۶ صفر ۱۴۲۷ قمری – ۱۶ اسفند ۱۳۸۴ شمسی – یقظه

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 الحمدلله و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی بقیةالله روحی و أرواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و اللعنة الدائمة علی أعدائهم أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین

 

بیداری از خواب غفلت بزرگترین لطف الهی

میلادمسعود حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه‌الصلاةوالسلام را به همۀ شما تبریک عرض می‌کنم، امیدوار هستیم زیر سایۀ حضرت بقیةالله همۀ ما به {انجام} تمام خوبی‌ها موفق شویم و از خواب غفلت بیدار شویم و کمک‌های الهی و حجةبن‌الحسن در تمام شئون زندگی ماداً و معناً متوجه همۀ شما و ما و هر کس که قدم در راه تزکیه‌نفس برمی‌دارد  بشود. اکثر شما از راه‌های دور تشریف آورده‌اید و زحمت کشیده‌اید و من به سهم خود از همۀ شما متشکر هستم، امیدوار هستیم إن‌شاءالله مزد زحمات شما بیداری از غفلت‌هایی که اکثریت مردم روی کرۀ زمین {دارند} «أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ»(انعام/37) و «أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ‏»(یونس/60)، {هستند} خدای تعالی شما را از این غفلت‌ها حفظ کند.

انحرافاتی که دشمنان اسلام در اعتقادات ایجاد کردند

مطالبی که امشب باید خیلی فشرده و بسیار عمیق و إن‌شاءالله انسان‌ساز عرض بشود؛ مطالبی است که باید إن‌شاءالله در طول مدت عمر خود در تمام شئون زندگی خود با آن باشید و زندگی شما را اداره کند. مطلب اول این است که همۀ دوستانی که اعتقادات صحیح را امتحان داده‌اند و اگر امتحان هم داده‌اند باز هم بیشتر به فکر آن باشند این است که بدانید زیربنای تمام مراحل تزکیه‌نفس در همۀ موارد اعتقادات صحیح است. در زمان ما متأسفانه چون از زمان ظهور اسلام فاصله پیدا کرده است و خدا کند بیشتر از این فاصله پیدا نکند و صاحب دین إن‌شاءالله زودتر برسد {مسئله} این است که اعتقادات مردم را بعضی از افراد منحرف، منحرف کرده‌اند. شما باید بدانید اکثر اعتقادات ما حتی آیات قرآن و روایات زیادی شاهد بر مطلب است از زمانی که تقریباً غیبت صغری و کبری شروع شد بلکه یک مقدار هم جلوتر، چون مقدمةً انجام می‌شد و ائمۀاطهار علیهم‌الصلاةوالسلام کظم‌غیظ می‌کردند، آن‌چه که در تاریخ دارد از زمان امام‌صادق علیه‌الصلاةوالسلام وقتی‌که عباسیان روی کار آمدند و متوجه بودند که بنی‌امیه در کار خود اشتباه کرده‌اند، یعنی بنی‌امیه یکسره می‌خواستند مستقیم ریشۀ دین را بزنند و این‌ها موفق نشدند، بنی‌العباس که روی کار آمدند بنا گذاشتند که یک دینی دست مردم بدهند که آن دین مفید برای مردم نباشد و علاوه بر این صراط‌مستقیم را از بین ببرند. لذا در تاریخ داریم که به وسیلۀ هارون و مأمون فلسفه {البته} نه فلسفۀ زمان ما بلکه فلسفۀ یونان، در کتاب دارقُطنی نوشته است و در اکثر تواریخی که بوده است این مطلب هست که به عربی به وسیلۀ یعقوب‌بن‌اسحاق و اسحاق‌بن‌یعقوب که پدر و پسر بودند و زبان‌عبری بلد بودند…، اول عرب بودند، یهودی بودند و بعد به اصطلاح مسلمان شدند و کتب فلسفه را از یونان آوردند و به عربی ترجمه کردند. دربارۀ معارف مردم را سرگرم فلسفه کردند.

انحرافاتی که دشمنان در احکام مسلمانها ایجاد کردند

دربارۀ احکام در همان زمان چهار مجتهد در مقابل امام‌صادق و امام‌کاظم علیهم‌السلام تراشیدند، طوری شده بود که مردم را مجبور می‌کردند که احکام ابوحنیفه و مالک‌بن‌أنس و محمدبن‌إدریس شافعی و احمد حنبل را در مقابل کلمات ائمۀاطهار علیهم‌الصلاةوالسلام بپذیرند. اجبار مردم این‌طوری بود که از طرف حکومت هر کس به درس امام‌صادق می‌رفت یک پولی باید بدهد و کسانی که به درس ابوحنیفه می‌رفتند یک پولی می‌گرفتند، طبعاً دانشمندان مسلمان مجبور بودند، حتی شاگردان امام‌صادق، برای این‌که بتوانند این پول را تأمین کنند اول به درس ابوحنیفه بروند و از آن پول استفاده می‌کردند تا بتوانند آن‌چه که برای ورود به خدمت امام‌صادق علیه‌الصلاةوالسلام باید بپردازند داشته باشند و لذا الآن اگر یک میلیارد و نیم مردم مسلمان یا مقلد ابوحنیفه یا شافعی یا حنبلی یا مالکی هستند به خاطر این است که این بذر را آن روز کاشتند و در مقابل دانشمندان بزرگ چنین برنامه‌ای داشتند که هنوز هم این برنامه ادامه دارد، تنها جمعیتی که بحمدلله و المنة، که باید برای این دائماً خدا را شکر کرد از میان مسلمین پیروان اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌الصلاةوالسلام هستند… شما فکر می‌کنید کسانی که این‌طور با حرم مطهر امام‌هادی و امام‌عسکری دشمنی می‌کنند چه کسانی هستند؟ جنبۀ سیاسی دیگر ندارد، این‌ها همان کسانی هستند که آن‌قدر به چهار امام ما در قبرستان بقیع اهانت کردند. الآن همه جای حرم پیغمبر را درست کردند و این قسمتی که قبر مطهر رسول‌اکرم است برای تعمیر اصلاً دست نزدند، إن‌شاءالله آن‌هایی که نرفتند بروند ببینند. عالم وهابی به من می‌گفت گذاشتیم خود آن خراب بشود چون مسلمان‌های دنیا نمی‌گذارند این قبر را ما خراب کنیم، خود آن خراب بشود تا مثل قبرستان بقیع بشود.

متعهد بودن در اعتقادات و انجام واجبات و ترک محرمات

شما بحمدالله اعتقادات خود را از راهی به دست آوردید… و من شخصاً مقید بودم در ظرف یک سال که این سی نوار را پر کرده‌ایم و شما باید گوش کنید و امتحان بدهید تا جایی که برای من ممکن بوده است و جنبه‌های مختلف اجتماعی مزاحم آن نبوده است آن‌چه از آیات و روایات استفاده می‌شود بیان کنم. خدا را شاکر هستم که بحمدلله جمع زیادی از شما دوستان اگر الآن که ماه محرم و صفر است پای خود را در هر مجلسی بگذارید مردمی این‌گونه یک‌دست پابند به دین که واجبات خود را انجام بدهند و محرمات را ترک کنند پیدا نمی‌کنید، می‌گویید نه، بروید ببینید. شما وقتی‌که متعهد شدید که انجام واجبات و ترک محرمات شعار و عمل شما باشد و از آن طرف می‌دانید و معتقد هستید که هرچه قرآن فرموده است کلام خدا است و خدای تعالی در قرآن فرموده است «وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ»(اسراء/34)، وفای به عهد کنید، آن‌چنان عقل می‌آید شما را می‌بندد که یک لحظه حتی فکر گناه هم نکنید، کم‌کم این‌طوری خواهید شد و این را من امیدوار هستم چون بیست سال تجربه دارم، این یک مطلب. باید بگویم جناب آیت‌الله، سرور من…، چون این دوستان ما بسیار پرارزش هستند، ایشان اگر می‌فرمایند که یک وقت یک اهل‌یقظه گناه نکند این اعلام خطر است، کسی که یقظه‌ای گرفته است و متعهد شده است که واجبات خود را انجام بدهد و محرمات خود را ترک کند این شخص اگر یک گناه حتی بکند یا یک واجب را ترک کند این اول به خود خیانت کرده است و دوم به خدا و بعد هم به ما، کوشش کنید خائن نباشید.

دراه تزکیه‌نفس متعهد باشید و کوتاهی نکنید

باید بدانید این راهی که ما جلوی پای شما گذاشتیم و شما با آغوش باز استقبال کردید… شاید من بعضی از شما را دفعۀ اولی است که می‌بینم یا شما من را می‌بینید یا خیلی کمتر از سایرین دیده‌ایم چون شاید جمعیت مرحلۀ‌استقامت بیشتر از شما باشد، مراحل دیگر هست که هر کدام چنین جمعیتی یا کمتر یا زیادتر دارد، ما شما را دعوت خاصی نکردیم، ما شما را انتخاب نکردیم، نیامدیم در یک شهر دورافتاده که شاید بعضی از این شهرها را… مثلاً من تا به حال سیرجان نرفتم ولی آن‌جا جمعیتی هستند، بعضی از شهرها را حتی ندیدم ولی یک افراد برجسته‌ای {دارند} این‌ها با آغوش باز راه ما را انتخاب کردند، نه راه من بلکه راه ما، راه ما نه با این آقایان اساتیدی که در این مجلس هستند، ما یعنی خدا، پیغمبر، ائمۀاطهار که ما إن‌شاءالله می‌خواهیم خدمتگزار آن‌ها باشیم. {اگر} این راه را انتخاب کرده‌اید باید بدانید حالا که حرکت کردید، حالا که اعتقادات شما صحیح است، حالا که می‌خواهید این سفر بسیار پراهمیّت را بروید کوتاهی نکنید، کوتاهی، سستی، بی‌توجهی نداشته باشید. این دعوتی که ما گاهی از شما می‌کنیم که ظاهراً برای این مرحلۀ‌یقظه فکر می‌کنم مرتبۀ چهارم باشد، این دعوت را می‌کنیم نمی‌خواهیم به شما زحمت بدهیم که از مرز بازرگان، از آن طرف ایران، از این طرف ایران بلند شوید این همه راه بیایید که چه؟ من یک مقدار برای شما صحبت کنم، اکثر شما صحبت‌های من را در روزهای جمعه می‌شنوید، نه، این جلسه غیر از آن جلسات است. متعهد هستید یا نیستید؟ نیستید، نمی‌توانید متعهد باشید، نمی‌توانید ادامه بدهید، هیچ کاری ندارد، شاید ما خوشحال هم {بشویم} البته خوشحال که نباید بشویم ولی زحمت ما کمتر است، همین امشب کارت‌های خود را بدهید و بگویید آقا خداحافظ، من نیستم {ولی} اگر هستید باید یک‌یک شما الگو برای اهل شهر خود، دوستان و فامیل خود و خانوادۀ خود باشید، الگو باشید.

اهمیّت نماز شب و نقش آن در بیداری روحی

 در برنامۀ شما نمازشب نیست اما چه اشکال دارد در یک خانواده یک جوان شب‌ها بلند بشود که اکثر شما بحمدلله جوانان بسیار نورانی هستید که خدا را شکر می‌کنم که چشم من امشب به جمال شما افتاده است و این بزرگترین عیدی برای ما در امشب است. یک جوانی این‌طوری نیمۀ شب بلند شده است، پدر خوابیده است، مادر خوابیده است، برادر، خواهر، این‌ها خوابیدند ولی این آهسته، بدون این‌که سر و صدایی راه بیندازد، آهسته بلند شده است و رفته است وضو گرفته است، آمده است در آن تاریکی یک نگاهی به آسمان می‌کند و می‌گوید «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً»(آل‌عمران/191)، خدایا تو این راه‌ها را، این آسمان و این کهکشان‌ها را باطل خلق نکردی «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ»(آل‌عمران/193)، خدایا ما شنیدیم یک نفر به نام پیغمبر این مردم را برای ایمان صدا می‌زد، ما ایمان آوردیم. دلیل بر ایمان ما هم همین است که در این نیمه شب همه خواب هستند ولی من بیدار هستم، در این زمان غیبت حضرت بقیةالله که تاریکی تمام عالم را گرفته است و همه به فکر دنیای خود هستند من به فکر تو هستم، من بیدار هستم، من را به مسئلۀ یقظه پذیرفتند، گفتند تو بیدار هستی، تو می‌فهمی. خیلی عجیب است، نکند که از همین مسئله ما خواب باشیم. آقا بیداری ارزش دارد، مردمی که فقط و فقط فکر آن‌ها این است که تحصیلات داشته باشند تا در یک اداره‌ای آن‌ها را راه بدهند، ماهی 100 تومان، 150 تومان یا هرچه، تا هر مقدار بالا بروی به تو حقوق بدهند، زندگی تو را اداره کنند، حیوانات هم که همین‌طور هستند «كَالْأَنْعامِ»(اعراف/179)، خدا در قرآن می‌فرماید، منتها یک مشکلی شما دارید که حیوانات ندارند، شما غصۀ روزی می‌خورید با همۀ چیزهایی که دارید ولی آن‌ها دیگر غصۀ آن را نمی‌خورند، همین «كَالْأَنْعامِ» اما شما بیدار شدید. علامت بیداری شما همین است که تعهد می‌کنید که من گناه نمی‌کنم، به همۀ شما سفارش می‌کنم در ارتباط با هر یک از این دوستانی که مراحل کمالات را طی کردند و نام عده‌ای از آن‌ها را برای شما خواندند اول کاری که می‌کنید… وإلّا شاید مرحلۀ‌توبه به شما داده نشود و شاید هم موفق نشوید، اول کاری که می‌کنید این باشد که بروید نزد آن‌ها و نماز خود را درست کنید، حمد و سورۀ خود را بخوانید، اعمال نماز خود را درست کنید، حالا که شما زحمت می‌کشید چرا ناقص باشد. احکام خود را بپرسید، اگر نکنید بدانید شیطان آمده است، چون این شیطان می‌آید انسان را خواب می‌کند، یک انگشتی روی چشم شما می‌گذارد و چشم شما را می‌بندد و شما جایی را نمی‌بینید، شما را چرتی می‌کند. من چیزی که در مورد شما می‌ترسم ولی از مراحل بعدی و در جلسات مراحل بعدی نمی‌ترسم این است که دیدید گاهی نصف شب بیدار می‌شوید می‌نشینید، آب هم می‌خورید ولی باز می‌خوابید، من از باز خوابیدن می‌ترسم. حواس شما پرت نشود، پشت کار را داشته باشید، برای آیات‌الهی ارزش قائل باشید. خدا در قرآن می‌فرماید: که بعضی از مردم هستند الطاف‌الهی را به قیمت کمی می‌فروشند، خیلی قیمت دارد، اگر بگویند دست از برنامۀ خود بکش{به جای آن ما} به تو یک سرمایه می‌دهیم، یک خانه می‌دهیم، یک ماشین می‌دهیم، چه می‌کنیم، چه می‌کنیم، شما جواب آن‌ها را این‌طور بدهید که همۀ این‌ها تمام می‌شود ولی «وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ»(نحل/96)، آن‌چه که در نزد خدا است باقی می‌ماند.

انسان بیدار باید بفهمد که ابدی است

شما می‌دانید چقدر عمر خواهید کرد؟ از هر کدام شما بپرسند یک حسابی می‌کنید می‌گویید نهایت بیست سال، سی سال از عمر من گذشته است، 120 سال هم که عمر کنم 100 سال دیگر هستم، خیلی کم است «وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ»(بقره/4)، خدا می‌گوید شما اصلاً از بین نمی‌روید، همیشه هستید، بی‌نهایت عمر می‌کنید. بعد می‌فرماید: «أُولئِكَ عَلى‏ هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ»(بقره/5)، آن‌هایی که یقین به آخرت دارند در هدایت از طرف پروردگار خود هستند. اگر می‌خواهید خدا دست شما را بگیرد باید یقین به آخرت داشته باشید، این چند روز دنیا تمام می‌شود، میلیاردها جمعیت از زمان حضرت آدم تا حالا بودند و همه مُردند، هیچ کدام ما هم امیدوار نیستیم که بیشتر از صد سال دیگر زنده باشیم، حالا من دست بالا را می‌گیرم، ولی خدا می‌فرماید: «خالِدينَ فيها أَبَداً»(نساء/57)، همیشه خواهید بود. خوب دقت کنید، زندگی ابدی آن هم پُر از نعمت را انسان بدهد و زندگی دنیا {را بگیرد} فرض می‌کنیم رئیس کل جمهوری دنیایی باشد، قدرتمند بسیار بزرگ، مدت آن کم است، این را باید انسان بیدار بفهمد، انسان خواب نمی‌فهمد.این مطلبی است که باید در گوش شما بماند.

خصوصیات فرد بیدار

إن‌شاءالله کوشش کنید که پشت کار شما زیاد باشد، نشانه‌های خدا را به قیمت کمی نفروشید، حالا رفیق من است، ناراحت می‌شود، بگذار یک گناه بکنم، این‌جا تو بیدار نیستی و چون بیدار نیستی توبۀ نصوح را نمی‌توانی انجام بدهی. توبۀ نصوح… که یک عده را گفتند مراجعه بکنند به دوستان ما در شهرهای مختلف، این توبۀ نصوح «أَنْ لَا تَعُودَ إِلَيْهِ أَبَداً»(مستدرک‌الوسائل و مستنبط‌المسائل: 12/126)، به گناه هرگز برنگردید. آمدند تو را مطرود کردند، متأسفانه روزگار ما {این‌طور شده} است، یک کسی که می‌خواهد گناه نکند ممکن است مطرود بشود، خانواده او را مطرود کردند، اقوام او را مطرود کردند، جامعه او را مطرود کرده است اما من دست نمی‌کشم، این معنای یقظه است، معنای بیداری است. باید دست من به دست امام‌زمان برسد، باید وقتی من می‌خواهم بمیرم به جای نکیر و منکر، بشیر و مبشر بیایند، فرق بشیر و مبشر با نکیر و منکر این است که نکیر و منکر می‌آیند می‌گویند ای بدبخت، تو یک عمر در دنیا کاری که ناشایست بود کردی، ما هم دو نفر منکر و نکیر هستیم که با کارهای بد تو روبه‌رو می‌شویم، نتیجۀ کارهای بد تو را به تو می‌دهیم اما إن‌شاءالله شما که در جوانی گناه نکردید، واجبات خود را انجام دادید، قدم در راه تزکیه‌نفس گذاشتید، می‌آیند به شما بشارت می‌دهند از طرف چه کسی؟ خود آن‌ها؟ نه، خود آن‌ها که نمی‌توانند آن‌قدر ارزش پیدا کنند «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيمٍ»(یس/58)، سلام از طرف پروردگار می‌آورند، از طرف خدا به شما بشارت می‌دهند. چه بشارتی می‌دهند؟ از این لحظه به بعد «لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ»(اعراف/49)، هیچ ترسی نداشته باشید، ارباب شما خدا است، مربی شما حضرت ولیعصر است، آغوش‌ها را برای پذیرایی شما باز کردند. خیلی عجیب است، حالا با همین عرائض شما خواب و بیدار را می‌توانید تشخیص بدهید، آن‌ها خواب و شما بیدار، نشانۀ بیداری شما همین است.

حفظ یقظه و بیداری تا آخرین مرحله کمالات

 مسئلۀ بعدی که می‌خواستم به شما عرض کنم؛ و باید إن‌شاءالله گوش بدهید، معنای این بایدهایی که من می‌گویم این است که به آن‌هایی که می‌خواهند باشند باید بگوییم و آن‌هایی که نمی‌خواهند باشند التماس دعا، خیلی‌ها در کوچه و بازار هستند {پس معنای این بایدها} این است که این مرحله را تا آخرین مراحل کمالات باید داشته باشید، فکر نکنید ما مرحلۀ‌توبه گرفتیم دیگر یقظه برای چه می‌خواهیم، پس برویم بخوابیم، نه، توبۀ انسان خواب هم قبول نیست، یعنی وقتی‌که توبه می‌کنید باید بیدار باشید، این را بدانید فرق مردم دنیا با شما این است که این مردم دنیا را در یک بیابانی تصور کنید که صدها گرگ و پلنگ و شیر و درنده‌های مختلف اطراف آن‌ها را گرفتند و این‌ها هم خواب هستند، شما الآن از خواب پریدید، به اطراف خود نگاه می‌کنید حیوانات درنده… شما چند نفر انسان غیر متدین می‌شناسید که نخواسته باشند پول شما را بگیرند، نخواسته باشند کلاه سر شما بگذارند، ما در بین این دوستانی که داریم آن‌قدر به بعضی از آن‌ها اعتماد داریم… البته این هم که می‌گویم به بعضی از آن‌ها چون ممکن است خود من بد باشم و سوءظن داشته باشم، که جان و مال و ناموس خود را می‌توانیم به آن‌ها بسپاریم، اما یک نفر پیدا بکنید در خارج که اهل تزکیه‌نفس نباشد و خواب باشد و شما چنین اطمینانی به او بکنید. ما این را زیاد تجربه کردیم، یک جوانی که هنوز محاسن او درنیامده است در مرحلۀ‌یقظه است و دست به چیزی که مال خود او نیست نمی‌زند مگر با اجازۀ صاحب آن، این‌طور نیستید؟ من از طرف شما قسم می‌خورم آن‌هایی که یقظه دارند این‌طوری هستند تا چه برسد به این‌که خدایی نکرده به مال مردم، به ناموس مردم خیانت کنند. این مرحله ادامه دارد در تمام مراحل، یعنی آخرین مرحلۀ تزکیه‌نفس که عبودیت باشد می‌بینید یقظه اول چیزی است که باید در او وجود داشته باشد، اگر در همان عبودیت به خواب برود… چون شیطان آن‌جا می‌آید می‌خواهد با شما کُشتی بگیرد، یک کشتی‌گیر ماهر با انسان خواب چه کار می‌کند؟ زود او را به زمین می‌زند، پشت او را به خاک می‌رساند، خیلی باید حواس شما جمع باشد.

ذکرها در مرحله یقظه برای تثبیت بیداری است

اگر إن‌شاءالله رفتید خدمت بزرگانی که ما به آن‌ها اعتماد داریم، اعتقاد داریم و به شما مرحلۀ‌توبه دادند نگویید دیگر یقظه نمی‌خواهیم، ذکرهای آن مسئله‌ای نیست مثل دارو است برای این‌که در شما یقظه و بیداری ثبت بشود، ما اگر گفتیم شب موقع خواب صلوات بفرستید یا مثلاً گفتیم «قُلْ هُوَ اللَّهُ»(توحید/1)، بخوانید این‌ها همه داروهای بسیار مختصر ولی فعال است، با وضو بخوابید… این‌ها چیزهایی است که خود من معمولاً این‌طوری برنامه می‌دهم، یا صبح بعد از نماز صبح صلوات بفرستید یا «لا إله إلّا الله» بگویید این‌ها یک مطالبی است که انسان باید روی این‌ها فکر کند. شما فکر نکنید یک صلوات چه {اهمیّتی ندارد} می‌گویید صلوات چه ارزشی دارد؟ صلوات را خدا بر پیغمبر، آل‌پیغمبر، بر صابرین در بأساء و ضراء و به کسانی که یک دسته… خدا بخواهد همین الآن بر شما صلوات بفرستد چه کار باید بکنید؟ من یک راهی بلد هستم و آن این است که شما اگر بر پیغمبر صلوات بفرستید خدا در مقابل یک صلوات شما ده مرتبه بر شما صلوات می‌فرستد، رحمت خود را بر شما نازل می‌کند، رحمت خاص‌الخاص خود را هم بر شما نازل می‌کند. به شما می‌گویند صلوات بفرستید، شما می‌خوابید ولی در حقیقت نخوابیدید، در حقیقت بیدار هستید، اگر با وضو خوابیدید… روایات دارد، حتی می‌توانید به همین مفاتیح مراجعه کنید، مثل این است که تا صبح مشغول عبادت هستید، این‌طوری روایت دارد، خود آن‌ها فرمودند. سه تا «قُلْ هُوَ اللَّهُ» بخوانید مثل این است که تمام قرآن را خواندید، تجارت از این بهتر؟ این برای موقع خواب شما است، برای موقع بیداری شما هم که بعد از نماز صبح و اگر إن‌شاءالله… من به نحو الزام نمی‌گویم، ولی پروردگار تقریباً برای عموم الزام کرده است، اگر نماز شب بخوانید، بعد هم اول وقت نماز صبح خود را بخوانید، بعد هم باز صلوات بفرستید بیبینید چقدر خاندان عصمت و طهارت را خوشحال کردید، پس إن‌شاءالله راه خوبی را به شما نشان می‌دهیم.

انسان بیدار باید بفهمد چکار دارد می‌کند

 مسئلۀ بعدی که باید باز متوجه آن باشید این است که مقید باشید در مجالس خود هر کاری که می‌کنید، چه در مجالس، چه در برخورد با اجتماع، هر کاری که می‌کنید بفهمید چه کار می‌کنید! بفهمید. اگر در یک مجلسی می‌روید یک برنامه‌ای هست، یک شعاری هست، اول روی شعار فکر کنید ببینید این شعار درست است بعد شما بگویید، شما با دیگران فرق می‌کنید. من به یاد دارم ما یک منبری را در مسجد در مشهد دعوت کرده بودیم که منبر برود که بعد از آن شب هم دیگر او را دعوت نکردیم، این شاه را دعا کرد و همه هم گفتند الهی آمین، من بعد از این بلند شدم گفتم شما مردم چون فکر ندارید فکر نمی‌کنید که این شخص چه گفت. اجمالاً عادت کردید که بعد از هر دعایی بگویید الهی آمین، ولو بگوید خدا مرگ شما را بدهد شما می‌گویید الهی آمین. فکر کنید، من نمی‌خواهم انگشت روی کارهای بیهودۀ مجالس حتی مجالس دینی بگذارم، باید خود شما بفهمید چون انسان بیدار احتیاج به راهنمایی ندارد. یک آمین می‌خواهید بگویید باید حواس شما باشد که یک آمین باید بگویید یا نباید بگویید، من همان زمان، زمان خود شاه بود بلند شدم گفتم که یعنی چه، به او کلی گفتم. یک کسی منبر رفته بود و گفته بود «قال محمدٌ» این محمد را کشیده بود مردم هم صلوات فرستاده بودند و حال این‌که محمد مالکی که سنّی است او را اسم می‌برد، منتها یک مقدار کشید، نکنید، خدایی نکرده این‌طور نباشید چون می‌خواهید وارد یک راهی بشوید، راهی که خیلی اهمیّت دارد. موقع نماز می‌روید مسجد برای نماز جماعت، این کار بسیار خوب و بسیار پرثواب است اما حالا هر کاری آن‌جا انجام بشود شما تأیید می‌کنید، حرف نزنید، ساکت باشید حتی اگر یک بخشی از نماز خود را در جماعت بلند خواندید و حواس دیگران را پرت کردید این درست نیست. امشب دیدید که نماز خوانده شد، معمولاً در مساجد تکبیرةالإحرام را بلند می‌گویند حتی یا الله یا الله را… یک آقایی خواسته آن‌جا با رفیق خود صحبت کند دیر رسیده است یا الله یا الله می‌گوید و حواس همه را پرت می‌کند {تا خود را به نماز برساند} بعد وقتی‌که آیۀ قرآن خوانده می‌شود باید همه ساکت باشند، می‌گوید «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرينَ‏»(بقره/153)، این آقا هم دارد ذکر می‌گوید. این‌ها چیزهای جزئی است ولی من از باب نمونه این جزئیات را می‌گویم. دست شما، پای شما، زبان شما، همه باید بیدار باشد، حتی مغز شما،

بیداری ملکی و ملکوتی

چون بیداری دو بخش دارد: یکی مُلکی است، همین بیداری که همۀ شما الآن بیدار نشستید و یکی ملکوتی است، ملکوت انسان یک چشم دارد، إن‌شاءالله یک مقدار در مرحلۀ خود جلو بیایید من برای شما شرح می‌دهم که چشم دل انسان یعنی چه؟ چند روز قبل بود که به یک نفر از شخصیت‌های بسیار بالا که مراحل بالایی هم دارد چشم دل را توضیح دادم، گفت از دو روز قبل تا حالا من چیزهایی می‌بینم… باز نه این‌که با این چشم ظاهری می‌بینیم، چیزهایی می‌بینم که در این مدت بیست سالی که با شما هستم نمی‌دیدم. این‌ها را می‌گویم برای این‌که إن‌شاءالله طمع پیدا کنید و جلو بیایید تا ببینید. گوش دل و زبان دل و دلِ دل «لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها»(اعراف/179)، این‌ها دل دارند ولی نمی‌فهمند «وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها» چشم دارند ولی نمی‌بینند.

مسئلۀ دیگری که می‌خواستم خدمت دوستان عرض کنم؛ این است که إن‌شاءالله همه کوشش کنند که تا می‌توانند به حقایق فکر کنند، به حقیقت‌ها فکر کنند.

خواب و مکاشفه معیار کمالات نیست

یک مطلبی را می‌خواستم بگویم فراموش کردم که خیلی هم مهم بود، شاید هم صلاح نیست گفته شود، دعا کنید اگر رزق معنوی شما باشد به یاد بیاورم، چون این مسائل إن‌شاءالله برای شما مثل غذا است، نه غذای الآن شما، بلکه غذای همیشگی شما. آن مطلبی که فراموش کرده بودم این است که یک عده از دوستان، از بین شما بیدار شدند ولی خواب هستند، چطور خواب هستیم؟ یک اشاره‌ای جناب آقای رفیعی فرمودند ولی من می‌خواهم یک مطلب مهمی که خیلی هم مهم است عرض کنم؛ شاید برای همۀ شما لازم باشد و آن این است که بعد از ورود به این مراحل فکر نکنید حالا دیگر خواب‌های خوب می‌بینید، مکاشفات خوب، دیگر پشت سر خود را می‌بینید، پشت دیوار را می‌بینید، از دل مردم اطلاع دارید، دیگر می‌توانید مستجاب الدعوه باشید، خدا دیگر تحت اختیار شما است، هر وقت بگویید خدایا این کار را بکن خدا هم بگوید چشم ولی او هر وقت به شما می‌گوید فلان کار را بکن حالا ببینیم مصلحت هست ما بکنیم یا نه، نخندید، مردم این‌طور هستند. جای خود را با خدا عوض کنید، هرچه شما می‌گویید خدا باید بگوید بله، فوراً مستجاب کند ولی هرچه خدا گفته است شما اعتنا نکنید، این‌ها نیست. فقط و فقط باید همۀ فکر شما روی این باشد که مسائلی که از نظر روحی برای شما صلاح نیست مثلاً مثل توجه به دنیا…، نمی‌گویم دنیا نداشته باشید، خدای‌تعالی فرموده: که بگویید «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»(بقره/201)، خدایا هم دنیای ما را نیکو قرار بده و هم آخرت ما را و هم این‌که ما را از آتش جهنم نجات بده، دنیا را داشته باشید ولی محبت آن را نداشته باشید. صفات‌رذیله را نباید داشته باشید و صفات‌حسنه را باید داشته باشید، این مهم است، حالا اصلاً از امشب تا آخر عمر خود خواب نبینید، بهتر، چون خواب گاهی مایۀ گرفتاری است، انسان شب خواب پریشان دیده است صبح بلند شده است حالا یک احمقی هم…. چون می‌گویند خواب خود را به احمق‌ها نگویید، احمق کیست؟ می‌گویند آن کسی که خواب را بد تعبیر می‌کند. یک وقتی در عراق بودیم یک کسی آمد به من گفت من خواب دیدم دندان‌های خود را کشیدم، گفتم: إن‌شاءالله صفات‌رذیلۀ تو از بین می‌رود، صفات‌رذیله یعنی یکی دندان طمع را کشیدی، یکی دندان حسد را کشیدی، این‌طوری برای او تعبیر کردم، گفت این آقا گفته است که چند نفر از اقوام شما می‌میرند، ببینید این خواب بود.

کاری کنید که امام‌زمان علیه‌السلام را در بیداری ببینید

حالا شما خواب نبینید چه اشکالی دارد؟ شما که اهل‌محبّت به امام‌زمان هستید چرا امام‌زمان را در خواب ببینید در بیداری ببینید. راهی دارد در بیداری {امام‌زمان را ببینیم}؟ بله، خدا ایشان در این کرۀ زمین قرار داده است، در این بدن هم هست، یک کاری بکن که او اراده بکند تا شما او را ببینید، اگر ایشان اراده بکند حتماً خواهید دید. چرا شما خواب حضرت سیدالشهداء را ببینید، برو مثل ابراهیم مجاب در مقابل ضریح ایشان بایست، سؤال بکن و جواب برای تو بیاید، تازه باز بالاتر از این جوابی که تو از گوش می‌شنوی هم هست، آن چیست؟ دل تو، یعنی آن حقیقتی که می‌خواهند با کلام به گوش تو برسانند که از دهان ایشان خارج بشود، در امواج هوا بیفتد، وارد گوش شما بشود، از دل به دل وارد بشود، همان‌طوری که خدا همۀ این قرآن و کتاب علی علیه‌السلام را در قلب رسول‌اکرم واقع کرد و قرار داد. من نمی‌خواهم بگویم بعضی خواب‌ها مثلاً چه است، نه، بالاتر آن هم هست، برای شما بالاتر آن هست.

مکاشفه

می‌گویید مکاشفات چطور؟ مکاشفه هم می‌دانی چیست؟ انسان هم بیدار است و هم خواب است، یعنی مثلاً چشم‌های تو روی هم است، فرض کنید چشم تو به خواب رفته است ولی گوش تو هنوز به خواب نرفته است، یک صدایی هم می‌شنوی ولی در عین حال داری می‌بینی. خدا رحمت کند مرحوم حاج ملاآقاجان می‌گفت من بعد از نماز صبح خوابیده بودم، خواب دیدم چهارده معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌أجمعین نشستند و من هم خدمت ایشان نشستم و خیلی گرم صحبت هستم، مکاشفه هم بود چون گوش او می‌شنید، خانوادۀ ایشان علویه بود، {حاج ملاآقاجان می‌گوید} خانم آمد من را برای صبحانه بیدار کرد، من چشم‌های خود را روی هم فشار دادم که این مجلس به هم نخورد، گفتم بسیار خوب بیدار می‌شوم، چند لحظه‌ای گذشت باز آمد، این دفعه که آمد من را بیدار کند من مُشت خود را این‌طوری گرفتم که بزنم پیغمبراکرم من را دعوا کردند که این علویه است و بلند شدند قهر کردند و همۀ ائمه هم رفتند، این مکاشفه بود. از آن طرف وقتی‌که ایشان از دار دنیا رفت در همان لحظه مرحوم آمیرز ابوالقاسم عطار که همین تهران زندگی می‌کرد به ما گفت ایشان دارد از دنیا می‌رود و تمام اعمال او با اعمال ائمه یکی شد، این ارزش دارد. کوشش کنید که مکاشفات هم برای شما مطرح نباشد، مکاشفات به هر حال نیمه خواب است که احتمال مکاشفات علمی… البته مکاشفات علمی حکمت است و بر قلب هر کسی نازل نمی‌شود و بحث دیگری است، ولی مکاشفات ظاهری این‌طور است.

مشاهدات

 مشاهدات چطور؟ مشاهداتی داریم که انسان دیگر می‌بیند، امام، پیغمبر، ائمه را می‌بیند، می‌گویند بعضی‌ها این‌طور هستند ولی اگر تو پیغمبر را که صلوات جمیع ملائکه و جمیع جن و إنس بر ایشان باد، دیدی ولی روحیات تو به روحیات پیغمبر نمی‌خورد خیلی کار مهمی نکردی چرا؟ به جهتی که اولی و دومی و سومی و ابوسفیان و معاویه این‌ها هر روز پیغمبر را می‌دیدند ولی چون صفات بد داشتند، صفات‌رذیله داشتند هیچ فایده‌ای نداشت، این‌طور هم نباشید. چرا، مکاشفات و مشاهدات و حتی خواب‌های خوب انسان را تشویق می‌کند که این کار خود را ادامه بدهد، خوب است، بسیار خوب، ولی فکر خود را به این مسائل که صوفیه القاء کرده‌اند بسنده نکنید و مواظب باشید که همۀ هدف شما تزکیه‌نفس باشد، یعنی خود را از همۀ بدی‌ها پاک کنید، از همۀ صفات‌رذیله پاک کنید. این هم مطلبی بود که من احتمال دادم رزق شما نباشد ولی الحمدلله به زبان من آمد، اهمیّت بدهید.

خوابها و مکاشفات و مشاهدات مثل شکلاتی است که در راه به شما می‌دهند

 امیدوار هستیم إن‌شاءالله خوب به همین مسائلی که عرض کردم؛ توجه داشته باشید و اگر خدا تمام مکاشفات و مشاهدات و استجابت دعوات و همۀ این‌ها را به شما می‌دهد مثل وقتی است که شما در هواپیما نشستید می‌بینید مهماندار می‌آید یک جعبۀ شکلات جلوی شما می‌گیرد و شما یک شکلات برمی‌دارید، این‌ها مثل شکلات‌هایی است که در راه به شما می‌دهند و خدای‌تعالی بسیار میزبان خوبی است، بسیار محبّت دارد ولی اگر هدف کسی این باشد که برود مثلاً پنجاه هزار تومان بدهد و بلیط هواپیما بگیرد برای آن شکلات، این خیلی نادان است، بگویند آقا می‌خواهی چه کار کنی؟ بگوید می‌رویم در آن هواپیما می‌نشینیم و یک شکلات می‌خوریم، این‌طور نباشید،

این صوفی‌ها اکثراً همین‌طور هستند، می‌گویند آقا چه کار کردی؟ می‌گوید مکاشفاتی ما پیدا کردیم، یعنی شکلات خوردیم. اگر کسی این کار را بکند ما او را دیوانه می‌دانیم، آقا تو این همه پول دادی! برو از شیرینی‌فروشی یک جعبه شکلات بخر، لازم نیست یک صدم این پول را هم بدهی. هواپیما برای این است که شما را به مقصد برساند، الآن شما در این مرحلۀ‌یقظه از پله‌های هواپیما بالا رفتید بعضی از شما زیادتر و بعضی از شما کمتر و إن‌شاءالله حرکت می‌کنید با بیداری کامل که به مقصد برسید.

 

دعا کردن برای دوستان در مواقع استجابت دعا

امیدوار هستم حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه‌الصلاةوالسلام یار همۀ شما باشد و ایشان و سایر ائمه و بالأخص حجةبن‌الحسن ارواحنافداه همۀ شما را کمک کند و دست شما را بگیرد و إن‌شاءالله به مقصد برسید و وعدۀ ما و شما در ظل توجهات پروردگار و در لقاء پروردگار با خاندان عصمت و طهارت علیهم‌الصلاةوالسلام.

امیدوار هستیم إن‌شاءالله باز هم خدمت آقایان برسیم و همه موفق باشند، إن‌شاءالله به دستورات دقیق عمل کنید و إن‌شاءالله اگر فرصت کردید در بعد از این‌که همۀ دوستان خود را دعا کردید ما را هم دعا کنید و یک مطلبی که باز هم به یاد آوردم که می‌خواستم بگویم این است که در نمازشب، در موقع استجابت دعا، در جاهایی که احساس می‌کنید خیلی به خدا نزدیک شدید و دعا می‌کنید در حرم‌های ائمۀاطهار علیهم‌الصلاةوالسلام، در امامزاده‌ها، در بعد از نمازها، نیمه‌های شب، هر جایی که مقتضی دیدید این‌طوری برای دوستان خود دعا کنید، بگویید:

«خدایا هر کس از این دوستان در مراحل تزکیه‌نفس جدی است و کار می‌کند در هر مرحله‌ای هست، خدایا آن‌ها را به محضر حجةبن‌الحسن برسان.»

البته الآن من دعا نکردم بلکه به شما تعلیم دادم، مثل دعاهای صحیفۀ است که حضرت تعلیم می‌دادند. نمی‌خواهد اسم یک یک اشخاص را ببرید، چون زیاد هستند و شما نمی‌توانید، وقت نمی‌کنید، بگویید خدایا هر کس در مرحلۀ تزکیه‌نفس هست از این دوستان… این‌ها همه برادرهای شما هستند، خدایا همۀ آن‌ها را به کمالات برسان، به امام‌زمان برسان، به لقاء خود برسان، من از شما می‌خواهم که چنین دعایی بکنید چون برای خود شما خوب است و حتماً إن‌شاءالله انجام بدهید.

من خسته شدم و شما بیشتر از من، امیدوار هستیم که إن‌شاءالله خستگی شما با ظهور حضرت ولیعصر رفع بشود.

«نسئلک اللهم و ندعوک بأعظم أسمائک و بمولانا حجةبن‌الحسن یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا رحمن یا رحیم، یا غیاث المستغیثین، یا مجیب الدعوة المضطرین، یا الله یا الله

 

جهت دانلود و یا پخش آنلاین کلیک کنید

 
 
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *