سوره مبارکه آل عمران

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

الم ﴿۱﴾

«الم» (۱)

اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ﴿۲﴾

خدا، هيچ خدائی جز او وجود ندارد، او زنده و قائم بر کارها است. (۲)

«نزول قرآن»

نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ ﴿۳﴾

او کتاب را به حقّ بر تو نازل کرده و اين کتاب تصديق‏ کننده کتب قبلی است و خدا تورات و انجيل را (۳)

مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿۴﴾

قبل از اين برای هدايت مردم نازل فرموده بود و نيز خدا قرآن که حقّ و باطل را از هم جدا می‏ کند، نازل نموده است. قطعا کسانی که به آيات خدا کافر شدند، عذاب سختی برای آنها خواهد بود و خدا عزيز صاحب انتقامی است. (۴)

«خدا در رحم مادران، بشر را صورت ‏بندی می‏ کند»

إِنَّ اللَّهَ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ﴿۵﴾

قطعا بر خدا چيزی در زمين و آسمان مخفی نيست. (۵)

هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۶﴾

او کسی است که شما را در رحم (مادرهايتان)، آن طوری که می‏ خواهد صورت‏ بندی می‏ کند. خدائی جز او که عزيز حکيمی است وجود ندارد. (۶)

«آيات محکم و متشابه»

هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۷﴾

آن خدا کسى است که کتابى را بر تو نازل کرده که بخشى از آن کتاب آیات صریح و واضح است و آنها اصل کتاب اند و بخش دیگر آیاتى است که با نظر اوّل احتمالات مختلفى در معنى آنها داده مى شود، امّا کسانى که (تزکیه نفس نکرده اند و) هنوز در دلهایشان صفات رذیله و انحرافى هست، به دنبال آیات متشابه مى روند تا فتنه انگیزى و تفسیر و تأویل به رأى نمایند و حال آنکه تأویل آن را جز خدا و کسانى که (از طرف پروردگار) در علم فرو رفته اند دیگرى نمى داند.  و راسخین در علم مى گویند: ما به قرآن ایمان آورده ایم همه آیات قرآن از طرف پروردگارمان است و جز صاحبان مغز کس دیگرى متذکر (آن نکته ها) نمى شود. (۷)

«درخواست هدايت»

رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿۸﴾

اى پروردگار ما، بعد از آنکه ما را هدایت کرده اى، دلهاى ما را منحرف مگردان و از طرف خودت رحمتى را بر ما عطا کن. زیرا تو خودت عطاکننده هستى. (۸)

رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لَا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ ﴿۹﴾

پروردگار ما، قطعا تو مردم را براى روزى که شکى در آن روز نیست (یعنى روز قیامت) جمع مى کنى. قطعا خدا وعده اش را تخلّف نخواهد کرد. (۹)

«اموال و اولاد کفّار»

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ ﴿۱۰﴾

قطعا کسانى که کافر شده اند، هرگز اموال و اولادشان نمى توانند آنها را در چیزى از خدا (و عذاب الهى) نگه دارند و آنها خود آتشگیره جهنّم اند. (۱۰)

كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۱۱﴾

مانند عادت آل فرعون و کسانى که قبل از آنها بودند که آیات ما را تکذیب کردند. پس خدا آنها را به خاطر گناهانشان مؤاخذه کرد و خدا شدیدالعقاب است. (۱۱)

قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۱۲﴾

بگو به کسانى که کافر شده اند: به زودى مغلوب مى شوید و در جهنّم (با یکدیگر) محشور مى گردید و جهنّم بد جایگاهى است. (۱۲)

«دو برابر ديدن در جنگ»

قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ ﴿۱۳﴾

قطعا براى شما نشانه اى بود در دو گروهى که با هم روبرو شدند. یک دسته در راه خدا جهاد مى کردند و دسته دیگر کافر بودند. دسته دوّم، دسته اوّل را دو برابر آنچه بودند، با چشم مى دیدند (و چون آنها از دسته اوّل وحشت کردند، مغلوب شدند) و خدا تأیید مى کند با یارى خودش کسى را که بخواهد. قطعا در این کار عبرتى است براى صاحبان بصیرت. (۱۳)

«مظاهر دنيا جلوه داده شده»

زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ ﴿۱۴﴾

محبّت به خواسته هاى نفسانى از قبیل زنها و فرزندان و اموال زیاد از طلا و نقره و اسبهاى سوارى نشان دار و چهارپایان و زراعتهاى مزارع در نظر مردم جلوه داده شده است. اینها کالاى زندگى دنیا است، امّا خدا است که در نزد او عاقبت خوبى خواهد بود. (۱۴)

«بندگان خوب خدا»

قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ ﴿۱۵﴾

بگو: آیا به شما خبر دهم از آنچه بهتر از اینها است؟ براى کسانى که تقوى داشته باشند، نزد پروردگارشان بهشتهائى است که از پائین آنها نهرهائى جارى است، همیشه در آن مى مانند و همسران پاکیزه اى و رضوان خدا است و خدا به (حالات) بندگانش بینا است. (۱۵)

برداشت از آيات ۱۵ ـ ۱۴

ترک شهوات

طبيعتاً برای انسان شهوت‏ های جنسی، محبّت به فرزند و ظروف طلا و نقره و اموال فراوان از کشاورزی و دامداری و به طور کلی آنچه انسان از زندگی دنيا لذّت می‏ برد، او را از همه چيز غافل می‏ کند ولی سالک الی اللّه بايد حواسش جمع باشد و بداند که تقوا، بهشت، همسران پاک و پاکيزه در بهشت و رضايت پروردگار از همه آنچه در دنيا از لذائذ وجود دارد بهتر است و خدا به قلوب بندگانش و آنچه می‏ کنند بينا است.

الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿۱۶﴾

آن کسانى که مى گویند: پروردگار ما، قطعا ما ایمان آورده ایم، پس گناهان ما را بیامرز و ما را از عذاب آتش نگه دار. (۱۶)

الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ ﴿۱۷﴾

آنهائى که صابرند، راستگویند، خاضع اند و انفاق کننده هستند و در سحرها استغفار مى کنند. (۱۷)

برداشت از آيات ۱۷ ـ ۱۶

توبه

سالک الی اللّه در مقام مناجات با پروردگار بيشتر از هر چيز به ايمانش تکيه کرده و بخشش خدا را از لغزش‏ هايش طلب می‏ کند و مهمترين آرزويش اين است که از عذاب آتش حفظ شود. سالک الی اللّه در مقابل رسيدن به خدا مشکلات را تحمل می‏ کند، صداقت به خرج می‏ دهد، در مقابل پروردگارش خضوع و خشوع می‏ کند، به ديگران انفاق می ‏نمايد و در سحرها از خدای تعالی طلب بخشش می‏ کند.

«شهادت خدا و ملائکه و علماء»

شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱۸﴾

(وجود) خدا شهادت مى دهد که قطعا خدائى جز او وجود ندارد و ملائکه و صاحبان علم هم این شهادت را مى دهند. او نگهبان عدل و داد است. خدائى جز او که عزیز حکیمى است، وجود ندارد. (۱۸)

«دين صحيح»

إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۱۹﴾

قطعا دین (صحیح) در نزد خدا «اسلام» است. و به آنهائى که کتاب داده شده، (آنها) اختلاف ایجاد نکردند، مگر بعد از آنکه به آنها علم داده شد، در حالى که بین خودشان ظلم و تجاوز بود و کسى که به آیات خدا کافر شود، قطعا بداند که خدا زود به حسابها مى رسد. (۱۹)

«بحث و گفتگو»

فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ ﴿۲۰﴾

اگر با تو به بحث و گفتگو پرداختند، پس بگو: من با تمام وجود و پیروانم در مقابل خدا تسلیمیم و به آنهائى که کتاب داده شد و به بى سوادان بگو: آیا شما تسلیمید؟ پس اگر تسلیم باشند، قطعا هدایت مى شوند و اگر بى اعتنائى کنند، پس جز این نیست که تو وظیفه ات ابلاغ دستورات خدا است و خدا به (احوال) بندگانش بینا است. (۲۰)

إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۲۱﴾

قطعا کسانى که به آیات الهى کافر مى شوند و انبیاء را بى جهت مى کشند و کسانى از مردم را که امر به عدالت و درستى مى کنند به قتل مى رسانند، پس آنها را به عذاب دردناکى بشارت بده. (۲۱)

أُولَئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ ﴿۲۲﴾

آنها کسانى هستند که اعمالشان در دنیا و آخرت از بین رفته و یاورانى ندارند. (۲۲)

برداشت از آيات ۲۲ ـ ۲۱

نتيجه کفر

کفران هدايت‏ های الهی آن قدر انسان را به بدبختی می‏ کشاند که بدون جهت دست به کشتن اولياء خدا و انبياء که مردم را به عدل و قسط دعوت نموده دراز می‏ کنند. اينها بدانند که اعمال خوبشان هم در دنيا و آخرت از بين می ‏رود و هيچ کس به آنها کمک نمی‏ کند.

«باز هم اهل کتاب»

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ ﴿۲۳﴾

آیا ندیدى کسانى را که مختصرى از علم کتاب به آنان رسیده و آنها به همان کتاب خدا دعوت شدند تا بین آنان کتاب حکومت کند، سپس بعضى از آنها قبول نکردند و از آن روگرداندند؟ (۲۳)

ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ وَغَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿۲۴﴾

این به خاطر آن است که آنها مى گویند: آتش جهنّم جز چند روزى ما را مسّ نخواهد کرد و این فکر و افتراء آنها را در روش و دینشان گول زده است. (۲۴)

فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيَوْمٍ لَا رَيْبَ فِيهِ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۲۵﴾

پس چگونه خواهند بود وقتى که ما آنها را براى روزى که تردیدى در آن نیست، جمعشان کنیم و هر کسى به آنچه عمل کرده، بطور کامل جزا داده شود و به هیچ وجه به آنها ظلم نمى شود. (۲۵)

«ستايش خدای تعالی»

قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۶﴾

بگو: خدایا، مالک سلطنتها توئى، به هر کس بخواهى حکومت و سلطنت مى دهى و از هر که بخواهى آن را مى گیرى، هر کس را بخواهى عزیز مى کنى و هر کسى را که بخواهى ذلیل مى کنى، خوبیها در دست تو است قطعا تو بر هر چیزى قادرى. (۲۶)

تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۲۷﴾

شب را در روز قرار مى دهى و روز را در شب داخل مى کنى و زنده را از مرده بیرون مى آورى و مرده را از زنده خارج مى کنى و هر که را بخواهى بى حساب روزى مى دهى. (۲۷)

«سرپرستی مؤمنين را کفّار نبايد داشته باشند»

لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ ﴿۲۸﴾

مؤمنین نباید کفّار را بجاى مؤمنین سرپرست خود قرار دهند و هر کس این کار را بکند، با خدا براى او رابطه اى نخواهد بود، مگر آنکه بخواهید از آنها تقیه کنید و خدا شما را از خود مى ترساند و برگشت به سوى خدا است. (۲۸)

قُلْ إِنْ تُخْفُوا مَا فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَيَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۹﴾

بگو: اگر آنچه را که در دلهایتان است مخفى کنید و یا آن را اظهار نمائید، همه را خدا مى داند. بلکه هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است، خدا مى داند و خدا بر هر چیزى قادر است. (۲۹)

«روز قيامت»

يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ ﴿۳۰﴾

روزى که هر کسى آنچه را از خوبى انجام داده است، آن را حاضر شده مى یابد و آنچه از کار بد کرده، دوست دارد که اى کاش بین او و بین آن کار فاصله زیادى بود. و خدا شما را از خودش مى ترساند و خدا به بندگانش رئوف است. (۳۰)

«علامت محبّت به خدا»

قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۳۱﴾

بگو: اگر خدا را دوست دارید، پس از من پیروى کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خدا بخشنده مهربانى است. (۳۱)

قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ ﴿۳۲﴾

بگو: خدا و رسول را اطاعت کنید. پس اگر قبول نکردند، پس قطعا خدا کفّار را دوست ندارد. (۳۲)

برداشت از آيات ۳۲ ـ ۳۱

محبّت

سالک الی اللّه بايد در مرحله محبّت، آن چنان خدا را دوست داشته باشد که محبّت ديگری در دلش راه پيدا نکند و از خدا بخواهد تا خدای تعالی هم او را دوست بدارد، گناهان او را نديده بگيرد و راه بدست آوردن اين محبّت تنها و تنها اطاعت از رسول خدا است و بايد بداند که خدا کفران کنندگان را دوست نمی ‏دارد.

«انتخاب الهی»

إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۳۳﴾

قطعا خدا آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برگزیده است. (۳۳)

ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۳۴﴾

فرزندان و دودمانى که فضیلت و برترى را بعضى از آنها از بعض دیگر گرفته اند و خدا شنواى دانائى است. (۳۴)

«قضيه زن حضرت عمران عليه ‏السلام»

إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴿۳۵﴾

وقتى که زن عمران گفت: پروردگار من، قطعا من آنچه را که در شکم دارم نذر مى کنم که براى تو آزاد باشد. (این را) از من قبول کن زیرا تو همان شنواى دانائى. (۳۵)

فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنْثَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَى وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَإِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ ﴿۳۶﴾

پس وقتى که آن را زائید، گفت: پروردگار من، قطعا من دختر زائیده ام و خدا داناتر بود به آنچه از او متولّد شده بود و پسر مثل دختر نیست و حتماً من او را مریم مى نامم و حتماً من او و ذریه او را از شرّ شیطان رجیم به تو پناه مى دهم. (۳۶)

فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّاءُ الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۳۷﴾

پس پروردگارش همان دختر را به خوبى قبول کرد و او را به نیکى رشد داد و زکریا سرپرستى او را عهده دار شد. (او آنچنان به کمال رسید که) هر وقت زکریا نزد او کنار محراب مى رفت، نزد او غذائى مى دید. زکریا گفت: اى مریم، این از کجا براى تو آمده است؟ مریم گفت: این غذا از طرف خدا آمده. قطعا خدا هر که را بخواهد، بى حساب روزى مى دهد. (۳۷)

«قضيه حضرت زکريّا عليه ‏السلام»

هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّاءُ رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ ﴿۳۸﴾

آنجا بود که زکریا پروردگارش را خواند، گفت: اى پروردگار من، به من از طرف خودت فرزندان پاکى عنایت کن. زیرا تو دعا را مى شنوى. (۳۸)

فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۳۹﴾

ملائکه او را در حالى که در محراب ایستاده بود، نماز مى خواند، صدا زدند و گفتند: قطعا خدا بخاطر (دادن فرزندى به نام) یحیى به تو بشارت مى دهد، در حالى که او تصدیق کننده کلمه اى از خدا است (یعنى مسیح) و او آقا است و از ناپاکیها دور است و پیامبرى از صالحین است. (۳۹)

قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ﴿۴۰﴾

زکریا گفت: پروردگار من، چطور ممکن است من فرزندى داشته باشم و حال آنکه من به پیرى رسیده ام و زنم نازا است؟! گفت: خدا همین طورى هر کارى را که بخواهد انجام مى دهد. (۴۰)

قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ﴿۴۱﴾

زکریا گفت: پروردگار من، براى من نشانه اى قرار بده. خدا فرمود: نشانه تو این است که سه روز نمى توانى جز با اشاره و رمز با مردم حرف بزنى. و پروردگارت را زیاد به یاد بیاور و صبح و شام او را تسبیح بگو. (۴۱)

«قضيه‏ ای از حضرت مريم عليها السلام»

وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ﴿۴۲﴾

و آن وقتى که ملائکه گفتند: اى مریم، قطعا خدا تو را انتخاب کرده و پاکت کرده و بر همه زنان عالم (در این زمان) تو را برگزیده است. (۴۲)

يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ﴿۴۳﴾

اى مریم، در مقابل پروردگارت خضوع کن و سجده کن و با رکوع کنندگان رکوع کن. (۴۳)

«خبر غيبی»

ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿۴۴﴾

این از خبرهاى غیبى است که به تو وحى مى کنیم و تو که در آنجا نزد آن مردم نبودى آن وقتى که قلمهاى خود را (براى قرعه کشى) مى انداختند تا ببینند کدامشان باید مریم را تکفّل کنند و نزد ایشان نبودى آن وقتى که (براى به عهده گرفتن سرپرستى مریم) با هم دعوا مى کردند. (۴۴)

«خبر تولّد حضرت مسيح»

إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿۴۵﴾

آن وقتى که ملائکه به مریم گفتند: اى مریم، قطعا خدا به تو بخاطر دادن کلمه اى از خودش که اسمش مسیح، عیسى پسر مریم است، بشارت مى دهد. او در دنیا و آخرت (باشخصیت و) با وجهه و از مقرّبین خدا خواهد بود. (۴۵)

وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِينَ﴿۴۶﴾

و با مردم در گهواره و در پیرى حرف مى زند و از شایستگان و صالحین است. (۴۶)

قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۴۷﴾

مریم گفت: اى پروردگار من، چگونه ممکن است من فرزند داشته باشم، در حالى که هیچ بشرى مرا مسّ نکرده است؟!

(مَلَک) گفت: خدا همین طورى هر چه را بخواهد خلق مى کند. خدا وقتى کارى را مقرّر بفرماید، فقط به آنچه مقرّر فرموده مى گوید: باش، او وجود پیدا مى کند. (۴۷)

وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ ﴿۴۸﴾

و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل را تعلیم مى دهد. (۴۸)

«خبر از معجزه ‏های حضرت عيسی عليه ‏السلام»

وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۴۹﴾

و او را به عنوان پیامبرى به سوى بنى اسرائیل مى فرستد (و به آنها مى گوید:) قطعا من از طرف پروردگارتان با نشانه اى براى شما آمده ام (و آن نشانه این است که) قطعا من براى شما از گِل، چیزى به شکل و هیئت پرنده مى سازم، بعد در آن مى دمم، او به اذن خدا پرنده (درست و حسابى) مى شود.

و من به اذن خدا کور مادرزاد و کسى را که پیسى گرفته است، شفا مى دهم و به اذن خدا مرده را زنده مى کنم.

و (حتّى) به شما از آنچه مى خورید و آنچه که در خانه هایتان ذخیره مى کنید، خبر مى دهم. قطعا در این کارها نشانه اى براى شما است، اگر شما ایمان داشته باشید. (۴۹)

وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ﴿۵۰﴾

و من (در عین حال) کتاب تورات را که در مقابلم هست، تصدیق مى کنم و بعضى از چیزهائى که بر شما حرام شده است، براى شما حلال مى نمایم و من براى شما آمده ام با نشانه اى از طرف پروردگارتان. پس از خدا بپرهیزید و از من اطاعت کنید. (۵۰)

إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ﴿۵۱﴾

قطعا خدا پروردگار من و شما است. پس او را بندگى کنید که همین است راه راست. (۵۱)

«حضرت عيسی عليه ‏السلام و حواريين»

فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿۵۲﴾

پس وقتى که عیسى از آنها کفر را احساس کرد، به آنها گفت: چه کسانى یاوران من در حرکت به سوى خدا هستند؟ حواریون گفتند: ما انصار خدائیم، ما به خدا ایمان آورده ایم و تو شهادت بده که ما در مقابل اوامر الهى تسلیمیم. (۵۲)

رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ ﴿۵۳﴾

پروردگار ما، به آنچه تو نازل فرموده اى، ایمان آورده ایم و از این رسول پیروى مى کنیم. پس نام ما را در زمره شهادت دهندگان بنویس. (۵۳)

وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ ﴿۵۴﴾

ولى آنها مکر کردند و خدا هم علیه آنها نقشه کشید و خدا بهتر از همه مى تواند نقشه بکشد. (۵۴)

«وعده الهی به حضرت عيسی عليه ‏السلام»

إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۵۵﴾

آن وقتى که خدا فرمود: اى عیسى، حتماً من تو را مى گیرم و به سوى خود بالا مى برم و تو را از میان کسانى که کافر شده اند پاکت مى کنم و کسانى را که از تو پیروى کرده اند تا روز قیامت برتر و بالاتر از کسانى که کافر شده اند قرار مى دهم. سپس بازگشت شما به سوى من است و من در بین شما در خصوص آنچه که با هم، در آن اختلاف داشته اید حکم مى کنم. (۵۵)

فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ ﴿۵۶﴾

پس آن وقت؛ کسانى را که کافر شده اند، عذاب سختى در دنیا و آخرت خواهم نمود و براى آنها یاور و کمکى نخواهد بود. (۵۶)

وَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ﴿۵۷﴾

و امّا کسانى که ایمان آورده و عمل شایسته کرده اند، پس اجر آنها کاملاً داده مى شود و خدا ظالمین را دوست ندارد. (۵۷)

ذَلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ ﴿۵۸﴾

اینها را که براى تو مى خوانیم، از نشانه ها و آیات الهى است و یادآورى حکیمانه است. (۵۸)

برداشت از آيات ۵۸ ـ ۵۶

نتيجه کفر و ايمان

کسی که حق را بپوشاند و حقوق الهی را کفران کند در دنيا و آخرت وجدانش او را به عذاب سختی مبتلا می‏ کند و هيچ کس به کمک او نمی‏ آيد اما کسی که الطاف پروردگار را منظور کند و به خدای تعالی ايمان داشته باشد و کارهای شايسته کند در دنيا و آخرت به پاداش‏های خوبی خواهد رسيد. اين حقيقتی است که خدا در قرآن به عنوان حکمت بيان فرموده است.

«خلقت حضرت عيسی عليه ‏السلام»

إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۵۹﴾

قطعا مَثَل عیسى در نزد خدا مانند مَثَل آدم است. خدا او را از خاک خلق نمود، سپس به او گفت: وجود داشته باش. او هم وجود پیدا کرد. (۵۹)

الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿۶۰﴾

حقّ از طرف پروردگار تو است، پس از تردیدکنندگان نباش. (۶۰)

«مباهله با نصاری»

فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ﴿۶۱﴾

پس اگر کسى (در خصوص قصّه عیسى) بعد از آنکه علم و دانشش به تو رسیده با تو محاجه و بحث کند، پس به آنها بگو: بیائید ما فرزندان خود را دعوت مى کنیم و شما هم فرزندان خود را (دعوت کنید) و ما زنان خود را (دعوت مى کنیم) و شما هم زنان خود را (دعوت کنید) و ما کسى را که مانند جان خودمان هست (دعوت مى کنیم) و شما هم کسى را که مانند جان خودتان هست (دعوت کنید)، آن وقت مباهله مى کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار مى دهیم. (۶۱)

إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۶۲﴾

قطعا این همان سرگذشتهاى حقیقى و واقعى است و هیچ خدائى جز خداى یکتا وجود ندارد و قطعا خدا همان عزیز حکیم است. (۶۲)

فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ ﴿۶۳﴾

و اگر روگرداندند، پس خدا بر احوال فسادکنندگان آگاه است. (۶۳)

«دستور اتّحاد با اهل کتاب»

قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿۶۴﴾

بگو: اى اهل کتاب، بیائید در کلمه اى که ما و شما با هم اتّفاق داریم، متّحد شویم. آنکه جز خدا را نپرستیم و براى او چیزى را شریک قرار ندهیم و بعضى مان بعض دیگر را پروردگارانى به جاى خدا نگیریم. پس اگر آنها قبول نکردند، پس بگوئید: شاهد باشید به اینکه ما مسلمانیم. (۶۴)

برداشت از آيه ۶۴

اتحاد و دوستی

سالک الی اللّه تا می تواند بايد با مردم ائتلاف و ارتباط داشته باشد و در مقابل دشمن مشترک وحدت خود را با ديگران حفظ کند تا جايی که خدای تعالی يهود و نصاری را برای مبارزه با دشمنان مشترکشان با مسلمان‏ها دعوت به اتّحاد فرموده و آنها را در مقابل معاندين و کفّار بسيج فرموده است.

«بحث درباره حضرت ابراهيم عليه ‏السلام»

يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۶۵﴾

اى اهل کتاب، چرا درباره ابراهیم (این قدر) بحث مى کنید و حال آنکه آنچه از تورات و انجیل نازل شده، بعد از او بوده است. آیا عقلتان را به کار نمى اندازید؟ (۶۵)

هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۶۶﴾

بله شما همانهائى هستید که درباره آنچه مى دانستید، بحث و گفتگو مى کردید. پس چرا درباره آنچه حقیقتش را نمى دانید، حرف مى زنید و نزاع مى کنید؟ و خدا حقایق را مى داند ولى شما نمى دانید. (۶۶)

مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۶۷﴾

ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى، بلکه مسلمان پاک و خالصى بود و از مشرکین نبود. (۶۷)

إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۶۸﴾

قطعا نزدیکتر و سزاوارترین مردم به ابراهیم کسانى هستند که او را تبعیت کرده اند و این پیغمبر و کسانى که ایمان آورده اند مى باشند. و خداوند سرپرست مؤمنین است. (۶۸)

«خواسته ‏های اهل کتاب»

وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿۶۹﴾

جمعى از اهل کتاب دوست دارند که شاید شما را گمراه کنند. آنها جز خودشان کس دیگرى را گمراه نمى کنند ولى شعور ندارند. (۶۹)

يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿۷۰﴾

اى اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر مى شوید؟ و حال آنکه شما شهادت (به حقّانیت آن) مى دهید. (۷۰)

يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۷۱﴾

اى اهل کتاب، چرا حق را بوسیله باطل مى پوشانید و حق را کتمان مى کنید و حال آنکه شما (همه چیز را) مى دانید. (۷۱)

برداشت از آيات ۷۱ ـ ۶۹

اظهار حقيقت

سالک الی اللّه بايد هميشه هدايت ديگران را بخواهد و اگر گمراهی مردم را دوست داشته باشد به هيچ وجه موفّق به کمالات نمی ‏شود. سالک الی اللّه بايد نشانه ‏های خدا را دقيقاً درک کند و روی حق پرده نيندازد و آنچه حقيقت دارد همان را اظهار کند.

وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۷۲﴾

و جمعى از اهل کتاب گفتند: در اوّل روز به آنچه بر اهل ایمان نازل شده ایمان بیاورید ولى آخر روز به آنها کافر شوید، شاید آنها (از عقائد خود) برگردند. (۷۲)

وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتَى أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۷۳﴾

و ایمان نیاورید، مگر به کسى که از دین شما پیروى کند. (به آنها) بگو: قطعا هدایت حقیقى، آن هدایتى است که خدا مى کند. (اهل کتاب مى گویند:) به کسى مثل آنچه به شما داده شده (کتابى) داده نشده، یا اینکه مى توانند با شما در نزد پروردگارتان بحث و گفتگو کنند. بگو: قطعا فضیلت در دست خدا است، آن را به کسى که بخواهد مى دهد و خدا داراى رحمت و مهربانى گسترده و دانا است. (۷۳)

يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴿۷۴﴾

هر کس را بخواهد به رحمت خود اختصاص مى دهد و خدا داراى فضل بزرگى است. (۷۴)

وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۵﴾

و در میان اهل کتاب کسانى هستند که اگر آنها را بر ثروت و پول زیادى اَمینشان قرار دهى، آن را به تو بر مى گردانند (و امانتدارى مى کنند) ولى اگر به بعضى از آنها یک دینار بسپارى، به تو بر نمى گردانند، مگر تا وقتى که بالاى سر آنها ایستاده باشى (و اِعمال قدرت کنى)، آن به خاطر این است که مى گویند: ما در مقابل اهل مکه مسئول نیستیم و به خدا دروغ مى بندند و حال آنکه آنها مى دانند (چه مى کنند). (۷۵)

بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿۷۶﴾

بله کسى که به عهد خود وفا کند و تقوى داشته باشد، پس قطعا خدا متّقین را دوست مى دارد. (۷۶)

«عهد و قسم»

إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۷۷﴾

قطعا کسانى که عهد با خدا و قسمهاى خود را به قیمت کمى مى فروشند، آنها هیچ فائده اى در آخرت نخواهند بُرد و خدا با آنها در روز قیامت حرف نمى زند و (حتّى) به آنها نگاه نمى کند و آنها را تزکیه نمى نماید و براى آنها عذاب دردناکى خواهد بود. (۷۷)

برداشت از آيات ۷۷ ـ ۷۵

بعضی از مردم روز قيامت تزکيه نمی‏ شوند

سالک الی اللّه بايد اعمالی انجام دهد که مردم او را امين خود بدانند و اگر چيزی به او سپردند لازم نباشد که با زحمت از او بگيرند. سالک الی اللّه بايد به عهدش وفا کند و تقوا داشته باشد زيرا خدا متّقين را دوست دارد. سالک الی اللّه بايد در عهدی که با خدا بسته و برای ايمانش ارزش زيادی قايل باشد زيرا اگر اين چنين نبود خدای تعالی در روز قيامت به او محبّت نمی‏ کند، با او حرف نمی‏ زند، به او نگاه نمی ‏کند و او را از صفات رذيله تزکيه نمی‏ نمايد و طبعاً در عذاب دردناکی باقی خواهد ماند.

«بر خدا دروغ می‏ بندند»

وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۸﴾

و قطعا جمعى از آن مردم آنچنان در خواندن کتاب زبان خود را مى گردانند که شما گمان کنید آنچه مى خوانند از کتاب است و حال آنکه از کتاب نیست و (حتّى) مى گویند: این از نزد خدا است و حال آنکه آن از جانب خدا نیست و بر خدا دروغ مى بندند و حال آنکه (حقیقت را) مى دانند. (۷۸)

«سوء استفاده از علم و قدرت»

مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ ﴿۷۹﴾

خدا به هیچ بشرى کتاب و حکومت و نبوّت را نمى دهد سپس به مردم بگوید: بنده من باشید و خدا را کنار بگذارید، ولى به خاطر آنچه از کتاب یاد گرفته و به خاطر آنچه خودتان درس مى گرفتید، باید تربیت کننده دیگران باشید. (۷۹)

وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۸۰﴾

و به شما امر نمى کند که ملائکه و انبیاء را پروردگاران خود بدانید. آیا ممکن است خدا شما را به کفر، بعد از آنکه مسلمان بوده اید دستور دهد؟ (۸۰)

برداشت از آيات ۸۰ ـ ۷۸

عجب و غرور

سالک الی اللّه بايد از هر چيزی مهمتر و بدتر دروغ بستن به خدا و کتاب خدا را بداند و از آن پرهيز کند. سالک الی اللّه برای حکمتی که خدا در قلب او قرار داده نبايد مغرور شود و مردم را به بندگی خود دعوت کند فقط بايد بداند که زمانی ارزش وجودی پيدا می‏ کند که خود را رابط بين خدا و خلق در تعليم کتاب بشناسد. سالک الی اللّه بايد بداند که هيچ کس در رديف خدای تعالی حتّی ملائکه و انبياء ربوبيت مستقلی ندارند بلکه تنها آنها واسطه فيوضات الهی هستند.

«پيمان بستن انبياء با خدای تعالی»

وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿۸۱﴾

و آن زمان که خدا پیمانى از پیامبران گرفت که وقتى هرگونه کتاب و حکمتى براى شما آمد (و بنا بود) که پس از شما رسولى بیاید که تصدیق کننده باشد آن کتاب و حکمتى را که نزد شما است، شما باید به او ایمان بیاورید و او را یارى کنید. خدا به آنها گفت: آیا این موضوع را قبول دارید و تعهّدتان بر آن محکم است؟ گفتند: بلى، اقرار مى کنیم. خدا به آنها گفت: پس شاهد (جریان) باشید و من هم با شما از شهادت دهندگانم. (۸۱)

فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۸۲﴾

و کسانى که بعد از این عهد و میثاق بى توجّهى کنند و روگردان باشند، پس آنها همان فاسقانند. (۸۲)

«دين خدا»

أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾

آیا آنها غیر از دین خدا را مى خواهند؟ و حال آنکه همه کسانى که در آسمانها و زمین اند، یا اختیارى و (یا) اجبارى در مقابل پروردگار تسلیمند و به سوى او برگردانده مى شوند. (۸۳)

قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۸۴﴾

بگو: ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل شده، ایمان داریم و به آنچه به موسى و عیسى و پیامبران دیگر از جانب پروردگارشان داده شده، مؤمنیم. ما فرقى بین احدى از آنها نمى گذاریم و ما در مقابل خدا تسلیمیم. (۸۴)

«دينی جز اسلام قبول نيست»

وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۸۵﴾

و کسى که غیر از اسلام دینى براى خود قرار دهد، از او هرگز قبول نمى شود و او در آخرت از ضررکرده ها خواهد بود.  (۸۵)

«کفر بعد از ايمان»

كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۸۶﴾

چگونه خدا مردمى را که بعد از ایمان آوردنشان کافر شده اند، هدایت کند؟ و حال آنکه آنها مى دانند و شاهد بوده اند که قطعا این رسول حقّ است و براى آنها دلائل روشنى بر این موضوع آمده است و خدا مردم ظالم را هدایت نمى کند. (۸۶)

أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿۸۷﴾

اینها جزایشان این است که لعنت خدا و ملائکه و همه مردم بر آنها خواهد بود. (۸۷)

خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ ﴿۸۸﴾

آنها در آن لعنتِ خدا، همیشه خواهند بود و از عذابشان تخفیف داده نمى شود و به آنها مهلت داده نمى شود. (۸۸)

إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۸۹﴾

مگر کسانى که بعد از آن توبه کنند و خود را اصلاح نمایند، پس در این صورت خدا بخشنده اى مهربان است. (۸۹)

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ ﴿۹۰﴾

قطعا کسانى که کافر شده اند بعد از آنکه ایمان داشته اند و سپس بـر کفرشان افزوده اند، هرگز خدا توبه آنها را قبول نمى کند و آنها همان گمراهانند. (۹۰)

برداشت از آيات ۹۰ ـ ۸۶

توبه

سالک الی اللّه نبايد در ايمان و اعتقاداتش متزلزل باشد و به خود ظلم کرده از راه حق منحرف شود که اگر اين چنين شد از رحمت و مهربانی خدا ملائکه و همه مردم دور است. هميشه در عذاب الهی باقی خواهد ماند و به هيچ وجه موفّق به کمالات نخواهد شد. خدا و ملائکه و اوليای او، او را مورد توجّه قرار نخواهند داد مگر آن که قدم در مرحله توبه نصوح بگذارد، خود را از صفات رذيله پاک کند و اعمال شايسته انجام دهد که خدا در اين صورت بخشنده و مهربان است. اما اگر باز هم به اين تزلزل ادامه داد ديگر خدا توبه او را قبول نمی ‏کند زيرا معنی توبه نصوح اين است که به گناه و کفر به هيچ وجه برنگردد.

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ ﴿۹۱﴾

قطعا کسانى که کافرند و با همان کفر مردند، هرگز از احدى از آنها اگر به اندازه کره زمینِ پر از طلا فدیه بدهند، پذیرفته نمى شود و براى آنها عذاب دردناکى هست و آنها به هیچ وجه یاورانى ندارند. (۹۱)

برداشت از آيه ۹۱

اهميّت عقايد قبل از تزکيه نفس

سالک الی اللّه بايد کوشش کند که قبل از تزکيه نفس و قبل از مرگ، خود را از کفر و ناسپاسی نجات دهد و الاّ اگر اعتقادات صحيحی نداشته باشد و کافر بميرد در عالم برزخ و قيامت خدای تعالی آنها را نمی ‏بخشد و کمکی به او نمی ‏کند؛ اگر چه تمام کره زمين را پر از طلا کرده و تقديم نمايد و يا آنها را انفاق کند. از اينجا معلوم می ‏شود که اگر کسی اصول عقايدش صحيح نباشد انفاقش بی‏ فايده و پس از مرگ راهش مشخص است، برای آنها عذاب دردناکی آماده شده و کسی نمی‏ تواند به آنها کمک معنوی کند.

«انفاق از آنچه دوست داريد»

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ ﴿۹۲﴾

هرگز به نیکى نمى رسید تا آنکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید. و هر چه را از هر چیز انفاق کنید، پس قطعا خدا به آن عالم است. (۹۲)

برداشت از آيه ۹۲

انفاق شايسته

سالک الی اللّه بايد خود را به نحوی تربيت کند که از آنچه خودش دوست دارد به ديگران انفاق نمايد. زيرا کيفيت انفاق و کميت آن هر دو نزد خدا محفوظ است.

كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۹۳﴾

همه غذاها براى بنى اسرائیل حلال بود، مگر آنچه را که اسرائیل قبل از نازل شدن تورات بر خود حرام کرده بود. بگو: پس تورات را بیاورید و آن را بخوانید اگر راست مى گوئید. (۹۳)

فَمَنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۹۴﴾

پس کسى که بعد از آن به خدا بهتان دروغگوئى بزند، پس آنها همان ستمگران هستند. (۹۴)

قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۹۵﴾

بگو: خدا راست گفته است. پس از دین پاک ابراهیم پیروى کنید و او از مشرکین نبوده است. (۹۵)

«اوّل بناء برای مردم در دنيا»

إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ ﴿۹۶﴾

قطعا اوّل خانه اى که براى مردم گذاشته و ساخته شد، همان خانه اى بود که در سرزمین «بکه» (منظور شهر مکه) است، پر برکت و هدایت براى مردم جهان است. (۹۶)

فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ ﴿۹۷﴾

در آن خانه نشانه هاى واضحى است، مقام ابراهیم است و کسى که داخل آن خانه شود، در امان است و بر عهده مردم است که براى خدا البتّه آنهائى که توانائى و استطاعت دارند، به سوى خانه خدا بروند و کسى که کافر شود، بداند که قطعا خدا از همه مردم جهان بى نیاز است. (۹۷)

«خطاب به اهل کتاب»

قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهِيدٌ عَلَى مَا تَعْمَلُونَ ﴿۹۸﴾

بگو: اى اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر مى شوید؟ و حال آنکه خدا بر آنچه مى کنید شاهد است. (۹۸)

قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۹۹﴾

بگو: اى اهل کتاب! چرا مانع راه خدا براى کسانى که ایمان آورده اند مى شوید و شما با اینکه شاهد (حقیقت) هستید، مى خواهید راه را کج نشان دهید؟ و خدا به آنچه مى کنید غافل نیست. (۹۹)

برداشت از آيه ۹۹

سدّ راه خدا

بدترين کارها سدّ راه خدا است، يعنی کسانی که نگذارند مردم به حقيقت دين برسند و افکار باطل را به آنها تزريق کنند، از چهارچوب آيات قرآن و روايات خارج شوند و مطالب نادرست را به خورد مردم بدهند. سدّ راه خدا کرده ‏اند.

«از اطاعت اهل کتاب برحذر باشيد»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ ﴿۱۰۰﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، اگر از بعضى از آنهائى که کتاب به آنها داده شده اطاعت کنید، شما را بعد از آنکه ایمان آورده اید به کفر برمى گردانند. (۱۰۰)

وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۱۰۱﴾

و چگونه کافر مى شوید؟ و حال آنکه آیات خدا براى شما خوانده مى شود و رسول خدا در میان شما است. و کسى که خود را به وسیله معرفت خدا نگه دارد، قطعا به راه راست هدایت شده است. (۱۰۱)

«تقوای کامل و حقيقی»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۱۰۲﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، از خدا بپرهیزید و حقیقت تقواى الهى را در خود ایجاد کنید و هرگز نمیرید، مگر آنکه شما مسلمان باشید. (۱۰۲)

«دستور اتّحاد و وحدت»

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۰۳﴾

و همه خود را به وسیله ریسمان الهى نگه دارید و متفرّق نشوید و به یاد بیاورید نعمت خدا را برایتان آن وقتى که با هم دشمن بودید، خدا بین دلهاى شما را الفت داد و شما صبح کردید در حالى که همه با هم به نعمت الهى برادر شدید و شما بر لب گودى از آتش بودید، خدا شما را از آنجا نجات داد. این چنین خدا آیاتش را براى شما بیان مى کند، شاید شما هدایت شوید. (۱۰۳)

برداشت از آيات ۱۰۱ ـ ۱۰۳

 مرحله صراط مستقيم

سالک الی اللّه بايد در تقوا آن قدر پيشرفت و تمرين کند که خود را به مقام اعتصام برساند اعتصام در حقيقت امتناع است و از (عصم) گرفته شده؛ يعنی فرد با تقوا آن قدر خود را از گناه نگه می‏ دارد و معرفت خدا، رسول خدا و پيشوايان دين يعنی ائمّه اطهار عليهم ‏السلام به او کمک می ‏کنند تا او از همه بدی‏ها نگه داشته می‏ شود و به مرحله ضعيف عصمت انبياء می‏ رسد؛ يعنی خودبخود گناه نمی‏ کند و بلکه گناه را دوست نمی ‏دارد و اگر همه مردم اين گونه شدند، تفرقه و جدايی در بين آنها نبوده و از لب گودال آتش هواهای نفسانی نجات پيدا می ‏کنند و اين معنی در زمان ظهور حضرت ولی عصر روحی فداه صد درصد تحقّق پيدا می‏ کند زيرا همه اهل تزکيه نفس می ‏شوند، و همه در صراط مستقيم قرار می‏ گيرند و به تقوای حقيقی و اعتصام واقعی موفّق می‏ گردند.

«امر به معروف و نهی از منکر»

وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۰۴﴾

و باید جمعى از شما باشند که مردم را به خوبیها دعوت کنند و امر به معروف و نهى از منکر نمایند. و این جمع همان رستگارانند. (۱۰۴)

وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰۵﴾

و مانند آنهائى که بعد از آنکه دلائل و براهین برایشان آمد تفرقه و اختلاف ایجاد کردند، نباشید. و براى آنها عذاب بزرگى خواهد بود. (۱۰۵)

برداشت از آيات ۱۰۵ ـ ۱۰۴

هدايت مردم

بدون ترديد همه افراد نمی ‏توانند مربی ديگران باشند. حتّی علمايی را ديده‏ ايم با اينکه اهل معنی بوده ‏اند ولی مربی نبوده ‏اند اما لازم است جمعی راه و روش تربيت ديگران را ياد گرفته و از خدای تعالی کمک بگيرند، مردم را به تزکيه نفس و عقايد صحيح دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمايند تا از ياران امام عصر روحی فداه شوند؛ در اين صورت حتّی اگر از دنيا رفتند روح آنها معين خواهد بود.

«روسفيدان و روسياهان در قيامت»

يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿۱۰۶﴾

آن روزى که صورتهائى سفید و صورتهائى سیاه مى شود، پس امّا کسانى که صورتشان سیاه مى شود (به آنها گفته مى شود:) آیا شما کافر شدید بعد از آنکه ایمان آوردید؟ پس عذاب الهى را بچشید به خاطر کفرى که ورزیده اید. (۱۰۶)

وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۱۰۷﴾

و امّا آن کسانى که صورتشان سفید است، پس در رحمت خدا همیشه خواهند بود. (۱۰۷)

«آيات الهی»

تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعَالَمِينَ ﴿۱۰۸﴾

این آیات خدا است که ما به حقّ بر تو تلاوت مى کنیم و خدا اراده ظلم به مردم جهان را ندارد. (۱۰۸)

وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿۱۰۹﴾

و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، مال خدا است و همه کارها به سوى او برگردانده مى شود. (۱۰۹)

«بهترين امّتها»

كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۱۱۰﴾

شما بهترین امّتى هستید که براى مردم بیرون آمده است. زیرا امر به معروف و نهى از منکر مى کنید و به خدا ایمان آورده اید و اگر اهل کتاب ایمان مى آوردند، براى آنها بهتر بود. جمعى از آنها مؤمن اند ولى بیشتر آنها فاسق اند. (۱۱۰)

برداشت از آيه ۱۱۰

امر به معروف و نهی از منکر

سالک الی اللّه بايد به نحوی خود را بسازد که بتواند رهبری مردم را عهده ‏دار باشد، مردم را به لقاء خدا برساند، آنها را از بدی ‏ها نهی کند و به سوی خوبی ‏ها بکشاند و خودش ايمان کاملی داشته باشد که اگر عهده ‏دار اين کارها شود، هم برای او و هم برای پيروانش بهترين چيزها در دنيا و آخرت خواهد بود.

«نمی‏ توانند ضرر بزنند»

لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى وَإِنْ يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ ﴿۱۱۱﴾

آنها هرگز نمى توانند به شما ضرر برسانند، مگر اذیتهائى. و اگر با شما جنگ کنند (شکست خواهند خورد و) به شما پشت کرده و فرار مى کنند و بعد هم آنها یارى نمى شوند. (۱۱۱)

ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ ﴿۱۱۲﴾

هر جا باشند بر آنها ذلّت زده شده، مگر آنکه با ریسمانى از خدا و ریسمانى از مردم (در ارتباط باشند) و آنها به غضبى از خدا گرفتار شده اند و مسکنت بر آنها زده شده. آن براى این است که آنها به آیات خدا کافر شده و انبیاء را به ناحقّ مى کشند. آن به خاطر این است که گناه مى کنند و از حدّ خود تجاوز مى کنند. (۱۱۲)

«بعضی از اهل کتاب خوبند»

لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ ﴿۱۱۳﴾

همه اهل کتاب مثل هم نیستند. جمعى از آنها (به حقّ و حقیقت) قیام مى کنند، آیات خدا را در اوقاتى از شب مى خوانند در حالى که سجده مى کنند. (۱۱۳)

يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۱۱۴﴾

به خدا و روز آخرت ایمان آورده و امر به معروف و نهى از منکر مى کنند و در کارهاى خوب بر یکدیگر سرعت مى گیرند و آنها از صالحین اند. (۱۱۴)

وَمَا يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ  وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ ﴿۱۱۵﴾

و آنچه از خوبى انجام مى دهند، پس هرگز ندیده گرفته نمى شوند و خدا به (حالات) متّقین دانا است. (۱۱۵)

برداشت از آيات ۱۱۵ ـ ۱۱۲

سحر خيزی

يکی از کارهايی که سالک الی اللّه بايد انجام دهد سحرخيزی و تهجد است. بايد در آن موقع قرآن بخواند و در آيات الهی تدبر کند و در تمام خوبی‏ ها بر همه سبقت بگيرد، با سرعت به طرف کمالات برود، از مردم هم دستگيری کند و بداند که به جزای اعمال نيکش خواهد رسيد.

«کفّار و مجازات الهی»

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۱۱۶﴾

کسانى که کافر شده اند، اموال و اولادشان هرگز آنها را از مجازات الهى بى نیاز نمى کند و در امان نگه نمى دارد و آنها اهل جهنّم اند که در آن همیشه مخلّدند. (۱۱۶)

مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِي هَذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿۱۱۷﴾

مَثَل آنچه را که در این زندگى دنیا انفاق مى کنند، مانند باد سوزانى است که به زراعت مردمى که به خود ظلم کرده اند اصابت کند و آن را نابود نماید و خدا به آنها ظلم نکرده است، بلکه آنها به خودشان ظلم مى کنند. (۱۱۷)

«از کفّار دوست نگيريد»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۱۱۸﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، از غیر خودتان (یعنى کفّار و غیر مسلمانان) دوست و محرم اسرار براى خود نگیرید. آنها از هیچ اذیتى درباره شما کوتاهى نمى کنند بلکه آنها دوست دارند شما ناراحت باشید. بغض و دشمنى از زبانشان آشکار شده است و آن دشمنى را که در دل مخفى مى کنند، بیشتر از آن چیزى است که ظاهر مى کنند. قطعا ما براى شما آیات خود را بیان مى کنیم، اگر شما تعقّل کنید. (۱۱۸)

هَا أَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۱۱۹﴾

بله، این شمائید که آنها را دوست مى دارید، ولى آنها شما را دوست نمى دارند. شما ایمان به همه کتابهاى آسمانى آورده اید و وقتى که آنها شما را ملاقات مى کنند، به شما مى گویند: ایمان آورده ایم. ولى وقتى که تنها مى شوند، از شدّت غیظى که نسبت به شما دارند، سر انگشتان خود را با دندان مى جوند (و اظهار ناراحتى مى کنند).

بگو: با همین غیظ و غضب بمیرید. قطعا خدا به آنچه در دلها مى گذرد عالم است. (۱۱۹)

إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿۱۲۰﴾

اگر نیکى به شما برسد، بدشان مى آید و اگر بدى به شما برسد، به خاطر آن خوشحال مى شوند. و اگر شما بردبارى کنید و تقوى داشته باشید، نقشه ها و کید آنها به هیچ وجه به شما ضرر نمى زند. قطعا خدا به آنچه مى کنند احاطه دارد. (۱۲۰)

وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۲۱﴾

و آن وقت صبحى که از میان اهلت براى پیدا کردن اردوگاه جنگ براى مؤمنین بیرون رفتى و خدا شنواى دانائى است. (۱۲۱)

برداشت از آيات ۱۲۱ ـ ۱۱۶

کفّار و نادان‏ها

کفّار و بعضی نادان ‏هايی که مثل کفّارند گمان می‏ کنند که مال و اولاد آنها را از همه چيز بی‏ نياز می‏ کند. با تجربه ثابت شده که اين فکر بسيار غلط است. زيرا تنها و تنها خدا است که انسان را در دنيا و آخرت بی‏ نياز می‏ کند و خدا آنها را در آتش نادانی و جهلشان مخلّد می ‏فرمايد. اينها در راه رسيدن به اهداف غلطشان مخارجی را به عهده می‏ گيرند ولی به جای آن که استفاده کنند خدای تعالی به خاطر ظلمی که به خود کرده‏ اند و کافر شده ‏اند اموال آنها را از بين می‏ برد و سودی نصيب آنها نمی‏ شود و بدانيد که خدا به آنها ظلم نمی‏ کند، بلکه آنها خودشان هستند که به خود ظلم کرده ‏اند.

سالک الی اللّه نبايد با اين دسته از کفّار دوست صميمی شود؛ آنها چون باطنشان به صفات رذيله آلوده است، در کارهايشان خلل و فساد ايجاد می‏ کنند، آنها در دل بغض شما را دارند و گاهی هم ظاهر می ‏شود، شما چون پاکيد آنها را با صفای دل دوست داريد و به آنها اعتماد می‏ کنيد ولی آنها در باطن شما را دوست ندارند، اگر به شما نعمت خوبی برسد ناراحت می‏ شوند و اگر ناراحت شويد آنها خوشحال می‏ شوند. مرگ بر آنها باد. بگذاريد با آن عداوت و دشمنی ‏شان بميرند. زيرا اگر شما صبر کنيد و تقوا داشته باشيد ضرری از آنها به شما نمی‏ رسد.

إِذْ هَمَّتْ طَائِفَتَانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلَا وَاللَّهُ وَلِيُّهُمَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۲۲﴾

آن وقتى که دو دسته از مسلمانان از میان شما تصمیم گرفتند سستى کنند، ولى خدا بر آنها ولایت داشت و باید بر خدا مؤمنین توکل کنند. (۱۲۲)

«ياری خدا در جنگ بدر»

وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۲۳﴾

و قطعا خدا در جنگ بدر با آنکه ناتوان بودید، شما را یارى کرد. پس از خدا بپرهیزید، شاید شکرکننده باشید. (۱۲۳)

إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ ﴿۱۲۴﴾

آن وقتى که به مؤمنین مى گفتى: آیا کفایت نمى کند شما را که پروردگارتان سه هزار از ملائکه، براى کمک شما بفرستد؟ (۱۲۴)

بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ  ﴿۱۲۵﴾

چرا، اگر صبر کنید و تقوى داشته باشید و دشمن به سراغتان به همین زودى بیاید، پروردگارتان به وسیله پنج هزار از ملائکه اى که نشانه اى دارند کمکتان خواهد کرد. (۱۲۵)

«ياری تنها از جانب خدا است»

وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿۱۲۶﴾

و این را خدا جز براى بشارت و اطمینان قلبتان (نگفته و) قرار نداده و کمکى جز از جانب خداى عزیز حکیم براى شما نخواهد بود. (۱۲۶)

لِيَقْطَعَ طَرَفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنْقَلِبُوا خَائِبِينَ ﴿۱۲۷﴾

براى آنکه خدا بخشى از قدرت کسانى که کافر شده اند را قطع کند و یا سرکوبشان نماید تا با یأس و ناامیدى برگردند. (۱۲۷)

«اختيار در دست خدا است»

لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ ﴿۱۲۸﴾

براى تو هیچ گونه اختیارى در چیزى نیست، چه آنکه خدا توبه آنها را قبول کند یا عذابشان نماید زیرا قطعا آنها ظالم اند. (۱۲۸)

وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۲۹﴾

و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، مال خدا است. هر که را بخواهد مى بخشد و هر که را بخواهد عذاب مى کند و خدا بخشنده مهربانى است. (۱۲۹)

«ربا نخوريد»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۳۰﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، ربا نخورید براى آنکه سود دائما مضاعف شود و از خدا بپرهیزید، شاید رستگار گردید. (۱۳۰)

وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ ﴿۱۳۱﴾

و از آتشى که براى کافران آماده شده است، بپرهیزید. (۱۳۱)

وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۳۲﴾

و اطاعت از خدا و رسول را کنید، شاید مورد ترحّم واقع گردید. (۱۳۲)

«سرعت به سوی خيرات»

وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۱۳۳﴾

و براى آمرزشى از طرف پروردگارتان و بهشتى که وسعت آن به اندازه آسمانها و زمین است و آماده شده براى متّقین، شتاب کنید. (۱۳۳)

الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۳۴﴾

کسانى که در حال قدرت و در حال تنگدستى انفاق مى کنند و غیظ خود را فرو مى نشانند و مردم را عفو مى کنند. و خدا نیکوکاران را دوست مى دارد. (۱۳۴)

وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۱۳۵﴾

و کسانى که وقتى کار بدى مى کنند یا به خودشان ظلم مى نمایند، به یاد خدا مى افتند و طلب بخشش براى گناهانشان مى کنند. و چه کسى گناهان را غیر از خدا مى بخشد؟ و اصرار در گناه نکرده اند و حال آنکه آنها (حقیقت را) مى دانند. (۱۳۵)

أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ﴿۱۳۶﴾

این گروه، جزاى آنها مغفرتى از طرف پروردگارشان هست و بهشتهائى که از پائین آنها نهرهائى جارى است و همیشه در آن مى مانند که این نیکو اجرى است براى عمل کنندگان. (۱۳۶)

برداشت از آيات ۱۳۶ ـ ۱۳۳

بهشت، زندگی ابدی است

سالک الی اللّه نبايد زندگی را تنها منحصر به زندگی دنيا بداند. زيرا زندگی حقيقی و پردوام او از اين به بعد شروع می‏ شود و خدای تعالی برای او باغ و بوستانی که به وسعت آسمان‏ها و زمين است آماده کرده، پس بايد به طرف آن همه نعمت با سرعت حرکت کند؛ يعنی در حال داشتن و نداشتن روحيه انفاق داشته باشد، غضبش را کنترل کند، از بدی‏های مردم بگذرد و اگر خدايی نکرده گناهی انجام داد و به خود ظلم کرد، فوراً به ياد خدا بيفتد و از او عذرخواهی کند و بلکه توبه نصوح نمايد که اگر اين کارها را کرد خدا او را می ‏بخشد و چون او از نيکوکاران است، خدا او را دوست می‏ دارد و او را به آن باغ و بوستان جاودانی می‏ رساند.

«سير و سفر»

قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۳۷﴾

قطعا قبل از شما سنّتهائى بوده که گذشته است. پس شما روى زمین سیر و سفر کنید، پس ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بوده است. (۱۳۷)

هَذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۱۳۸﴾

این مطالب بیانى است براى همه مردم و راهنمائى و موعظه اى است براى اهل تقوى. (۱۳۸)

برداشت از آيات ۱۳۸ ـ ۱۳۷

استحباب مسافرت کردن

برای سالک الی اللّه مستحب است که در روی زمين بسيار مسافرت کند و ببيند که عاقبت دروغ گويان و ديگران که قبلاً بوده ‏اند چه شده است. سالک الی اللّه اگر می‏ خواهد به خدا نزديک شود و او را ملاقات کند بايد قرآن زياد بخواند. زيرا قرآن راهنمای سالکين الی اللّه است او را موعظه می‏ کند به شرط آن که او اهل تقوا باشد.

«ايمان مايه استقامت است»

وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴿۱۳۹﴾

و سست نشوید و محزون نگردید و حال آنکه شما از همه برتر و بالاترید، اگر ایمان داشته باشید. (۱۳۹)

برداشت از آيه ۱۳۹

استقامت

سالک الی اللّه نبايد به هيچ وجه ضعف و سستی در مشکلات به خود راه دهد و با توجّه به خدای تعالی نبايد به هيچ وجه محزون شود که اگر اين چنين شد و ايمان داشت از همه برتر و بهتر است.

إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ﴿۱۴۰﴾

اگر به شما جراحتى وارد شده، پس قطعا به جمعیت مقابل شما هم همان طور جراحتى وارد شده است و این روزها را بین مردم قرار مى دهیم و تا خدا مؤمنین را معلوم کند و معرّفى نماید و از میان شما شاهدهائى بگیرد. و خدا ظالمین را دوست نمى دارد. (۱۴۰)

وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ ﴿۱۴۱﴾

و براى آنکه خدا مؤمنین را از هر عیب و نقصى پاک کند و کافران را نابود نماید. (۱۴۱)

«ورود به بهشت»

أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ ﴿۱۴۲﴾

آیا شما گمان کرده اید که وارد بهشت مى شوید، بدون آنکه خدا معلوم کند چه کسانى از شما جهاد کرده اند و چه کسانى (در مقابل سختى ها) بردبار بوده اند؟ (۱۴۲)

وَلَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ﴿۱۴۳﴾

و قطعا شما بودید که تقاضاى مرگ مى کردید، قبل از آنکه با مردن (در جنگ) روبرو شوید. سپس مرگ را دیدید و حال آنکه شما نگاه مى کردید. (۱۴۳)

برداشت از آيات ۱۴۳ ـ ۱۴۲

امتحان خدای تعالی

جمعی که اهميّت به تزکيه نفس نمی ‏دهند و می‏ خواهند خود را جزو تزکيه شدگان و پاکان معرفی کنند، در ميان مردم تظاهر به خوبی می‏ کنند و خود را از اولياء خدا می ‏دانند و فکر می‏ کنند که اهل بهشت‏ اند ولی وقتی خدای تعالی امتحانی برای آنها پيش می‏ آورد، آنها معرفی می ‏شوند و خود را ضايع می‏ کنند.

«حضرت محمّد صلی ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله اگر از دنيا برود شما از اسلام بر می‏ گرديد»

وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ﴿۱۴۴﴾

و «محمّد» جز پیامبرى که قبل از او پیامبرانى گذشته اند، نبوده است. پس اگر بمیرد یا کشته شود، شما به اعقابتان بر مى گردید و کسى که به عقب خودش برگردد، هرگز به خدا هیچ ضررى نمى رساند. و زود است که خدا شاکرین را جزا دهد. (۱۴۴)

«مرگ در دست خدا است»

وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ ﴿۱۴۵﴾

و براى هیچ کس جز به اذن خدا مردن نخواهد بود. اجل هر کسى نوشته شده است و کسى که ثواب دنیا را بخواهد، ما به او از آن ثواب خواهیم داد و کسى که ثواب آخرت را بخواهد، به او هم از آن ثواب خواهیم داد. و زود است که شاکرین را جزا دهیم. (۱۴۵)

«خداپرستان»

وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ ﴿۱۴۶﴾

و چه بسیار از پیامبرانى بوده اند که با او و کمک به او عدّه زیادى از خداپرستان جنگ کرده اند. پس هیچگاه آنها سست نشده به خاطر آنچه که در راه خدا به آنها رسیده است و ضعف پیدا نکرده اند و زیر بار دشمن نرفته اند و خدا صابرین را دوست مى دارد. (۱۴۶)

«دعای خداپرستان»

وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۱۴۷﴾

و سخن آنها نبود جز آنکه مى گفتند: پروردگار ما، گناهان و اسراف ما را در امور (زندگى)مان ببخش و قدمهایمان را ثابت نگهدار و ما را بر مردمان کافر یارى کن. (۱۴۷)

فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۴۸﴾

پس خدا ثواب دنیا و ثواب نیکوى آخرت را به آنها داد. و خدا محسنین را دوست مى دارد. (۱۴۸)

برداشت از آيات ۱۴۸ ـ ۱۴۷

استقامت

سالک الی اللّه بايد با تمام نيرو مراحل تزکيه نفس را بگذراند و بتواند جهاد اصغر و اکبر را انجام دهد، از خدای تعالی بخواهد گناهان او را بيامرزد و اگر در امور زندگی اسراف کرده بر او سخت نگيرد، او را محکم و پابرجا در مقابل مشکلات نگه دارد و او را در تمام امور ياری فرمايد.

«نتيجه اطاعت از کفّار»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ ﴿۱۴۹﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، اگر کسانى را که کافر شده اند اطاعت کنید، آنها شما را به اعقابتان (یعنى به زمان جاهلیت) بر مى گردانند و شما هم بر مى گردید، در حالى که بسیار ضرر کرده اید. (۱۴۹)

بَلِ اللَّهُ مَوْلَاكُمْ وَهُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ ﴿۱۵۰﴾

بلکه خدا مولاى شما است و او بهترین یارى کننده است. (۱۵۰)

«رعب و ترس»

سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ ﴿۱۵۱﴾

به زودى ما در قلوب کسانى که کافر شده اند، رعب و ترس مى اندازیم. به خاطر آنکه براى خدا شریک قرار داده اند،  آنچه را که خدا براى آن سلطه اى نازل نکرده است. و مأواى آنها آتش است و آتش براى ظالمین بد جایگاهى است. (۱۵۱)

وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۵۲﴾

و قطعا خدا وعده خود را به شما راست قرار داد، آن وقتى که شما دشمنان را به اجازه خدا به قتل رساندید تا آنکه سست شدید و در آن کار با یکدیگر نزاع کردید و بعد از آنکه آنچه را دوست داشتید به شما نشان داد، شما نافرمانى کردید. بعضى از شما کسانى هستند که فقط دنیا را مى خواهند و بعضى از شما کسانى هستند که آخرت را مى خواهند. سپس خدا شما را از آنها منصرف فرمود تا شما را امتحان کند و قطعا او شما را بخشید و خدا نسبت به مؤمنین با فضل است. (۱۵۲)

«کمک های الهی»

إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴿۱۵۳﴾

آن وقتى که (از کوه) بالا مى رفتید و به احدى (از عقب ماندگان) نگاه نمى کردید و پیغمبر، شما را درباره عقب افتادگان صدا مى زد، (پس به خاطر این بى توجّهى) غمهاى شما یکى پس از دیگرى به شما رسید. این به خاطر آن بود که (دیگر) براى از دست رفتن غنائم غمگین و محزون نشوید و (همچنین) به خاطر مصیبتهائى که به شما وارد مى گردد، محزون نگردید و خدا به آنچه مى کنید آگاه است. (۱۵۳)

ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۱۵۴﴾

سپس بر شما بعد از آن غم و حزن و ناراحتى، آرامش و امنیت را نازل کرد که این آرامش به صورت خواب سبکى بود که جمعى از شما را گرفت امّا جمع دیگرى که در فکر جان خود بودند، آنها گمانهاى نادرستى مانند گمانهاى دوران جاهلیت درباره خدا مى کردند. مى گفتند: آیا چیزى از پیروزى نصیب ما مى شود؟ بگو: قطعا همه کارها در دست خدا است. آنها در دل خود چیزى را پنهان مى کنند که براى تو روشن نمى کنند. آنها مى گویند: اگر براى ما در کار اختیار چیزى مى بود، در اینجا ما کشته نمى شدیم. بگو: اگر شما در خانه هایتان هم بودید، آنهائى که برایشان کشته شدن نوشته شده بود، در رختخوابهایشان کشته مى شدند و تا به آنچه در دلهایتان هست، خدا مبتلایتان کند و آنچه را در دلهاى شما از ایمان است، خالص گرداند و خدا به آنچه در درون دلها است دانا است. (۱۵۴)

«فرار از جنگ»

إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۱۵۵﴾

قطعا کسانى که از شما روز ملاقات دو جمعیت با یکدیگر فرار کردند، جز این نیست که شیطان آنها را به خاطر بعضى از کارهائى که کرده بودند گمراهشان کرد و خدا قطعا آنها را بخشید و عفوشان فرمود.قطعا خدا غفور حلیمى است. (۱۵۵)

«مسلمان نبايد مانند کافر باشد»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴿۱۵۶﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، مانند کسانى که کافر شدند نباشید که به برادرانشان مى گویند وقتى که در روى زمین مسافرت مى کنند و یا جنگجو مى شوند اگر آنها با ما مى بودند، نمى مردند و کشته نمى شدند. این حسرت و آرزوئى است که خدا در دل آنها قرار داده است و خدا زنده مى کند و مى میراند و خدا به آنچه مى کنید بینا است. (۱۵۶)

وَلَئِنْ قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ ﴿۱۵۷﴾

و اگر در راه خدا کشته شدید یا مردید، البته مغفرت و رحمت خدا بهتر است از آنچه که آنها از اموال جمع مى کنند. (۱۵۷)

وَلَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ ﴿۱۵۸﴾

و اگر بمیرید یا کشته شوید، البتّه به سوى خدا محشور خواهید شد. (۱۵۸)

«مهربانی پيغمبر صلی ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله به مردم»

فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ﴿۱۵۹﴾

(اى پیغمبر) پس به خاطر رحمتى از جانب خدا، تو در مقابل مردم نرم و مهربانى و اگر تو یک شخص خشن و سخت دلى مى بودى، حتماً مردم از دورت متفرّق مى شدند. پس آنها را عفو کن و براى آنها (از خدا) طلب بخشش کن و با آنها در کارها مشورت کن و زمانى که تصمیم گرفتى، پس توکل بر خدا کن. چون قطعا خدا کسانى را که توکل مى کنند، دوست مى دارد. (۱۵۹)

برداشت از آيه ۱۵۹

مهربانی

سالک الی اللّه بايد به همه مهربان باشد و بايد با مؤمنين الفت داشته باشد، به نحوی سخت دل نباشد که مردم از او دوری کنند، عفو و گذشت را شعار خود قرار دهد، برای مردم طلب مغفرت کند، در کارهای مهم با اهلش که نزد او امينند مشورت کند و به خدای تعالی توکل نمايد زيرا خدا توکل کنندگان را دوست می‏ دارد.

«ياری خدا»

إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۶۰﴾

اگر خدا شما را یارى کند، هیچ کس بر شما غلبه نخواهد کرد و اگر از کمک به شما دست بردارد، کیست که بعد از او شما را یارى کند؟ و مؤمنین باید بر خدا توکل کنند. (۱۶۰)

وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴿۱۶۱﴾

و این چنین نبوده است که براى پیغمبرى جایز باشد که خیانت کند و کسى که خیانت کند، با همان خیانت روز قیامت حاضر مى شود، سپس کاملاً جزاى هر کسى به آنچه کرده داده مى شود و به آنها ظلم نمى شود. (۱۶۱)

أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ كَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۶۲﴾

آیا کسى که دنبال رضوان خدا مى رود، مثل کسى است که سخط و غضب خدا را به دست آورده و جایگاهش در روز قیامت جهنّم است؟ و این (بد مسیرى و) بد پایان کارى است. (۱۶۲)

هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ﴿۱۶۳﴾

آنها درجات و مقاماتى در نزد خدا دارند و خدا به آنچه مى کنند بینا است. (۱۶۳)

«بعثت رسول اکرم صلی‏ الله ‏عليه ‏و‏ آله»

لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۱۶۴﴾

قطعا خدا منّت گذاشته است بر مؤمنین، آن وقتى که در میان آنها پیامبرى از خود آنها مبعوث کرده که آیات خدا را بر آنها مى خواند و آنها را تزکیه نفس مى کند و خواندن و نوشتن و (حقایق) کتاب را به آنها تعلیم مى دهد و حکمت را به آنها یاد مى دهد و اگر چه آنها قبل از این البتّه در ضلالت و گمراهى آشکارى بوده اند. (۱۶۴)

برداشت از آيه ۱۶۴

نقش پيامبر اکرم صلی‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله در پيشرفت سالک الی اللّه

سالک الی اللّه بايد از خدای تعالی که برای هدايت او پيامبری از بهترين پيامبران فرستاده ممنون باشد. آن پيامبر صلی ‏الله عليه‏ و‏ آله برای رشد و سير او به سوی کمالات، اول آيات قرآن را برای او می ‏خواند و به او راه تزکيه نفس را نشان می‏ دهد، حقيقت قرآن، تفسير و تأويل آن را به او تعليم می ‏دهد و در نتيجه حکمت و شناخت حقايق اشياء را به او ياد می‏ دهد و اگر اين نبود مردم در گمراهی کاملی بودند.

«سخن منافقين در موقع جنگ»

أَوَلَمَّا أَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْهَا قُلْتُمْ أَنَّى هَذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۶۵﴾

آیا وقتى که به شما مصیبتى رسید و قطعا شما دو برابر آن را بر دشمنتان وارد کردید، گفتید: این مصیبت براى ما از کجا است؟ بگو: آن از جانب خود شما است. قطعا خدا بر هر چیزى قدرت دارد. (۱۶۵)

وَمَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۶۶﴾

و آنچه به شما در روزى که دو دسته با یکدیگر روبرو شدند رسید، پس به اذن خدا بود و به خاطر این بود که مؤمنین را بشناسد. (۱۶۶)

وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُوا وَقِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ ﴿۱۶۷﴾

و براى آنکه خدا کسانى را که نفاق دارند بشناسد و به آنها گفته شد که بیائید در راه خدا جنگ کنید یا اینکه دفاع کنید. مى گویند: اگر ما مى دانستیم که جنگى پیش خواهد آمد، حتماً از شما تبعیت مى کردیم. اینها به کفر در آن روز نزدیکترند تا به ایمان، به زبانشان چیزى مى گویند که در دلهایشان نیست و خدا به آنچه کتمان مى کنند داناتر است. (۱۶۷)

الَّذِينَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُلْ فَادْرَءُوا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴿۱۶۸﴾

کسانى که به برادران خود مى گویند (و از کمک به آنها در عین حال دست کشیده اند) و در خانه نشستند که اگر آنها ما را اطاعت مى کردند، کشته نمى شدند، بگو: (اى پیغمبر،) پس مرگ را از خودتان دور کنید، اگر راست مى گوئید. (۱۶۸)

«حيات شهداء»

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾

و هرگز فکر نکن آنهائى که در راه خدا کشته مى شوند، مرده اند، بلکه زنده هستند و در نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. (۱۶۹)

فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۱۷۰﴾

خوشحالند به آنچه که خدا از فضلش به آنها داده است و آنها بشارت مى دهند به کسانى که هنوز به آنها ملحق نشده اند و بعد از آنها مى آیند که نه خوفى بر آنها است و نه محزون مى شوند. (۱۷۰)

يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۷۱﴾

آنها را به نعمت و فضلى از جانب خدا بشارت مى دهند و قطعا خدا اجر مؤمنین را ضایع نمى کند. (۱۷۱)

برداشت از آيات ۱۷۱ ـ ۱۶۹

سالک الی اللّه همدوش شهداء است

سالک الی اللّه اگر تزکيه نفس کند مانند شهداء در آسمان چهارم در بهشت برزخی زنده است و در نزد پروردگارش روزی می‏ خورد و مانند اولياء خدا ترسی ندارد و محزون نمی‏ شود، به نعمت‏ های خدا و تفضّلش بشارت داده می‏ شود و خدا اجر او را ضايع نمی‏ کند.

«مجروحين در جنگ»

الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ﴿۱۷۲﴾

آنهائى که دعوت خدا و پیغمبر را بعد از آنکه آن همه جراحت به آنها رسیده است، اجابت کردند. براى آنهائى که نیکى کردند و تقوا داشتند، پاداش بزرگى خواهد بود. (۱۷۲)

الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ ﴿۱۷۳﴾

کسانى که مردم به آنها گفتند که همه مردم (اهل مکه) براى شما و مبارزه با شما اجتماع کرده اند، پس از آنها بترسید، پس ایمان آنها افزوده شد و گفتند: ما را خدا کافى است که خوب وکیلى است. (۱۷۳)

فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ ﴿۱۷۴﴾

پس به همین جهت آنها به نعمت و فضلى از جانب خدا برگشتند. هیچ ناراحتى به آنها نرسید و از رضوان خدا پیروى کردند. و خدا صاحب فضل بزرگى است. (۱۷۴)

«فعّاليت شيطان»

إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۱۷۵﴾

جز این نیست که اینها (سخنان) شیطان است که دوستانش را مى ترساند. پس شما از آنها نترسید و از من بترسید، اگر ایمان دارید. (۱۷۵)

برداشت از آيات ۱۷۵ ـ ۱۷۲

استقامت

سالکين الی اللّه چون دارای استقامت ‏اند اگر به آنها گفته شود که همه مردم عليه شما قيام کرده‏ اند از آنها بترسيد. آن قدر با ايمان و محکمند که می‏ گويند: «حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَکيلُ» يعنی خدا برای ما کافی است او خوب وکيلی است، خدای تعالی نمی‏ گذارد به آنها بدی برسد و در عوض نعمت و فضيلت به آنها عنايت می‏ کند و به رضوان الهی می رسند. همه بدانيد اين ترساندن‏ ها کار شيطان است که تنها و تنها فرمانبردارانش را از مردم می‏ ترساند. اما سالک الی اللّه و مردم با ايمان نبايد از هيچ چيز بترسند و بلکه تنها از خدا بايد بترسند اگر ايمان دارند.

وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۷۶﴾

و تو را محزون نکنند کسانى که به کفر شتاب مى کنند. اینها هرگز چیزى به خدا ضرر نمى رسانند، خدا مى خواهد که براى اینها حظّى و ثوابى در آخرت نباشد و براى اینها عذاب بزرگى است. (۱۷۶)

إِنَّ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۷۷﴾

قطعا کسانى که کفر را در مقابل ایمان (انتخاب کرده و) مى خرند، آنها هرگز چیزى به خدا ضرر نمى زنند و از براى آنها عذاب دردناکى است. (۱۷۷)

«مهلت به کفّار»

وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۱۷۸﴾

و گمان نکنند کسانى که کافر شده اند اینکه ما به آنها مهلت داده ایم، برایشان خوب است. جز این نیست که ما به آنها مهلت داده ایم، براى اینکه (روزبروز) گناهانشان را زیادتر کنند تا براى آنها عذاب خوارکننده اى باشد. (۱۷۸)

برداشت از آيه ۱۷۸

کفر

آنهايی که در دنيا دلی خوش و خرم و عمر طولانی دارند ولی کافر و يا فاسقند  نبايد فکر کنند که خدا آنها را دوست داشته و به آنها مهلت داده است بلکه لازمه اين کفر و آن آسايش، اين بی‏ توجّهی آنها به حقايق اين است که گناه بيشتری بکنند تا به عذاب بيشتری مبتلا گردند.

مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ﴿۱۷۹﴾

خدا این گونه نیست که بگذارد مؤمنین بر آنچه که شما هستید، باشند تا آنکه جدا کند ناپاک و خبیث را از پاک و طیب. و خدا این گونه نیست که شما را بر پنهانیها مطّلع تان کند ولى خدا از میان فرستادگانش هر کس را که بخواهد انتخاب مى کند. پس ایمان بیاورید به خدا و رسولانش و اگر ایمان بیاورید و تقوى پیشه کنید، پس براى شما اجر عظیمى خواهد بود. (۱۷۹)

برداشت از آيه ۱۷۹

امتحان

مهم‏ترين مسأله ‏ای که در دنيا برای مؤمنين و سالکين الی اللّه از جانب خدای تعالی وجود دارد امتحان آنها است. لذا خدای تعالی در دنيا افراد خبيث را از پاکان جدا می‏ کند و هيچ کس را از آينده نامعلوم امتحان آنها مطلع نمی‏ کند تا بهتر امتحان بدهند ولی اين اصل مسلم است که اگر کسی ايمان داشته باشد و تقوی پيشه کند در امتحان موفّق خواهد بود و خدای تعالی به او کمک بزرگی خواهد فرمود.

وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۱۸۰﴾

و گمان نکنند کسانى که بخل مى کنند به آنچه خدا به آنها از فضلش عنایت کرده آن براى آنها بهتر است. بلکه این کار براى آنها بدتر است. به زودى در روز قیامت آنچه را که نسبت به آن بخل کرده اند، مانند طوقى به گردنشان مى افتد. و میراث آسمانها و زمین مال خدا است و خدا از آنچه شما مى کنید آگاه است. (۱۸۰)

برداشت از آيه ۱۸۰

بخل

سالک الی اللّه و يا هر کس ديگر که خدا به او اموالی داده نبايد فکر کند که اگر از انفاق آنها بخل نمايد برای او بهتر است بلکه برای او بدتر است زيرا علاوه بر آن که از صفت زشت بخل نجات پيدا نکرده اموالش مانند درختی که هرس نشده کم ثمر می ‏شود و روز قيامت هم وبال گردن او می‏ گردد. مگر نمی‏ داند که همه چيز مال خدا است و بايد رضايت خدای تعالی را جلب کند تا خدا همه چيز به او بدهد.

«خدا غنی است»

لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَنَحْنُ أَغْنِيَاءُ سَنَكْتُبُ مَا قَالُوا وَقَتْلَهُمُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَنَقُولُ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿۱۸۱﴾

قطعا خدا سخن آنهائى را که گفتند: خدا فقیر است و ما غنى هستیم، شنید. به زودى آنچه را که گفته اند و کشتنشان پیغمبران را به ناحق، مى نویسیم و به آنها خواهیم گفت که بچشید عذاب سوزنده را. (۱۸۱)

ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿۱۸۲﴾

این به خاطر آن چیزى است که شما پیش فرستاده اید و قطعا خدا به بندگانش ظلم نمى کند. (۱۸۲)

«شکستن عهد با خدا»

الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۸۳﴾

کسانى که گفتند: قطعا خدا با ما عهد بسته است که ما ایمان به پیغمبرى نیاوریم تا آنکه براى ما قربانى بیاورد که آتش آن را بخورد (بسوزاند). بگو: قطعا قبل از من پیامبرانى براى شما آمدند با دلائلى واضح و با آنچه که گفتید، پس چرا آنها را کشتید، اگر راست مى گوئید؟ (۱۸۳)

«تکذيب پيامبران»

فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ ﴿۱۸۴﴾

پس اگر تو را تکذیب کردند، قطعا قبل از تو فرستادگان ما تکذیب شدند. آنها با دلائل روشن و نوشته هاى متین و محکم و کتاب نوردهنده اى آمده بودند. (۱۸۴)

«همه می‏ ميرند»

كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ﴿۱۸۵﴾

هر کسى مرگ را مى چشد و جز این نیست که پاداش شما، به طور کامل، در روز قیامت داده خواهد شد. پس کسى که از آتش جهنّم دور شده و داخل بهشت شده است، حتما به فوز و نجات رسیده است. و زندگى دنیا جز سرمایه فریب دهنده اى بیش نیست. (۱۸۵)

«امتحان خدا»

لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ﴿۱۸۶﴾

حتماً شما بوسیله اموالتان و جانهایتان امتحان مى شوید و حتماً از کسانى که قبل از شما به آنها کتاب داده شده و از مشرکین، سخنان آزاردهنده زیادى خواهید شنید و اگر استقامت و صبر کنید و تقوى پیشه نمائید، پس آن از ثبات و تصمیم در کارهاى مهم است. (۱۸۶)

برداشت از آيه ۱۸۶

امتحان

سالک الی اللّه بايد به وسيله مال و جانش امتحان بدهد زيرا هميشه در دنيا مردمانی بوده ‏اند که ديگران بخصوص مؤمنان را اذيت زيادی می‏کرده ‏اند. اگر سالک الی اللّه به وسيله استقامتش توانست صبر کند و تقوايش را حفظ نمايد موفّق است.

وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ ﴿۱۸۷﴾

و آن وقتى که خدا از آنهائى که کتاب به آنها داده شده، میثاق و پیمان گرفت که حتما آن کتاب را براى مردم بیان کنید و آن را کتمان نکنید. ولى آنها آن کتاب را پشت سرشان انداختند و به قیمت کمى آن را فروختند، پس بد، فروشى کرده اند. (۱۸۷)

لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِمَا أَتَوْا وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۸۸﴾

هرگز گمان نکن کسانى که خوشحال اند به آنچه به آنها داده شده و دوست دارند به آنچه که عمل نکرده اند ستایش شوند، پس هرگز آنها را گمان نکن که از عذاب نجات یافته اند و براى آنها عذاب دردناکى خواهد بود. (۱۸۸)

برداشت از آيه ۱۸۸

ستايش بيجا

برای سالک الی اللّه پرخطرترين صفتی که نبايد داشته باشد و الاّ او را از پای درمی‏ آورد صفت حب جاه و مقام است. سالک الی اللّه نبايد دوست داشته باشد که مردم بخصوص به آنچه در او نيست او را ستايش کنند. زيرا او با اين صفت به هيچ وجه از عدم موفّقيّت نجات پيدا نمی‏ کند و عذاب دردناکی در انتظار او است.

وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۸۹﴾

و مُلک آسمانها و زمین مال خدا است و خدا بر هر چیزى قدرت دارد. (۱۸۹)

إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿۱۹۰﴾

قطعا در خلقت آسمانها و زمین و اختلاف شب و روز حتماً نشانه هائى براى صاحبان مغز و عقل است. (۱۹۰)

«مناجات با خدا»

الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿۱۹۱﴾

آنهائى که خدا را در حال ایستاده و نشسته و (حتّى) بر پهلو خوابیده یاد مى کنند و در خلقت آسمانها و زمین فکر مى کنند (و مى گویند:) پروردگار ما، اینها را بیهوده خلق نکرده اى، تو پاکى، پس ما را از عذاب آتش نگهدار. (۱۹۱)

رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ ﴿۱۹۲﴾

پروردگار ما، قطعا کسى را که تو داخل آتش کنى، حتماً او را خوار نموده اى و براى ظالمین یاورى نیست. (۱۹۲)

رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ ﴿۱۹۳﴾

پروردگار ما، قطعا ما شنیدیم که منادى براى ایمان آوردن ندا مى داد که به پروردگارتان ایمان بیاورید. پس ما هم ایمان آوردیم. پروردگار ما، پس گناهان ما را ببخش و سیئات ما را بپوشان و ما را با نیکان از دنیا ببر. (۱۹۳)

رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ ﴿۱۹۴﴾

پروردگار ما، آنچه را که بوسیله پیامبرانت به ما وعده کرده اى، به ما عنایت کن و ما را در روز قیامت رسوا نکن. قطعا تو هیچگاه وعده هایت را تخلّف نمى کنى. (۱۹۴)

«استجابت دعا»

فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ ﴿۱۹۵﴾

پس پروردگارشان درخواست آنها را پذیرفت که قطعا من عمل هیچ عمل کننده اى از شما را چه زن باشد و چه مرد، ضایع نخواهم کرد. شما از (جنس) یکدیگرید. پس (من) کسانى را که مهاجرت کرده اند و از خانه و زندگیشان بیرون شده اند و در راه من اذیت کشیده اند و کشته اند و کشته شده اند، حتما سیئات آنها را جبران مى کنم و حتما در بهشتهائى که در زیر درختهاى آنها نهرها جارى است، آنها را داخل مى کنم. این ثوابى است که از طرف خدا به آنها مى رسد و در نزد خدا ثواب نیکوئى خواهد بود. (۱۹۵)

برداشت از آيه ۱۹۵

هجرت

سالک الی اللّه بايد از محلی که نمی‏ تواند در آنجا به راهش ادامه دهد مهاجرت کند و اگر در راه خدا او را تبعيد کردند يا او را اذيت نمودند يا با او جنگ کردند و او اينها را تحمل نمود، خدای تعالی گناهان او را جبران می‏ کند، او را در راهش موفّق می ‏نمايد، او را در باغ و بوستان‏ های مُلکی و ملکوتی در دنيا و آخرت وارد می‏ کند و بهترين ثواب‏ ها را به او می‏ دهد.

«تحرّک کفّار»

لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ ﴿۱۹۶﴾

تو را رفت و آمد کفّار در شهرها نفریبد. (۱۹۶)

مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۱۹۷﴾

این بهره کمى است ولى سپس مسکن آنها جهنّم است و بد جایگاهى است. (۱۹۷)

لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرَارِ ﴿۱۹۸﴾

ولى براى افرادى که از پروردگارشان مى ترسند و تقواى او را رعایت مى کنند، بهشتهائى است که از دامنه آنها نهرها جارى است. آنها همیشه در آن بهشتها مى مانند. این (اوّلین) پذیرائى است که از طرف خدا انجام مى شود و آنچه در نزد خدا است، براى خوبان بهتر است. (۱۹۸)

برداشت از آيات ۱۹۸ ـ ۱۹۶

دنيای کفّار

سالک الی اللّه نبايد ظاهربين باشد و اگر ديد کفّار چند روزی که در دنيا هستند وضع مالی خوبی دارند بداند که دنيا در مقابل زندگی ابدی آخرت که خدای تعالی به بشر وعده فرموده بسيار ناچيز است. اينها اگر دنيا دارند آخرت را از دست داده و جايگاهشان جهنّم است که بسيار بد جايگاهی است ولی اگر اهل تقوی به راهشان ادامه دهند، دنيای زودگذر می‏ گذرد ولی در زندگی ابدی قرار می‏ گيرند آن هم در باغ و بوستان ‏های سرسبزی که از زير قصرهای آنها آب جاری است و اين هديه را از جانب خدای تعالی دريافت می ‏نمايند.

«مدح اهل کتاب»

وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خَاشِعِينَ لِلَّهِ لَا يَشْتَرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۱۹۹﴾

و قطعا جمعى از اهل کتاب کسانى هستند که به خدا و به آنچه به شما نازل شده و به آنچه به خود آنها نازل گردیده، حتماً ایمان دارند، در مقابل خدا خاشع اند، آیات خدا را به قیمت کمى نمى فروشند. این گروه براى آنها اجرشان در نزد پروردگارشان محفوظ است. قطعا خدا به سرعت به حسابها مى رسد. (۱۹۹)

«صبر در زمان غيبت»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۲۰۰﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، صبر کنید و یکدیگر را وادار به صبر کنید و رابطه داشته باشید و از خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید. (۲۰۰)

برداشت از آيه ۲۰۰

صبر و ارتباط

سالک الی اللّه بايد صبر را که يکی از ارکان مهم استقامت است در تمام دوران زندگی در رأس امور خود قرار دهد و راهنمای ديگران هم در اين موضوع باشد و با هم ‏مسلکانش و بخصوص با امام زمانش که صلوات خدا بر او باد ارتباط داشته باشد تا موفّق شود.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *