۱ ذی القعده ۱۴۲۴ – ۳ دی ۱۳۸۲ – در خصوص اهمیت امامزادگان

۱- خطبه

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ للهِ وَ الصَّلاهُ وَ السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللهِ وَ عَلَی آلِهِ آل الله لَاسِیَّمَا عَلَی بَقِیَّهِاللهِ رُوحِی وَ اَرْوَاحُ الْعَالَمِینَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفَدَاءُ وَ اللَّعْنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی اَعْدَائِهِمْ اَجْمَعِینَ مِنَ الْآنِ اِلَی قِیَامِ یَوْمِ الدِّینِ.

 

۲- عبارت قرآنی آغازین (سوره مبارکه کوثر)

«اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ، إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»([1])

 

۳- دنیا دار امتحان است و هر کس باید به قدر خود واقف شود

در دنیا که خانه‌ی امتحان است و دار قرار نیست و محل آزمایش است اعمّ از مردها و زن‌ها در این عالَم برای این که خودی نشان بدهند نه به مردم، بلکه به خودشان، بلکه در محضر پروردگارشان و برای اینکه معلوم بشود که انسان کیست و غیر انسان چیست و برای اینکه هر کسی حدّ خود را بشناسد که علی بن ابیطالب فرمود: «رَحِمَ اللهُ اِمْرَأً عَرِفَ قَدْرَهُ»([2]) خدای تعالی این زندگی را برای ما به وجود آورده و در این عالَم، در تمام عالَم اعمّ از ممالک اسلامی و غیراسلامی در هر کجا یک امتحاناتی برای انسان قرار داده است.

 

Cهر کس در صراط مستقیم قرار گیرد از ناحیه پروردگار کمک می‌شود

اگر انسان در راه راست قرار گرفت کمک‌هایی به او خواهد شد که: «وَ الَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا»([3])، هر کس راه و روش ما را بخواهد باید جهاد با نفس کند و همین مراحل تزکیه‌ی نفس و رسیدن به جهاد با نفس و در نتیجه بندگی خدا.

 

cکمک‌های عمده خدا به بشر هدایت است

کمک‌های پروردگار به بشر از طُرق مختلف انجام می‌شود. هدایت تمامش مال خدا است، «إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَى»([4])، حتّی به پیغمبراکرم خدای‌تعالی می‌فرماید: تو نمی‌توانی هدایت کنی، «وَ لَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ»([5])، ولی وسیله‌ی هدایت چیزهای مختلفی است که اگر انسان طالب باشد و جزء آن‌هایی باشد که خدا آن‌ها را خواسته، جزء «مَنْ یَشَاءُ» باشد از آن طرق برای هدایت آن‌ها استفاده می‌شود و هر کسی یک راهی برای رسیدن به کمالات پیدا می‌کند، راه‌های مختلفی هست که در این دو هفته‌ی گذشته ولو من در داخل ایران نبودم ولی صدای دوستانمان را می‌شنیدم که درباره‌ی داشتن استاد صحبت می‌کردند و بسیار عالی و خوب.

 

۴- ارواح خاندان عصمت و طهارت علیهم السلاممعین افراد بشر در جهت هدایت آن‌ها هستند

ولی یک مطلب در اینجا هست و یک سوغات من از حرم حضرت زینب سلام الله علیهابرای شما آورده‌ام که ارواح خاندان عصمت علیهم الصلوه و السلام،

 

Cمعرفت امام علیه السلامو حضرت بقیه الله ارواحنا فداه

ائمه‌ی اطهار جای خود همیشه امامند، همیشه مانند زمان زندگی‌شان در دنیا هستند و آن‌ها از روزی که خدا اراده فرمود که خلقتی بوجود بیاورد آن‌ها امام بودند و تا ابد امام هستند، حیّ و میّت ندارند فقط فرقی بین ائمه اطهار و حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه احبّائه فداء هست این است که آن حضرت در بین ما است، با ما است از نظر بدنی، مرکب بدنشان به خاطر حفظ ما و پناه بردن ما به آن حضرت در بین ما هستند و یا مسائل مختلف دیگر که من بنا ندارم الان آن‌ها را عرض کنم و شاید هم زیاد گفته باشم و همه‌تان متوجّه باشید،

 

Cمعرفت حضرت زینب سلام الله علیهابه عنوان تالی تلو معصوم علیه السلامو روح معین

ولی آنچه که مسلّم است بعد از چهارده معصوم علیهم الصلوه و السلامارواح مُعینی هستند که اینها به صورت استاد، به صورتِ راهنما، به صورتِ یار و مددکار انسان اگر چه از دنیا رفته‌اند ولی کمک می‌کنند که بعد از معصومین علیهم الصلوه و السلاماوّل شخصی که بسیار اهمیّت دارد حضرت زینب کبری سلام الله علیهااست، ایشان مُعینند، نگویید که ما توّسل به حضرت زینب نکنیم معلوم نیست مثلاً بهتر از توسّل به حضرت سیّدالشهداء باشد. حضرت زینب سلام اللّه علیهامن چند شبی که مشرّف می‌شدم خدمتشان‌، مقیّد بودم فرازهایی از زیارت جامعه را خطاب به ایشان بخوانم: «السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ»، «بِکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ»، «مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِکُمْ»([6]) و جملات دیگری که در این زیارتِ جامعه هست ولی یک مطلبی در آن جا به ذهنم آمد که امشب به زبان می‌آورم.

 

cزیارتگاه‌های خاندان عصمت و طهارت علیهم السلامدر سوریه و لبنان

حتّی چند تا از دختران پیغمبر و خاندان عصمت در این سفر زیارت شد در «بعللک» دختر حضرت سیّدالشهداء «خوله» دفن است که تشکیلات مفصّلی دارد و در «باب‌الصغیر» شام حضرت «سُکینه بنت الحسین»، حضرت «ام‌الکلثوم بنت علی بن ابیطالب و فاطمه‌ی زهرا» که زینب صغری است و «سکینه بنت فاطمه و علی بن ابیطالب» که روایات هم دارد دختری کوچکی بوده ظاهراً بسیار خُردسال، وقتی که مادرش فاطمه‌ی زهرا از دار دنیا می‌رود او را در تاریخ چون کاری انجام نداده خیلی ثبت نشده ولی قبر مطهّرش در شام هست که اخیراً دارند تجدید بنا می‌کنند بسیار هم مهم.

 

Cمعرفت به مقام حضرت معصومه سلام الله علیهاو سایر امام‌زادگان

در تمام اینها و حتّی زیارتِ امامزاده‌های مرد می‌بینیم از زیارتی که برای حضرت معصومه مأثور است اقتباس می‌شود. حضرت معصومه زیارت مأثوره‌ای دارد همین زیارتی که می‌خوانید، آن‌ها از روی این برداشته شده، مثلاً اینجا دارد: «یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ»([7])،آن‌جا «یَاسَکِیْنَهُ  اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ» داشت، حضرت معصومه سلام اللّه علیهافکر نکنید یک دختر یا امامزاده معمولی است، امامزاده‌ها به خاطر شرافت‌شان و انتسابشان به پیغمبراکرم بسیار با عظمتند و آن قدر با عظمتند که بدون تردید شفعاء روز قیامتند و همه‌شان اعمّ از آن‌هایی که مُعینند و یا آن‌هایی که مُعین نیستند همه‌شان بسیار پُرارزشند. من در کتاب انوارِ فاطمه‌ی زهرا همه‌ی آن‌ها را به عنوان نور فاطمه‌ی زهرا می‌خواستم معرّفی کنم

 

cحضرت زینب و حضرت معصومه سلام الله علیهمابه خاطر اینکه روحشان برای افراد بشر معین بوده، از عظمت خاصی برخوردار شده‌اند

ولی در بین اینها بعضی‌هایشان مانند حضرت زینب و حضرت فاطمه‌ی معصومه اینها مُعینند، یعنی هزار و دویست سال که از وفاتشان می‌گذرد اینها یکسره استاد بودند، یکسره داشتند کمک می‌کردند و به خاطر این عبادتِ بسیار مهم خدا به آن‌ها عظمت داده؛ شما خیال می‌کنید این همه امامزاده هست توی همین شهر قم، حضرت معصومه با اینکه دختر است چرا این قدر عظمت پیدا کرده و امامزاده‌های دیگر این قدر عظمت ندارند این به خاطر خدمتی است که روحِ مطهرش به بشر دارد یعنی مُعین است، چرا حضرت زینب کبری سلام اللّه علیهااین قدر نامش برده می‌شود آن قدر با تجلیل و احترام، شما اگر مشرّف بشوید به شام، می‌بینید در شهر شامی که اکثراً جزو بنی‌امیّه هستند و صد و پنجاه محل از محل‌های بسیار مهم به نام معاویه و بنی‌امیّه و امثال اینها هست، بزرگ‌ترین میدان آن‌جا «ساحه الامویین»است، بزرگ‌ترین مسجد آن‌جا «مسجد اموی» است، اکثر این طور چیزها هست امّا نامی از معاویه، قبری از یزید و معاویه دیده نمی‌شود ولی از حضرت زینب سلام الله علیهااز نظر مُلکی گنبد طلا، تشکیلات بسیار با عظمت یا حضرت رقیّه اینها به خاطر مُفت و مجانی نیست این را بدانید والاّ باید بگوییم به آن‌هایی که این اعتبار داده نشده از همین سادات و از همین امامزاده‌گان ظلم شده، چرا این یکی اینطور، بقیّه نه؟! علّت عمده‌اش این است که این خانم‌ها یعنی حضرت زینب، حضرت معصومه، اینها دامن همّت به کمر بسته‌اند و همین الان بعد از هزار و دویست چند سال همین الان به شما کمک می‌کنند برای اینکه شما پیشرفت کنید به شرط اینکه دست به دست آن‌ها بدهید، دامن آن‌ها را بگیرید، نماینده‌ی فاطمه‌ی زهرا است حضرت زینب، به یکی فرموده بودند که سؤال کرده بود که ما حضرت زهرا را کجا زیارت کنیم؟ فرموده بودند: شما در قم هستید قبر فاطمه‌ی معصومه را زیارت کنید، زیارت اینها و این قدر عظمت که خدا به اینها داده مجانی نیست، به خاطر این است که اینها کمک به اولیای خدا می‌کنند. ان‌شاءالله اگر یک قدری راه بیفتیم و تزکیه‌ی نفس کنیم و حقیقت را دریابیم می‌بینیم چه کمک‌هایی از ناحیه‌ی فاطمه‌ی معصومه سلام اللّه علیهامی‌شود.

 

cزیارت حضرت معصومه سلام الله علیهابهشت را بر انسان واجب می‌کند

فاطمه‌ی معصومه کسی است که امام علیه الصلوه و السلامفرموده: «مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّهُ»([8])،این خیلی جمله مهم است، خیلی مهم است، کسی که با آن حضرت دیدن کند، زیارت به معنای «حضور الزائر عند المزور» است.

 

cکرامت حضرت معصومه سلام الله علیهادر خصوص شفای بیماری چشم حضرت استاد مدظله العالی

زائر در نزد کسی که زیارت می‌شود حضور پیدا کند، خیلی‌ها حرم می‌روند،  ضریح می‌بینند، مثلاً حرم می‌بینند امّا زیارت نمی‌کنند، حضور و ظاهر عند المحضور، من خودم چند تا قضیّه دارم، من از سنّ بچگی تا وقتی آمدم قم این چشمانم درد می‌کرد و مقیّد شده بودم هفته‌ی یک دفعه بروم حرم حضرت رضا و از خاک حرم حضرت بمالم به چشمم، اگر یک هفته فراموش می‌کردم باز چشمم درد می‌گرفت، تا آمدیم قم، خدا می‌داند یک مرتبه در همان هفته‌ی اوّلی که من وارد قم شدم از قبر مطهّر حضرت معصومه به چشمم مالیدم تا حالا چشمم مسأله‌ای دیگری ندارد، دیگر هر هفته هم لازم نشد. حالا این چیزی البتّه چیزی هست ولی خوب ممکن است بگوییم حالا وضع غذایی‌ات فرق کرده، نمی‌دانم آب و هوا فرق کرده تو بهتر شدی،

 

cاگر خود را در محضر بی بی تصور کنیم (یعنی زائر واقعی باشیم) مورد اعانت معنوی آن حضرت واقع می‌شویم

امّا از نظر معنا کمک‌هایی که حضرت معصومه سلام اللّه علیهابه شماها ان‌شاءالله خواهد کرد، فقط یک مقداری خودتان را در محضر بی‌بی تصوّر کنید،

 

cشرح فرازهایی از زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها

آن زیارت مأثوره را بخوانید، زیارت بسیار عالی است این هم مال حضرت معصومه سلام اللّه علیهااست، از اوّل شروع می‌کنی با کمال ادب، خیلی قشنگ وارد شده،

 

#سلام دادن به انبیا گذشته

«السَّلامُ عَلَى آدَمَ صِفْوَهِ اللَّهِ»، انبیاء چون هر نبی‌ای مربوط به اقوام خودشان، هر پیغمبری مربوط به زمان خودش هست و شاید بعضی‌هایشان الان برای ما مُعین نباشند، لذا به عنوان غیبت، غایب «السَّلامُ عَلَى آدَمَ صِفْوَهِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى مُوسَى کَلِیمِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى عِیسَى رُوحِ اللَّهِ»، تا اینجا ببینید راجع به انبیاء است، این انبیایی بودند، زحماتی کشیدند در زمان‌هایی که همگی محروم بودند آن همه زحمت، حضرت آدم برای اینکه بتواند نبوّتش را حفظ کند ولو اینکه پیغمبراولوالعزم نیست ولی در عین حال ابوالبشر است، حضرت نوح نهصد و پنجاه سال، دیشب به یکی از دوستان می‌گفتم: ما می‌رویم توی یک محلی، توی یک دهی، منبر می‌رویم می‌بینیم شب اوّل یک چند نفر جمع شدند، شب دوّم چند نفر کم شدند، شب سوّم کم شدند، شب چهارم و پنجم یکی یا دو نفر بیشتر نماندند دیگر می‌گوییم بدردمان نمی‌خورد از همین جا باید برگردیم، حضرت نوح می‌گوید: «رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَنَهَارًا»([9])، پیرمرد شب و روز کار می‌کرد، یعنی شیفتی روز او باشد شب کسی دیگر، نه، «فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعَائِی إِلَّا فِرَارًا»([10])، شب اوّل اگر ده نفر بودند شب دوّم حدود پنج نفرشان نیستند، فرار کردند در عین حال حضرت نوح ماند، نهصد و پنجاه سال. عمرش چقدر بود؟ من نمی‌دانم ولی در میان قومش برای تبلیغ نهصد و پنجاه سال ماند؛ حضرت ابراهیم، بسیار بزرگوار، بسیار باعظمت امّا ولو اینکه پیغمبر اولوالعزم است امّا دوتا مَلک می‌آیند خدمتش اینها را نمی‌شناسد، حتّی «فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَهً»([11])، حالا این جمله مال حضرت موسی است ولی در باره‌ی اینها هم ترسی پیدا کرد، چرا اینها غذا نخوردند بعد آن‌ها گفتند: «اِنّا»([12])،ما فرستادگان خدای تو هستیم، ما مَلکیم، غذایمان این چیزها نیست، ما یک غذای دیگری داریم به اصطلاح من، حضرت موسی همین طور، پیغمبر اولوالعزم است، اینها را همه را می‌گوییم: «السَّلامُ عَلَى»، ادبی باید برایشان به خرج داد، زحمت کشیدند، بزرگانی بودند، توی بشریّت دین را وارد کردند، اسم خدا را وارد کردند

 

#سلام دادن به چهارده معصوم علیهم السلام

امّا وقتی می‌رسیم در این زیارت به نام پیغمبر، «السّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ»، سلام بر تو، این دیگر مال ما است، پیغمبراکرم زمان حیات و غیبت ندارد، «السّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ»،چون مال خودمان است، «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ»، تا می‌رسیم به حضرت امام حسن عسکری، اینها معنایش چی هست؟ اینها معنایش این است که همه در اینجا حضور دارند، این خانه خانه یک دخترِ کم سن و سال موسی ابن جعفر تنها نیست؛

 

$روضه خوانی مرحوم حاج ملا آقاجان در نزد حضرت معصومه سلام الله علیهاو تشریف‌فرمایی حضرت زهرا سلام الله علیها(سایر امام‌زادگان در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها)

خدا رحمت کند حاج ملاّ آقاجان را، می‌گفت وارد حرم حضرت معصومه شدم حضرت معصومه با چند نفر از خانم‌ها که ایشان می‌گفت من نمی‌دانستم بعد متوجّه شدم در این ضریح حضرت معصومه چهار خانم دیگر هم دفن است، به نام میمونه، زینب و اینها که ظاهراً از اولاد امام صادق و اینها هستند و هشت نفر ظاهراً از امامزاده‌های پسر اینجا دفنند، توی همین ضریح، حالا آن چهار خانم با حضرت معصومه نشسته بودند به من فرمودند: روضه بخوان، من مشغول روضه خواندن شدم، خطاب به حضرت زهرا می‌کردم، یک وقت دیدم اینها بلند شدند، ایستادند، من توی ذهنم زد که شاید از روضه خواندن من اینها خیلی خوششان نیامد بلند شدند، یک وقت دیدم از آن طرف ایوان آیینه یک نوری، نوری که نورانی‌تر از خورشید ولی دل بازکننده‌تر از هر نور ملایمی، حالا آن‌ها را نمی‌شود وصف کرد، نور ملکوتی را نمی‌شود با نورهای ظاهری شناخت، زد توی حرم، اینها به خاطر احترامِ حضرت زهرا سلام اللّه علیهابه پا ایستادند، حضرت آمدند وسط اینها نشستند بعد گفتند حالا بخوان، من هم اشعار دعبل را خطاب به فاطمه زهرا

أ فاطم قومی یا ابنهالخیر

و اندبی نجوم سماوات بأرض فلاه([۱۳])

آن‌ها با کمال ادب آهسته گریه می‌کردند حضرت زهرا هم گریه می‌کرد، ما اگر چشم دلمان را باز کنیم حرم حضرت معصومه حرم همه‌ی ائمه هست، «وَ لَنَا حَرَمًا وَ هُوَ قُم»([14])، روایات زیادی درباره‌ی قم داریم و از حضرت معصومه سلام اللّه علیها

 

#احترامات خاص حضرت ولی عصر ارواحنا فداهدر زیارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها

و بعد خطاب می‌بینیم این طوری می‌شود که «السَّلامُ عَلَى الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِ»، گاهی انسان اسم طرف را نمی‌برد به خاطر احترام، گاهی می‌برد و خطاب می‌کند، گاهی هم اسم طرف را به خاطر اینکه در مقابل یک عدّه محترم‌تر هستند، شما وارد یک مجلسی می‌شوید یک شخصیّت خیلی بزرگی است به بقیّه سلام خطابی نمی‌کنید به او سلام خطابی می‌کنید، امّا گاهی آن قدر آن شخص بزرگ است که سلام غیابی می‌کنید و بعد توصیفاتی که بعدش دارد، «السَّلامُ عَلَى الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِاللَّهُمَّ صَلِّ ، دست به دامن خدا، «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى نُورِکَ»، که «نُورِکَ»منظور حجه ابن الحسن است،«وَ سِرَاجِکَ وَ وَلِیِّ وَلِیِّکَ وَ وَصِیِّ وَصِیِّکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَى خَلْقِکَ» یعنی درست است ما سلام خطابی نکردیم ولی با این اوصاف خواستیم عظمت حضرت ولی‌عصر ارواحنافداهرا بیان کنیم

 

#خطابات خاص حضرت معصومه سلام الله علیهادر زیارتنامه ایشان (حضرت معصومه سلام الله علیهامی‌تواند انسان را از همین دنیا وارد بهشت کند)

و بعد می‌گوییم: «السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ»، ببینید چقدر در این زیارت رعایت همه چیز شده، تا اوصاف حضرت معصومه سلام اللّه علیهارا می‌گوید: «أُخْتَ وَلِیِّ اللَّهِ، عَمَّهَ وَلِیِّ اللَّهِ، یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ»، بعد باز دست به دعا بر می‌داریم، ببینید همچین خدا و ائمه و حضرت معصومه همچین همه یک جا هستند. اینجا «یَا سَیِّدِی اللَّهُمَّ وَ رِضَاکَ وَ الدَّارَ الْآخِرَهِ»، ببینید اینجا می‌گویید: «اللَّهُمَّ وَ رِضَاکَ»، من رضایت تو را می‌خواهم و دار آخرت را می‌خواهم، حالا چه جوری می‌خواهی بروی توی دار آخرت؟ «یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ»، خیلی عجیب است ما اینجا آمدیم، توی حرم حضرت معصومه آمدیم، راه معلوم است، «یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ»، چرا؟ ایشان کی هستند؟ «فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْنا مِنَ الشَّأْنِ»، از شؤون پر اهمیّت، تو هم از آن شؤون تو هم دارا هستی، یعنی شفیعه‌ی فی الجنه، جنت هم بهشت نیست، تنها بهشت نیست، روز قیامت نیست، به خاطر اینکه از همین لحظه‌ای که شما توی حرم حضرت معصومه هستی باید توی بهشت باشی تا وقتی که می‌روی توی بهشت، همیشه باید در بهشت باشی، اصلاً هم خدا بشر را برای بهشت خلق کرده، در عالَم ذَرَت هم باید توی بهشت می‌بودی، حالا بودیم یا نبودیم نمی‌دانم، در این دنیا هم باید توی بهشت باشی، بهشت مُلکی آن قدر اهمیّت ندارد، شما اگر پسر مثلاً فرض کنید یک رکن التجاری، یک مرجع تقلیدی باشی حالا گفتند: یک ربع بیا اینجا امتحانِ راهنمایی و رانندگی بده، رفتی توی آن اتاق نشستی طوریت نشده، همان آقازاده‌ایید، هر کس می‌خواهی باش، تو الان توی بهشتی، تو خوشی هستی، توی سعادت هستی، اگر پاک باشید که من خوشحالم. به من خبر دادند که دوستان خیلی با همّت و با خوشحالی و با جدیّت این امتحانات را نوشته‌اند، حالا ما هنوز بررسی نکردیم ان‌شاءالله چون اقلاً دو و سه هزار چهل‌تا جواب را باید بخوانیم و تصحیح کنیم و تا ببینیم کی چه کار است؟ هیچ کاری هم به شماها نداریم خیال نکنید نمره‌تان را کم می‌دهیم، زیاد می‌دهیم، اینها نیست، یک بررسی می‌شود، همّت اشخاص شناخته می‌شود، همین، هیچی، کاری ما چون علم غیب که نداریم و اهل اینکه بتوانیم از قیافه بشناسیم که نیستیم، پس بهتر همین است که خودتان خودتان را، «کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا»([15]): خودتان به وسیله خودتان، خودتان را معرّفی کنید «عِنْدَ الْاِمْتِحَانِ یُکْرَمُ الرَّجُلُ أَوْ یُهَانُ»([16])، ما آن «یُهَان»ش کار نداریم، اکرام را طبق آنچه که ان‌شاءالله خوب نوشته باشید و خوب جواب داشته باشید و خوب جواب داده باشید طبق آن اکرام است، ان‌شاءالله مثل بهشت که خیلی بهشتی‌هایی را مقاماتش را به هم نشان نمی‌دهند، آنی که بالاتر است آن وقت باز آنی که پایین‌تر است غصّه می‌خورد، نه، نمی‌گذاریم هم غصّه بخورید، جلسات هم شرکت کنید آنی هم که ننوشته و جزو این جلسه بوده باز هم بیاید، منتها یک فرقکی پیش دل خودمان ما دو سه نفر فقط می‌دانیم و اینها. «یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ»، متوسل بشوید به حضرت معصومه، اینها را گُتره نگفتم، «فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْنا مِنَ الشَّأْنِ»، شأنی از شؤونات دارد، شؤوناتتان را حفظ کنید، شب تولّد حضرت معصومه است، هیچ لازم نیست که حرم بروید، البتّه از نظر مُلکی، از نظر هر چیزی بهتر است، تعظیم ‌شعائر است حرم مشرّف شدن، امّا جدّاً دوستان حالا که پا گذاشتید توی این راه، من بهترین نمونه این که این برنامه‌ها تأثیر زیادی دارد شاید ده‌ها نفر به عنوان مهاجرت از ایران رفتند به خارج، تا رفتند همان توی هواپیما تغییر رنگ و قیافه و عقیده دادند، یک و سال نیم است این عزیزمان جناب آقای سبحانی رفتند، برگشتند شاید اکثر اوقات هم می‌دیدیم ایشان را به یک وسیله‌ای می‌بینید همانی هستند که بودند اگر آنچه هم که ما اطلاع داریم و خودشان هم دلم می‌خواست می‌گفتند بعضی از اوقات حدود سه چهار هزار جمعیّت پای صحبت‌های ایشان می‌نشینند در کانادا و ایشان همین مطالبِ – ایشان می‌گفتند – همین مطالب ما را آن‌جا می‌گویند این علامت چیست؟ علامت این است که ما تو این راه واقع شدیم، خدا نکند که کوچک‌ترین حیله‌ای، مکری، سُستی، چی بگویم از این قبیل چیزها توی شهر قم ما داشته باشیم.

 

#انسان در دنیا، هم باید از اساتید ملکی کمک بگیرد و هم از اساتید ملکوتی

ان‌شاءالله از حضرت معصومه کمک بگیرید ایشان را شما مُعین خودتان بدانید. به یکی از خانم‌ها به من گفته بود که به من یک کمکی از ناحیه یکی از این ائمه‌ی علیهم السلامیا امامزاده‌ها بشود من یک شب احساس کردم که حضرت معصومه عجیب به او کمک کردند که متوّسل به حضرت معصومه می‌شود. حضرت معصومه سلام اللّه علیهااین‌طورند. حضرت زینب سلام اللّه علیهابالاتر از ایشان، من نمی‌خواهم فکر کنید که حضرت معصومه ولی از نظر کار همه‌شان اینهایی که من یک عدّه از اینها را اسامی‌شان را توی همین کتاب نمی‌دانم محضراستاد است سیر الی الله است یک جا نوشتم، اینها همه مُعینند، مُعینند ها! کمک‌تان هستند، آن وقت «گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست»، در عین اینکه باید انسان تحتِ برنامه‌ی خاصّی باشد و از اساتید ظاهری هم در عالَم مُلکی کمک بگیرد در عین حال باید از آن طرف هم کمک بگیرد. امیدواریم امشب حضرت معصومه یک نظر لطفی به ما بفرماید و همه‌ی ما را در صراط مستقیم قرار بدهد و از همه‌ی بدی‌ها حضرتش ما را حفظ کند و به همه‌ی خوبی‌ها ما را برساند و همان کلمه‌ی که در زیارتش می‌خوانیم آن درباره‌ی ما صدق کند: «یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ»، این جنّت‌مان هم باید از حالا شروع بشود تا ابد.

 

۵- تمام مردم از زمان حضرت آدم تا ابد از جهت سن با هم برابرند و مدت اقامت در دنیا بستگی به امتحانشان دارد

یک جمله‌ای هم که می‌خواستم به شما بگویم هیچ وقت فکر نکنید که عمرتان چقدر است؟ همه‌مان در یک وقت ایجاد شدیم و همه‌مان هم همیشه هستیم، جلسه‌ی امتحان‌مان هم گاهی بعضی‌هایمان طول می‌کشد گاهی بعضی‌هایمان زودتر تمام می‌شود، خوب امتحان دادن مهمّ است، این را اگر بتوانید، حالا بعضی از رفقا می‌گویند بتوانیم و بفهمیم همین را، خیلی خوب، راحتیم و همیشه هستیم، همیشه هستیم، می‌توانید بگویید ما همیشه نیستیم؟ یک وقتی دارد؟ یک مدّتی دارد؟ ما دو هزار سال قبل از حضرت آدم ایجاد شدیم، ما ها! نه اینکه بدن، این بدنمان پارسال نبود، حالا امسال، من پایم زخم بود حالا خوب شد، هی یک جایی را ترمیم می‌کند، این بدن لباس است، دقّت کردید؟ ما دو هزار سال قبل از حضرت آدم که بیاید توی این دنیا، «خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَبْدَانِ»([17])، جسم و روح هم یک وقتی نگویید چون این مالِ، در بعضی از چیزها دیدم، من خودم هم شاید گاهی اشتباه کرده باشم این مدتّ در کتابهایم بعد درستش می‌کردم، جسم و روح نیست، روح هم جسم است.

 

Cخلاصه مراحل پنج‌گانه زندگی بشر

خدا روح را قبل از بدن به دو هزار سال خلق کرد، دو هزار سال هم مشغول تعلیم بود، کتابِ محضر استاد را بخوانید اینها همه شیره‌کشیده‌ی روایات است، بعدش هم در عالَم ذَر بودیم، حالا چقدر بوده؟ از زمان حضرت آدم تا حالا، هر چی هست، آن قدر هم زیاد است که حسابش از دستمان در رفته و آن قدر هم خواهیم ماند که حساب اصلاً نخواهیم داشت،

 

cوقایع قیامت

بله، فقط یک آمدن دیگری داریم توی این کره‌ی زمین، می‌آییم و می‌رویم، ان‌شاءالله اگر همه‌تان اهل تزکیه‌ی نفس باشید می‌آیید و یک دیدنی می‌کنید و از خط سبز، آنهایی که از خارج می‌آیند می‌دانند یک خطّ قرمز دارد یک خط سبز دارد ما دیشب، پریشب بود از خط قرمز این آقا تقی‌مان گفت که از این ور برویم خلوت‌‌تر است. گمرکچی گفت: تو چرا از این طرف آمدید؟ می‌شود به شما بگویند: شما چرا از این طرف آمدید؟ همین، گفتیم ما چیزی نداریم، باری، توشه‌ای، آخر آن‌هایی که از خط قرمز می‌روند قاچاق دارند، یک چیزی دارند که باید گرفتاری داشته باشند، خط سبز، یک خط کمربندی هست، «فَرِیقٌ فِی الْجَنَّهِ وَفَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ»([18])، راحت بروید، یک عدّه هم که یا گذرنامه‌شان خراب است یا نمی‌دانم چی بگویم مشکلاتی دارند، آنجا الاف باشید باشید اینها بروند، تمام بشود، بعد ببینیم چی می‌شود؟ اهل اعراف کمک‌شان می‌کنند آن‌هایی که عقایدشان درست باشد و ان‌شاءالله شماها حالا که عقایدتان را درست کردید، اینها اهمیّت دارد، یک روزی می‌شود می‌گویید: خدا فلانی را بیامرزد چقدر برای ما کار کرد، چقدر به ما کمک کرد از خط سبز ان‌شاءالله می‌روید و زود می‌روید به بهشت، آنهایی هم که از آن طرف می‌روند زود می‌روند به جهنّم، یک عدّه هم که اینها عقایدشان خوب بوده ولی اهل گناه بودند، معصیت، یک‌یک حساب می‌شود، در دهان را می‌بندند تو فلان روز فلان کار را کردی، می‌آید بگوید: من نکردم چون ما عادت کردیم به انکار کردن، من همچین کاری نکردم می‌بینی نمی‌تواند حرف بزند، دستش می‌گوید: ها من بودم، ای بابا تو؟ تو جز‌ء بدن منی تو چرا حرف می‌زنی؟ ما را بیاندازند توی آتش جهنّم تو هم می‌سوزی، ما که دیگر دروغ تا حالا نگفتیم حالا دروغ نمی‌گوییم، من فلان کار را کردم. چشم‌تان می‌گوید: من نگاه بد کردم، گوشتان می‌گوید: من مطلبِ نادرست شنیدم، از طرف زبانتان هم اعضاء بدن‌تان حرف می‌زنند، آنجا انسان بهتر هم این است از حالا شماها ان‌شاءالله اهل همان خط سبزید ولی حالا احتیاطاً هیچی نگویید، بگویید: خدایا ما تو دنیا، زبان انسان وقتی باز می‌شود باز دروغ می‌گوید، می‌گوید: خدایا من توی دنیا فکر می‌کردم که تو من را می‌بخشی گناه کردم، خدای‌تعالی می‌گوید: الان داری دروغ می‌گویی، همچین فکری نمی‌کردی، هیچی نگویید، وا بگذارید به خودش، عقایدتان را درست کنید.

 

۶- انسان باید عقایدش را درست کند تا چشم حقیقی تشخیص نور از ظلمات به او اعطا گردد

عقاید درست هم دیشب به یکی از دوستان داشتم عرض می‌کردم که آن که قرآن و روایات گفته «نور» است حرفی نیست، «کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ»([19]) درست؟ این که حرفی نیست، قرآن هم نور است، روایات هم نور است، هر چه غیر از اینها باشد طبعاً ‌ظلمت است، اینجوری نیست؟ طبعاً ظلمت است، خوب قرآن آمده: «یُخْرِجُهُمْ مِنْ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ»([20])، اگر آمد و کور ما بودیم، ما نور و ظلمت را نشناختیم، کورها هم اگر الان وارد اینجا بشوند نمی‌دانند این اتاق تاریک است یا روشن است، اگر کور بودیم، نور و ظلمت را نشناختیم باید با دستمالی این طرف و آن طرف یک کتاب پیدا کنیم، یک چیزی پیدا کنیم، شماها ان‌شاءالله کوشش کنید چشم داشته باشید، با دستمالی این طرف، آن طرف نمی‌خواهم حالا بگویم چه کار می‌کنند توی حوزه‌ها، دانشگاه‌ها، چقدر یکی از اولیای خدا گفته بود درباره‌ی بوعلی‌‌سینا، می‌خواست مدح کند بوعلی‌سینا را که هر جا ما رفتیم این کور با عصای علمش آمد، می‌خواست مدحش کند، گاهی بعضی از کورها خیلی همچین بافهمند، بوعلی سینا جزو آنها بوده ما قبولش داریم او هم با فهم بوده، هر جا مشکلی برایش برخورد می‌کرد در حالاتش نوشتند می‌رفته دو رکعت نماز توی مسجد می‌خوانده از خدا می‌خواسته مشکلش حل بشود، حالا نه اینکه هر مشکلی، هر مطلبی هم گفته مشکلات حلّ شده از طرف خدا بوده، نه، این جوری فکر می‌کرده، همان عصای علم بوده، قرآن را همه‌اش را حفظ بود بوعلی‌سینا، شیعه بود، حالا ولی شما می‌خواهیم ان‌شاءالله چشم داشته باشید، حضرت معصومه را ببینید بگویید که: «یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ».

 

۷- معنای شفاعت در زیارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها

شفاعت به معنای جفت کردن است، نگفتم برایتان؟ یعنی من اهل بهشت نیستم تو بیا من را بهشتی کن، من اهل سعادت نیستم تو بیا من را سعادتمند کن، من سلامت نیستم تو بیا من را سلامت کن، روح من پاک نیست بیا من را پاک کن، این معنا:«یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ»، که نتیجه‌ی همه‌ی اینها بهشت است، زندگی در بهشت است، تو بزرگوار باش، حالا همه‌تان بگویید: «یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ، یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ، یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ»، «فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْنا مِنَ الشَّأْنِ».

 

۸- شرح مختصر فرازهایی از دعای آخر زیارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها

خدایا «اللَّهُمَّ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَهِ»، خدایا همه‌ی ما را با سعادت، با خوشبختی زندگی‌مان را به پایان برسان، در دنیا از نظر مُلکی و همیشه ما با سعادت باشیم، فلا تسلب منی ما انا فیه، از ما نگیر آنچه اعتقاد به آن داریم، این اعتقاداتتان را حفظ کنید، هر یک نفرتان باید ده‌ها نفر را ان‌شاءالله هدایت کنید به این اعتقاداتتان که برایتان در ظرف یک سال و خرده‌ای گفتم، «فَلا تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»([21]).

 

۹- دعای ختم مجلس

نسئلک اللّهم و ندعوک باعظم اسمائک و بأسمک الاعظم الاعظم الاعظم الحجه بن الحسن یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یااللّه و یا اللّه، یا اللّه، یا رحمن یا رحیم، یا غیاث المستغیثین،

عجل لولیک الفرج.

عجّل لمولانا العزیز الفرج.

عجّل لسیّد المحبوب الفرج.

خدایا! ما را از یاران خوب آن حضرت قرار بده.

قلب مقدّسش را از ما راضی بفرما.

به ما توفیق شفاعت حضرت معصومه مرحمت بفرما.

معرفت خاندان عصمت را به ما عنایت بفرما.

خدایا! مریض‌های اسلام، مریض منظور، مریضه‌ی منظوره، مریضه‌ی منظوره الساعه! لباس عافیت بپوشان.

امواتمان غریق رحمت بفرما.

شهدایمان با شهداء کربلا محشور بفرما.

عاقبتمان را ختم بخیر بفرما.

و عجل فی فرج مولانا.

 


[۱]سوره مبارکه کوثر

[۲]– غررالحکم: ۲۳۳، شرح‏نهج‏البلاغه: ۱۱/ ۱۹۶ و ۱۸/ ۳۵۵

[۳]– عنکبوت/ ۶۹

[۴]– لیل/ ۱۲

[۵]– بقره/ ۲۷۲

[۶]– فقیه: ۲/ ۶۱۵، تهذیب: ۶/ ۹۹، مفاتیح الجنان ص: ۵۴۷

[۷]– بحار: ۹۹/ ۲۶۵، مفاتیح الجنان ص: ۵۶۳

[۸]– «اِمْرَأَهٌ مِنْ وُلْدِی تُسَمَّى فَاطِمَهُ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّهُ» بحار: ۴۸/ ۳۱۷و ۹۹/ ۲۶۷

[۹]– نوح/ ۵

[۱۰]– نوح/ ۶

[۱۱]– طه/ ۶۷

[۱۲]– «وَلَقَدْ جَاءَ‌تْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ، فَلَمَّا رَأَى أَیْدِیَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَهً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ» هود/ ۶۹-۷۰

[۱۳]– بحار: ۴۵/ ۲۵۷، روضه الواعظین: ۱/ ۲۲۱

[۱۴]– «عن تاریخ قم للحسن بن محمد القمی عن الصادق ع أن لله حرما و هو مکه و لرسوله حرما و هو المدینه و لأمیر المؤمنین حرما و هو الکوفه و لنا حرما و هو قم و ستدفن فیه امرأه من ولدی تسمى فاطمه من زارها وجبت له الجنه» بحار: ۴۸/ ۳۱۷ و ۹۹/ ۲۶۷

[۱۵]– اسراء/ ۱۴

[۱۶]– غررالحکم ص: ۱۰۰

[۱۷]– «إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَبْدَانِ بِأَلْفَیْ عَامٍ» کافی: ۱/ ۴۳۸، بحار: ۲۴/ ۱۲۶ و ۲۴/ ۱۲۹

[۱۸]– شوری/ ۷

[۱۹]– فقیه: ۲/ ۶۱۵، تهذیب: ۶/ ۹۹، بحار: ۹۹/ ۱۳۱، عیون: ۲/ ۲۷۶

[۲۰]– بقره/ ۲۵۷

[۲۱]– مفاتیح الجنان ص: ۵۶۳

جهت دانلود و یا پخش آنلاین کلیک کنید

 
 
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *