي‌ آدم‌ خوبي‌ باشيم‌ براي‌ ثوابش‌ دعا مي‌خونيم‌. دعاي‌ كميل‌ چرا مي‌خونيد؟ ثواب‌ داره‌. دعاي‌ ندبه‌ را براي‌ چي‌ خوندي‌؟ ثواب‌ داره‌. ثواب‌ چي‌ هست‌؟ نمي‌دونم‌. ثواب‌ با صاد يا ث‌ سه‌ نقطه‌ است‌ يا سينه‌؟ هر چي‌ هست‌. ثواب‌ يعني‌ يك‌ چيزي‌ كه‌ انسان‌ را به‌ خدا نزديك‌ بكنه‌. مأنوس‌ با خدا بشيم‌.

 به‌ اون‌ حقيقت‌ مي‌رسه‌، اين‌ را مي‌گن‌ ثواب‌ يعني‌ حق‌، حقيقت‌. اين‌ را مي‌گن‌ يعني‌ اونچه‌ كه‌  بهش‌ مي‌رسه‌ مي‌شه‌ اجر. با ث‌ سه‌ نقطه‌ باشه‌ مي‌شه‌ اجر مزد، مزد كار. خوب‌. اگر مي‌خواييد خدا شما را براي‌ خودش‌ بسازدتون‌ نماز بخونيد. نماز خوندن‌ انسان‌ را مي‌سازه‌. منتهي‌ نماز درسته‌ عرض‌ كردم‌ اين‌ نمازهاي‌ ماها نه‌. نماز واقعي‌. ان‌ الصلاة‌ تنهی عن‌ الفحشاء و المنكر. الصلاة‌ قربان‌ كل‌ تقي‌، الصلاة‌ معراج‌ المؤمن‌ اين‌ همه‌ روايتي‌ كه‌ دربارة‌ نماز هست‌. پيغمبر اكرم‌ را خدا بهش‌ كوثر داده‌. كوثر يعني‌ خير كثير. يعني‌ هر چي‌ خوبي‌ تصور بكني‌ با اين‌ فاطمه‌ بهت‌ دادند، خدا بهت‌ داده‌. من‌ اگر فرصت‌ بكنم‌ مي‌گم‌ كه‌ هر چه‌ پيغمبر اكرم‌ از دنيا و آخرت‌ بهره‌ برد از اين‌ كوثر بود. حالا فرصتش‌ نيست‌، هر چه‌ بهره‌ برد. هر چه‌ موفقيت‌ داشت‌. از كوثرش‌ بود. يعني‌ خود كوثر هم‌ معناش‌ همينه‌. حالا كه‌ ما بهت‌ كوثر داديم‌، حالا كه‌ به‌ شما خداي‌ تعالي‌ كوثر داده‌، مي‌گيد به‌ ما هم‌ كه‌ كوثر داده‌؟ يك‌ دختر داده‌ مثلا اسمش‌ را گذاشتيد كوثر، نه‌ اين‌ اسميه‌. كوثر چيه‌؟ كوثر از اين‌ حقايقي‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ به‌ وسيلة‌ فرزندان‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها در لابه‌ لاي‌ اين‌ كتابها ،اين‌ معارف‌ كه‌ شما را آورده‌ اينجا نشونده‌. شما شديد شيعه‌. خيلي‌ راه‌ دوره‌ تا انسان‌ برسه‌ به‌ شيعه‌ بودن‌. خيلي‌ راهه‌. از بي‌ ديني‌، بايد انسان‌ قدمهاي‌ بلندي‌ برداره‌ تا برسه‌ به‌ اينجا كه‌ شما رسيديد و شما هستيد. اين‌ را قدر بدونيد. اين‌ كوثره‌. كوثري‌ است‌ كه‌ به‌ شما خدا عنايت‌ كرده‌.  حالا چكار بايد بكنيد فصّل‌ همانكاري‌ كه‌ به‌ پيغمبر گفتند به‌ شما هم‌ مي‌گن‌. حالا كه‌ ما شيعه‌ شديم‌، حالا كه‌ ما در خانة‌ اهل‌ بيت‌ را بلد شديم‌ حالا كه‌ ما دستمون‌ به‌ در خانة‌ اهل‌ بيت‌ رسيد، حالا كه‌ ما دستمون‌ به‌ دامن‌ فاطمة‌ زهرا بند شده‌ چكار كنيم‌؟ نماز بخونيد. نماز شكر بخونيد.

 عجبا من‌ محب‌ كيف‌ ينام‌. عجب‌ از عاشقي‌ كه‌ خواب‌ كند. با خدا انس‌ داشته‌ باشيد تا ببينيد نماز شب‌ را بلند مي‌شيد يا نه‌. نصف‌ شب‌ انسان‌ بلند شده‌ خوب‌ بيدار شده‌، اين‌ ساعت‌ را نگاه‌ مي‌كنه‌ مي‌بينه‌ هنوز دو ساعت‌ به‌ اذان‌ صبح‌، خوب‌ پا شو نماز شبت‌ را بخون‌ بعد بخواب‌. نيم‌ ساعت‌ نماز شبت‌ را بخوان‌ بعد يك‌ ساعت‌ و نيم‌ ديگه‌ بخواب‌. شيطان‌ مي‌گه‌ نه‌ بابا بگير بخواب‌، خوابت‌ به‌ هم‌ مي‌خوره‌. مثل‌ اين‌ كه‌ آسمان‌ و زمين‌ به‌ هم‌ مي‌خوره‌، خوب‌ بخواب‌.خوابش‌ آدم‌ به‌ هم‌ بخوره‌ چطور مي‌شه‌؟ سرش‌ درد مي‌گيره‌، يكي‌ از رفقا سرم‌ درد مي‌گيره‌. سرت‌ درد مي‌گيره‌ يك‌ قرص‌ بخور. مريض‌ مي‌شم‌، چه‌ بهتر كه‌ در راه‌ خدا و انس‌ با پروردگار تو مريض‌ بشي‌.  مي‌ميرم‌، به‌ به‌ چه‌ عالي‌ مي‌شه‌ كه‌ تو، از زندان‌ دنيا به‌ وسيلة‌ نماز شب‌ تو نجات‌ پيدا كني‌. از اين‌ بدتر كه‌ نيست‌. آقا چه‌ حرفها مي‌زنيد شما، بله‌ راسته‌. راسته‌. چه‌ حرفها مي‌زنيم‌. ولي‌ حرف‌ حسابي‌ همين‌ است‌. دعا راز و نياز كردن‌. چرا حضرت‌ موسي‌ را مي‌گفتند بيا تور، خوب‌ مگر خدا تو مردم‌ هم‌ نبود باهاش‌ صحبت‌ كنه‌، بنشينه‌ يك‌ جايي‌، بايد يك‌ جايي‌ خلوت‌ باشه‌. تو احتياج‌ به‌ خلوت‌ داري‌ نه‌ اون‌. اون‌ همه‌ جا براش‌ خلوته‌، تو احتياج‌، تو هواست‌ پرته‌. پيغمبر اكرم‌ همه‌ جا براش‌ خلوت‌ بود، همه‌ جا هم‌ برش‌ وحي‌ مي‌رسيد. اما حضرت‌ موسي‌ با رسول‌ اكرم‌ همين‌ فرق‌ را داشت‌ او بايد بياد كوه‌ تور. اينجا خلوت‌ با خدا صحبت‌ كنه‌. نصف‌ شب‌ هم‌ خلوته‌. نصف‌ شب‌ بلند شدي‌ همه‌ خوابيده‌اند. تو آهسته‌ پامي‌شي‌ مي‌ري‌ وضوت‌ را مي‌گيري‌ مي‌ياي‌، تو همان‌ رختخوابت‌ هم‌ مانعي‌ نداره‌، نشسته‌ هم‌ مانع‌ نداره‌، هر جوري‌ كه‌ برات‌ ميسره‌، بنشين‌ با خدا حرف‌ بز، صحبت‌ كن‌، نماز بخوان‌ و شكر كن‌ كه‌ خداتو را شيعة‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ قرار داده‌، محبت‌ فاطمة‌ زهرا را در دلت‌ قرار داده‌. فصل‌ لربك‌. ببينيد صّل‌ لربك‌ آدم‌ يك‌ مربي‌ داشته‌ باشه‌ بايد حتما در مقابل‌ تواضع‌ بكنه‌. اون‌ هم‌ مربي‌ مثل‌ خدا. ركوع‌ كن‌، سجده‌ كن‌، سرت‌ را بگذار در نيمه‌هاي‌ شب‌ روز خاك‌، روي‌ مهر هم‌، به‌ هر جهت‌ مهر توبه‌ استثناست‌ ولي‌ اگر بتوني‌ يك‌ جايي‌ توي‌، آقا لباسم‌ كثيف‌ مي‌شه‌، خوب‌ بشه‌. بتكونهش‌ بعدا. يك‌ جاي‌ خلوتي‌، يك‌ جاي‌ خاكي‌ را پيدا كن‌، سرت‌ را بكن‌ تو خاك‌ در مقابل‌ پروردگار بزن‌، لذت‌ ذلت‌ در مقابل‌ خدا كه‌ عين‌ عزّته‌ را بچشي‌.  چرا نمي‌خواي‌ بچشي‌؟ كوچكي‌ در مقابل‌ خداي‌ عظيم‌ را بايد لذتش‌ را درك‌ بكني‌. برسي‌ بجايي‌ كه‌ فتحت‌ باب‌ فهمی بلذيذ مناجاتهم‌. به‌ اونجا بتوني‌ خودت‌ را برسوني‌. انس‌ با پروردگار پيدا كني‌. فصّل‌، پيغمبر اكرم‌ نماز شب‌ برش‌ واجب‌ بود. نه‌ اين‌ كه‌ حالا اگر واجب‌ نبود نمي‌خوند، نه‌ چون‌ خدا بيشتر دوستش‌ داشت‌ به‌ او واجب‌ كرده‌ بود. معناي‌ واجب‌ اينه‌ كه‌اي‌ بندة‌ من‌ خيلي‌ دوستت‌ دارم‌ حتما بيا. حتما بيا و اونهايي‌ كه‌ خدا خيلي‌ دوستشون‌ نداره‌ مي‌گه‌ اگر خواستي‌ بيا، همين‌ جوري‌ نيست‌، شما يكي‌ را دوست‌ داريد مي‌گيد حتما بيا. من‌ كه‌ دعوت‌ مي‌كنم‌ تو حتما بيا. اين‌ معني‌ واجبه‌، يكي‌ را هم‌ نه‌، حالا اگر آمد اشكالي‌ نداره‌، اگر خواستي‌ بيا. نسبت‌ به‌ ماها نباشه‌ مستحبه‌ اگر خواستيه‌. اما او را چون‌ دوستش‌ داره‌، حبيبشه‌، مي‌گه‌ حتما بيا و شما هم‌ كاري‌ بكنيد كه‌ خودتون‌ توي‌ يك‌ راهي‌ خودتون‌ را بياندازيد كه‌ حتما بريد. حتما بريد طرف‌ خدا. خدا هم‌ بهتون‌ بگه‌ كه‌ حتما بيا. اگر يك‌ شب‌ نماز شبشون‌ ترك‌ شد شما روزش‌ كسل‌ باشيد، شما كه‌ چرا من‌ ملاقات‌ با پروردگارم‌ را ترك‌ كردم‌.

 فصّل‌، صبح‌ تا غروب‌ زنده‌ هستي‌، نفس‌ مي‌كشي‌، چشمت‌ بيناست‌ گوشت‌ شنواست‌، زبان‌ گوياست‌، خوب‌ شب‌ براي‌ اين‌ نعمت‌ چكار مي‌خواي‌ بكني‌. اينها همه‌ جزء كوثره‌ها اين‌ را هم‌ بهتون‌ بگم‌. يعني‌ از كوثر منشعب‌ مي‌شه‌. شب‌ چكار مي‌كني‌؟ فصّل‌. نماز شب‌ بخون‌، چون‌ نماز واجب‌ كه‌ حالا حتما بياست‌ و خوب‌ ما هم‌ حتما به‌ زور مي‌ريم‌ به‌ هر حال‌ هر چي‌ باشه‌ اين‌ حتميه‌ و ما هم‌ روي‌ محبت‌، خدا رو محبت‌ به‌ ما گفته‌ حتما بيا.ما روي‌ به‌ اصطلاح‌ بي‌ محبتي‌ كاري‌ را انجام‌ مي‌ديم‌. نماز سر و دست‌ و پا شكسته‌ مي‌خونيم‌. اما اوني‌ كه‌ حتما نگفته‌ ما بايد يك‌ كاري‌ بكنيم‌ حتمي‌ بشه‌. يعني‌ مثل‌ واجب‌ بشه‌ برامون‌ نماز شب‌. كه‌ فتهجد به‌ نافلة‌ لك‌ عسي‌‌ ان‌ يبعثك‌ ربك مقاما محمودا، خدا قول‌ هم‌ نداده‌ براي‌ اين‌ كه‌ خوب‌ حالا ازحالا شروع‌ مي‌كنيد براي‌ اين‌ كه‌ ما را به‌ مقام‌ محمود برسون‌. عسي‌‌ ان‌ يبعثك‌ ربك مقاما محمودا. شما يك‌ تجربه‌ بكنيد از امشب‌ شروع‌ بكنيد به‌ نماز شب‌ خوندن‌ ببينيد زن‌ و بچه‌ اتون‌ از فردا چه‌ جوري‌ هستند؟ همه‌اشون‌ عوض‌ مي‌شن‌، كم‌ كم‌ مي‌بيني‌ ايمان‌ توي‌ زندگيت‌ پيدا شد. اون‌ زن‌ مي‌گه‌ مردي‌ كه‌ نماز شب‌ مي‌خونه‌ چرا من‌ اذيتش‌ كنم‌؟ بچه‌ات‌ مي‌گه‌ اين‌ پدر ما نماز شب‌ خونه‌. من‌ يك‌ نفري‌ را مي‌شناختم‌ خيلي‌ از كارهاش‌ بدم‌ هم‌ مي‌آمد، يك‌ شب‌ يك‌ مسافرتي‌ رفتيم‌ ديديم‌ اين‌ مقيد به‌ نماز شبشه‌ واقعا كلي‌ نظرم‌ نسبت‌ به‌ او فرق‌ كرد و دوستش‌ شدم‌. تغيير مي‌كنه‌، اثر مي‌گذاره‌ و اين‌ را هم‌ تجربه‌ بكنيد سر شب‌ بگيريد بخوابيد تا صبح‌ بعد هم‌ پاشيد يك‌ نماز همچين‌ چرتي‌، نماز صبحتون‌ را بخونيد بعد هم‌ بگيريد بخوابيد. ببينيد زندگيتون‌ چه‌ جوري‌ مي‌شه‌؟ هيچ‌ نمي‌تونيد اينها را تربيتشون‌ كنيد. اينها مي‌خوابند تا ساعت‌ خدمت‌ شما، هشت‌ و نه‌ و نه‌ عبادتي‌، نه‌ دعايي‌، نه‌ به‌ ياد خدايي‌ بعد هم‌ كارهاي‌ ديگر دست‌ و پا گير را انجام‌ مي‌دن‌ و بعد هم‌ فردا هم‌ همين‌ طور. بنابر اين‌ براي‌ نعمتهاي‌ الهي‌ براي‌ محبتهاي‌ الهي‌، براي‌ اين‌ كه‌ از اين‌ كوثري‌ كه‌ خدا به‌ پيغمبر عنايت‌ كرده‌ شما استفاده‌ كرديد فصّل‌، نماز بخونيد و با نماز خودتون‌ را رشد بديد.

 فاطمة‌ اطهر سلام‌ الله‌ عليها حضرت‌ امام‌ حسن‌ و امام‌ حسين‌ ازشون‌ نقل‌ شده‌ كه‌ مي‌فرمودند مادر ما تا صبح‌ مشغول‌ عبادت‌ بود. دعا مي‌كرد، براي‌ همسايه‌ها دعا مي‌كرد. نماز مي‌خوند حتي‌ تورم‌ قدماه‌، اين‌ پاهاش‌ مباركش‌، پس‌ كه‌ روي‌ پا مي‌ايستاد، نماز نشسته‌ نمي‌خوند مثل‌ ماها حالا مي‌خواييم‌ نماز شب‌ بخونيم‌، نشسته‌ بخونيم‌. اين‌ قدر روي‌ پا مي‌ايستاد كه‌ پاهاش‌ ورم‌ مي‌كرد. نمي‌گفت‌ من‌ مريض‌ مي‌شم‌، همه‌اش‌ به‌ ياد خدا بود. حالا نمي‌دونم‌ اين‌ روزها مثل‌ ديروزي‌، امروزي‌ اونطوري‌ كه‌ دربارة‌ زينب‌ كبري‌ نوشته‌اند آيا دربارة‌ ايشان‌ هم‌ بوده‌؟ دربارة‌ زينب‌ كبري‌ نوشته‌اند كه‌ حضرت‌ زينب‌ شب‌ يازدهم‌ محرم‌، امام‌ سجاد مي‌فرمود ديدم‌ نشسته‌ نماز شبش‌ را مي‌خونه‌. هيچ‌ وقت‌ زينب‌ نشسته‌ نماز نخونده‌ معلومه‌ كه‌ تعجب‌ كرده‌ حضرت‌ سجاد عليه‌ السلام‌. آيا مادر شما فاطمة‌ زهرا امشب‌ نماز شبش‌ را نشسته‌ خونده‌؟ خدا لعنت‌ كنه‌ قنفض‌ را در اون‌ دهة‌ فاطميه‌ عرض‌ كردم‌ خيلي‌ دلم‌ مي‌خواست‌ توجه‌ به‌ اين‌ نكتة‌ از مصيبت‌ داشته‌ باشيد كه‌ در خانة‌ فاطمة‌ زهرا توي‌ مسجد باز مي‌شد، اصلا در ديگه‌اي‌ نداشت‌. مردم‌ مسلمان‌ اون‌ روز هم‌ توي‌ مسجد جمع‌ بودند، همه‌اشون‌ ايستاده‌ بودند. وقتي‌ كه‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ را براي‌ بيعت‌ مي‌بردند فاطمة‌ زهرا هم‌ پشت‌ در ايستاده‌ و در را آتش‌ زدند و اون‌ طور فاطمة‌ زهرا به‌ روي‌ زمين‌ افتاد. آيا اين‌ مسلمانها آمدند كمك‌ كردند؟ با كمال‌ تأسف‌ چهل‌ نفر از اينها آمدند علي‌ را مي‌كشيدند و اكثرشون‌ فاطمه‌ اطهر را كتك‌ مي‌زدند. السلام‌ عليك‌ يا فاطمة‌ البتول‌ يا قرة‌ عين‌ الرسول‌ يا سيدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بك‌ الي‌ الله‌ و قدمناك‌ بين‌ يدي‌ حاجاتنا يا وجيهة‌ عند الله‌ اشفعي‌ لنا عند الله‌.

جهت دانلود و یا پخش آنلاین کلیک کنید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *